یکشنبه, 01 مهر,1403

­

یکشنبه, 28 آذر,1395

آیا گریه‌های حضرت زهرا‌ سلام‌الله‌علیها موجب آزار و تضییع حق‌الناس نبود؟

آیا گریه‌های حضرت زهرا‌ سلام‌الله‌علیها موجب آزار و تضییع حق‌الناس نبود؟
این روایت، خود بهخوبی اوج نفهمی و خباثت مردم آن دوران که به حضرت ایراد میگرفتند را میرساند و نیز به همگان ثابت میکند که اهلبیت پیامبر تا چه اندازه مظلوم بودهاند

 پرس و جو شماره 489

آیا گریه‌های حضرت زهرا‌ سلام‌الله‌علیها موجب آزار و تضییع حق‌الناس نبود؟

  با توجه به این‌که در اسلام حق‌الناس مطلب مهمی است چرا حضرت زهرا‌سلام‌الله‌علیها با گریه‌های خود برای مردم مزاحمت ایجاد کرد تا آن‌جا که مردم به امیرالمؤمنین‌علیه‌السلام گفتند به زهرا بگو یا شب گریه کند یا روز؟ این شبهه‌یکی از شبهه‌های قدیمی است که امروزه نیز بسیار در سایت‌های دشمنان اهل‌بیت‌علیهم‌السلام مطرح می‌گردد. لذا جهت اطلاع و فهم دقیق موضوع، توجه به نکات مهم ذیل ضروری است: ....  

با توجه به اینکه در اسلام حقالناس مطلب مهمی است چرا حضرت زهراسلام‌الله‌علیها با گریههای خود برای مردم مزاحمت ایجاد کرد تا آنجا که مردم به امیرالمؤمنینعلیه‌السلام گفتند به زهرا بگو یا شب گریه کند یا روز؟ این شبههیکی از شبهههای قدیمی است که امروزه نیز بسیار در سایتهای دشمنان اهلبیتعلیهم‌السلام مطرح میگردد. لذا جهت اطلاع و فهم دقیق موضوع، توجه به نکات مهم ذیل ضروری است:

اولاً، آنانی که نگران آزار و اذیت مردم هستند باید توجه داشته باشند که آزار و اذیت کنار زدن خلیفةالله، جایگزینی حکومتی به غیر از آنچه خداوند متعال فرموده است، غصب اموال، تحریف دین و...، مضروب نمودن حضرت فاطمهسلام‌الله‌علیها، سوزاندن در خانهاش، شهید کردن فرزندش و در نهایت شهید کردن خود ایشان و دیگر ائمهاطهارعلیهم‌السلام، مظالم بسیار بزرگتریاند تا صدای گریهمظلوم. عجبا، آیا میتوان پذیرفت که صدای گریه شخصیتی همچون حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهراسلام‌الله‌علیها موجب آزار و اذیت انسان شود؟! آنانی که چنین ایرادی گرفتند بویی از انسانیت نداشتند وگرنه در فراق مصیبتدیدهای همچون حضرت فاطمه زهراسلام‌الله‌علیها با وی همدردی میکردند نه اینکه بر مصیبتش بیفزایند. چگونه یک مسلمان میتواند بپذیرد که تنها بازمانده شخصیتی همچون رسول خدا، در مصیبت اشرف مخلوقات آخرین فرستاده خدا گریه و زاری نکند و آرام باشد!!!

این روایت، خود بهخوبی اوج نفهمی و خباثت مردم آن دوران که به حضرت ایراد میگرفتند را میرساند و نیز به همگان ثابت میکند که اهلبیت پیامبر تا چه اندازه مظلوم بودهاند.

بهطور مثال، مگر میشود امروز به زنان بحرینی، سوری، لبنانی، افغانی یا عراقی و... گفت: ما بر سر شما بمب میریزیم، همسران و کودکان شما را قطعه‌‌قطعه میکنیم، خانههایتان را بر سرتان خراب میکنیم، حقوق ابتدایی شما را سلب میکنیم و هر ظلمی که از دستمان بر میآید روا میداریم، اما مبادا شما گریه کنید و یا احیاناً صدای گریهشما را نامحرم بشنود. این شرعاً جای اشکال است؟! آنموقع هم همینطور بوده است.

ثانیاً، اصل قضیه این نیست که مثلاً صدای ایشان آنقدر بلند بود که در شهر مدینه میپیچید و اهالی شهر را آزرده میکرد. آخر چه کسی میتواند چنین فریادی داشته باشد؟

بلکه معترضین از دو قشر بودند. قشر اول مردم عادی و عوامی که دلشان برای گریههای شبانهروزی حضرت زهرای اطهرسلام‌الله‌علیها میسوخت. لذا توصیه میکردند که کمتر گریه کند. مثل ما که به داغدار میگوییم: کمتر گریه کن. اینطوری صدمه میبینی.

«اینکه حضرت فاطمه زهراسلام‌الله‌علیها در فراق پدرش گریه می‏کرد درست است و در روایات متعددی این مطلب آمده است و در بعضی از این روایات آمده است که همسایگان از گریه‏ های فاطمهسلام‌الله‌علیها بیتاب شده بودند و به خدمت امیرالمؤمنین رسیدند و عرض داشتند سلام ما را به فاطمه برسان و بگو یا شب گریه کن و روز آرام بگیر و یا روزها گریه کن و شب استراحت کن و... (بحارالانوار/43/36 و 35)

اما قشر دوم، سیاسیون مخالف، یعنی اصحاب سقیفه، عوامل و طرفداران آنها بودند. آنها در روز دست کم سه نوبت به مسجد (خانهپیامبر اکرمصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم ) میآمدند و مردم گروه گروه به زیارت قبر پیامبرصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم میآمدند. خانهحضرت علی و فاطمهعلیهما‌السلام نیز همانجا بود و آنها شاهد بودند که فاطمه سوگ و گریهای مدام و شبانهروزی بر سر قبر پدر و یا حتی در خانهاش دارد.

این حزن و گریه و اندوه و سوگ، برای کسانی که میخواستند به محض رحلت حضرت رسول اکرمصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، جریان اسلام، پیامبرصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و اهلبیتعلیهم‌السلام به پایان برسد، بسیار گران تمام میشد؛ چراکه موجب توجه، هوشیاری و تأثر اذهان عمومی میگردید. و گرنه هنوز مدتی از رحلت پیامبر اکرمصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نگذشته بود و جا داشت که خود نیز حرص حکومت را رها میکردند و میآمدند ضمن تسلی بر بازمانده، بر قبر ایشان مینشستند و گریه میکردند. لذا با این گریه و عزاداری مخالف بودند، همچنانچه امروز با عزاداری و گریه و سوگواری شیعیان بر مصیبتهای حضرت سیدالشهدا در عاشورا مخالف هستند. چراکه این گریهها، هوشیاری و حرکت ایجاد میکند و این به ضرر آنهاست.

علاوه بر اینکه در بررسی این روایات، باید گفت، بعضی از این روایات ضعیف و غیر قابل اعتماد میباشد زیرا در هیچ منبع معتبر نیامده است و بعضیها قابل توضیح است و علامه مجلسیقدس‌سره نیز بعضی از این روایات را غیرقابل استناد و غیرقابل اعتماد میداند. (بحارالانوار/43/177)

ثالثاً، از طرف دیگر، اینکه قائل بشویم حضرت زهراسلام‌الله‌علیها طوری گریه و جزع میکرد که موجب اذیت و سلب آسایش مردم میشد، با توجه به عظمت، عصمت و بزرگواری حضرت زهراسلام‌الله‌علیها غیرقابل تصور به نظر میرسد. علامه سیدجعفر مرتضی عاملی در اینباره میگوید: «ما تصور نمیکنیم که گریه زهراسلام‌الله‌علیها در فراق پدرش آسایش مردم را به هم زد و موجب اعتراض آنان شد، بلکه آنچه آنان را ناراحت کرد و به واکنش واداشت، چیزی است که وجود زهراسلام‌الله‌علیها در کنار قبر پدرش با حالتی از حزن و اندوه و دلتنگی و دلشکستگی برمیانگیخت مظلومیت زهرا که بلافاصله پس از درگذشت پدرش به سراغ او آمده چه نمایانگر حالت تحریک مداوم مردم پاکنهاد و مخلص و با ایمان و در نتیجه نابودی خطی بود که از انجام هیچ عملی در راه رسیدن به خواستههایش فرو گذار نکرد. گریه زهرا در فراق شخص رسول خداصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم به اندازه گریه آن بانو در تجسم سرنوشت غمباری که به مجرد ارتحال پیامبر اسلامصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و اسوههایش در خود فرو برد. نبود بنابراین گریه زهراسلام‌الله‌علیها جزع از مصیبت و بزرگ شمردن فقدان شخص نیست که با پذیرش قضا و قدر الهی منافات داشته باشد».

منبع: مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه، برگرفته از ترجمه ماساه الزهرا (رنجهای زهرا)

 علامه سیدجعفر مرتضی عاملی، مترجم: محمد سپهری/302 و 301

برگرفته از: هفته نامه افق حوزه شماره 489 ص 5

 

 

 

نوشتن یک نظر

افزودن نظر

x
دی ان ان