محسن احمدي
الحمدلله همه ميدانند که قمهزني به اين علت که موجب وهن مذهب ميشود و آن را نزد ديگران بهصورت ناشايست جلوه ميدهد چه در تنهايي و چه در جمع، عمل حرامي است و اگر از همان ابتدا خوف خطر جانى براى او وجود داشته و درعينحال اين کار را انجام داده و منجر به فوت وى شده است، هم حکم خودکشى را دارد؛ اما برخي با خلط مباحث فقهي با عزاداري اباعبدالله گمان ميکنند که خونى که بر اثر کوبيدن شديد سر به ديوار در عزاى امام حسين (علیه السلام) از سر انسان جارى و به سر و صورت شرکتکنندگان در مراسم عزادارى پاشيده مىشود، پاک است. به اين دوستان عرض ميکنيم که خير، خون انسان در هر صورت نجس است.
در بسياري از نقاط کشور نيز مراسمي با عنوان شبيهخواني و تعزيهخواني برگزار ميشود که اگر مراسم شبيهخواني مشتمل بر امور دروغ و باطل نباشد و مستلزم مفسده هم نباشد و با توجه به مقتضيات زمان، باعث وهن مذهب حق هم نشود، اشکال ندارد، ولي در عينحال بهتر است که بهجاي آنها مجالس وعظ و ارشاد و ذکر مصائب حسيني و مرثيهخواني برپا شود.
درباره برپايي اينگونه مراسم چند نکته ديگر نيز لازم است بيان شود. يک نکته استفاده از زنجيرهايي است که داراي تيغ هستند. در استفاده از اين وسايل دو مانع اصلي هست: اگر استفاده از زنجيرهاي مزبور موجب وهن مذهب در برابر مردم شود و يا باعث ضرر بدني قابلتوجهي گردد، جايز نيست. بنابر همين قاعده «وهن مذهب نشدن» اعمال ديگري مثل سوراخ کردن و آويزان کردن قفل از بدن و... هم حرام هستند؛ و حتي اگر انسان در زيارتگاههاى ائمه(عليهمالسلام) خود را به زمين بيندازد و همانند بعضى از مردم که صورت و سينه خود را بر زمين مىمالند تا از آن خون جارى شود و به همان حالت وارد حرم ميشوند چون بهعنوان اظهار حزن و عزادارى سنّتى و محبت ائمه(عليهمالسلام) محسوب نمىشوند، از نظر شرعى اعتبارى ندارند، بلکه حتي اگر منجر به ضرر بدنى قابلتوجه و يا وهن مذهب ميشود، جايز نيست.
استفاده از عَلم (علامت) در مراسم عزاداري سيدالشهدا(علیه السلام) هم هرچند فينفسه اشکال ندارد، ولي نبايد اين امور جزء دين شمرده شود. اگر هم کسي عَلَمى را براى عزادارى سيدالشهدا(علیه السلام) نذر کرده باشد، اين نذر، متولي حسينيه و هيئت امناء آن را ملزم به قبول عَلَم نمىکند. در مورد عَلَمها اين نکته نيز مهم است که اگر قرار دادن آنها در مسجد با شئون عرفى مسجد منافات داشته باشد و يا براى نمازگزاران مزاحمت ايجاد کند، اشکال دارد؛ که اين بايد مورد توجه اولياي مسجد قرار بگيرد. استفاده از طبل و سنج و شيپور که در اين ايام بيشتر شده است نيز به نحو متعارف اشکال ندارد.
پرسش ديگري که ممکن است به وجود بيايد اين است که اگر بعضى از واجبات از مکلّف به سبب شرکت در مجالس عزادارى فوت شود مثلاً نماز صبح قضا شود، چه حکمي دارد؟ آيا مجالس عزاداري ترک شود و يا عزاداري جاي نماز قضا شده را ميگيرد؟ بديهى است که نمازِ واجب، مقدم بر فضيلت شرکت در مجالس عزادارى اهلبيت(عليهمالسلام) است و ترک نماز و فوت شدن آن به بهانه شرکت در عزادارى امام حسين(علیه السلام) جايز نيست، ولى شرکت در عزادارى بهگونهاى که مزاحم نماز نباشد ممکن و از مستحبات مؤکد است؛ و ظاهراً جمع بين عزاداري و نماز اول وقت، نشدني نيست.
اين نکته را هم تأکيد ميکنيم که نقل مطالب بايد مستند به روايت يا تاريخ موجود در کتابهاي منبع باشد؛ بنابراين نقل مطالب بهصورت فيالبداهه و کشف و شهود شخصي که عنوان ميشود، وجه شرعى ندارد مگر آنکه دو شرط داشته باشد: نقل آن بهعنوان بيان حال بهحسب برداشت متکلّم بوده و علم به خلاف بودن آن، نداشته باشد، اما شنوندگان اينگونه مداحيها نيز بدانند در صورتيکه موضوع و شرايط آن نزد آنان ثابت شده باشد، لازم است نهى از منکر نمايند.
توجه به اين نکته نيز براي هيئتها بسيار ضروري است که اگرچه اقامه مراسم و شعائر دينى در زمانهاي مناسب در حسينيه از بهترين کارها و جزو مستحبات مؤکد است، ولى واجب است برگزارکنندگان مراسم و عزاداران تا حد امکان از اذيّت و ايجاد مزاحمت براى همسايگان بپرهيزند، هرچند با کم کردن صداى بلندگو و تغيير جهت آن بهطرف داخل حسينيه باشد. قاعده کلي هم اين است که بايد از هر عملى که باعث اذيّت ديگران مىشود و يا فىنفسه از نظر شرعى حرام است، پرهيز کرد.
چند مورد هم درباره هيئتهاي عزاداري بگوييم. اول اينکه معمولاً بعضي از پولهاي جمعآوريشده براي مراسم، اضافه ميآيد که در اين موارد مىتوان اموال باقىمانده را با کسب اجازه اهداءکنندگان آنها، در امور خيريه مصرف کرد و يا آنها را براى مصرف در مجالس عزادارى آينده نگه داشت.
در مورداستفاده غيرمجاز از برق شهري براي چراغاني هيئتها هم توجه کنيم که اگر برخلاف مقررات باشد، اشکال دارد و موجب ضمان است.
اغلب حسينيهها و مساجد، وقفي هستند و واقف، موارد استفاده و... را در وقفنامه مشخص کرده است. حالا با فرض اينکه مدتزماني از وقف گذشته است و تغييراتي در شرايط بهوجود آمده است و يا کمي مبهم شده است در اين صورت آيا شرکتکنندگان در مجالس عزادارى و اهالى منطقهاى که حسينيه براى آنان تأسيسشده، حق دخالت در تفسير فقرات وقفنامه را دارند؟ پاسخ اين است که براى فهم مفاد وقفنامه، در صورتيکه اجمال يا ابهام داشته باشند، بايد به شواهد و قرائن حال و مقالي (لحن و گفتار) و يا به عرف مراجعه کرد و کسى حق ندارد آنها را از طرف خودش تفسير به رأى کند.
در آخر هم اشارهاي ميکنيم به چند مسئله ويژه خانمها. يکي اينکه آيا جايز است زنان با حفظ حجاب و پوشيدن لباس خاصى که بدن آنان را بپوشاند، در دستههاى سينهزنى و زنجيرزنى شرکت کنند؟ پاسخ اين است که شرکت زنان در دستههاى سينهزني و زنجيرزني شايسته نيست، اما متأسفانه امروزه شاهديم خانمها تمامي عرصه خيابانها را براي تماشاي دستههاي عزاداري پر کردهاند و حتي در برخي شهرها با بزک و آرايش در اين مراسمها شرکت ميکنند؛ و متأسفانه استحباب عزاي امام حسين(علیه السلام) را با حرمت اين گناهها معامله ميکنند.
همچنين خواندن زن در مجالس عزادارى با آگاهي او به اينکه مردان نامحرم صداى او را مىشوند اگر خوف مفسده باشد بايد از آن اجتناب شود. همچنين در مورد زن حائض و اينکه آيا مىتواند به حسينيه، مراسم عزادارى و نمازخانه و... وارد شود؟ عرض ميکنيم رفتن به حسينيه و مراسم عزادارى مانع ندارد ولى مكث در مساجد و گذاشتن چيزى در مسجد جايز نيست.
برگرفته از : ماهنامه خانه خوبان، شماره 38، نکته ها