چهارشنبه, 07 آذر,1403

­

یکشنبه, 27 اسفند,1396

امام باقر (علیه السلام) و تربیت فرزند

امام باقر (علیه السلام) و تربیت فرزند

علی همت‌بناری

تربیت اساسی‌ترین مساله انسان است که بدون آنـ‌ بـه‌ سـعادت‌ دنیا وآخرت نایل نمی‌گردد. معصومین(علیهم السلام) همچنان که در سایرابعاد زندگی، چراغ هدایت پیروان‌ خـود بوده‌اند در زمینه تربیت‌نیز بهترین و مطمئن‌ترین الگویند. این مقاله بر آنست تا‌ نکاتی‌از دفـتر زرین دیدگاهها‌ و سیره‌ تـربیتی یـکی از آن بزرگواران‌یعنی امام باقر(ع) به پیروان آن حضرت تقدیم نماید.

الف- آداب تربیتی پس از تولد:

از امتیازات تربیت اسلامی این است که در آن علاوه بر زمینه‌سازی‌مناسب‌ در قبل از تولد فرزند و بلکه پیش از ازدواج والدین،تربیت از آغازین لحظه تولد به طـور عملی شروع می‌شود و آداب و سنن‌ویژه‌ای نسبت‌به نوزادان سفارش شده است که در اینجا به‌ برخی‌ ازآنها که در کلمات گوهربار امام باقر(ع) مورد توجه واقع گردیداشاره می‌شود. 1،2- گفتن اقامه در گوش و باز کردن کام نـوزاد بـا آب فرات: امام باقر(ع) فرمودند: «شایسته است کام نوزاد‌ با‌ آب فرات بازگردد و در گوشش اقامه گفته شود.»(1) 3،4- عقیقه و نامگذاری: آنحضرت فرمودند: «هرگاه برای شما فرزندی بدنیا آمد در روزهفتم اگر پسر است گـوسفند نـر و اگر دختر است گوسفند‌ ماده‌ برایش‌عقیقه کنید و از گوشت آن به قابله بدهید و در روز هفتم او رانامگذاری کنید.(2) نکته مهم در نامگذاری انتخاب نام نیکو وپرهیز از نامهای ناخوشایند است. زیرا نام نیکو‌ مایه‌ سـرورفرزند‌ و نـام ناخوشایند باعث نگرانی و دغدغه‌ خاطر‌ او‌ می‌گردد،امام باقر(ع) در سخنان خود برخی از نامهای نیکو و غیر نیکو رابیان کرده‌اند. آن حضرت در این زمینه فرمودند: «اصدق‌ الاسماءما‌ سمی‌ بالعبودیه و افضلها اسماء الانبیاء»(3) صـادقترین‌نامها، نـامهایی اسـت که‌ بندگی‌ خداوند را تداعی نـماید و بـهترین‌آنها نـامهای پیامبران است. و در حدیث دیگری فرمودند:«مبغوض‌ترین نامها نزد خداوند نامهای «حارث، مالک‌ و خالد‌»است‌‌»(4)

ب- تاثیر شیر مادر در تربیت

در تربیت فرزندان، والدیـن نـخستین‌ نـقش را دارا هستند، این نقش‌و تاثیر در مقاطع گوناگون سنی یـکسان و هـم‌اندازه نمی‌باشدبلکه در مقاطع و مراحلی از‌ تربیت‌ نقش‌ پدر برجسته‌تر و در مراحل‌دیگری نقش مادر تعیین‌کننده‌تر است و در یک دیدگاه‌ کلی‌ می‌توان‌گفت که تا پیش از سـن نـوجوانی بـویژه در دوران جنینی وشیرخوارگی نقش مستقیم مادر در‌ تربیت‌ فرزند‌ بیشتر از پدر خواهدبود و از دوره نـوجوانی به بعد بخصوص در مورد‌ پسران‌ نقش‌ پدران‌مهمتر است، البته این بدان معنا نیست که نقش پدر در دوران‌کودکی و نقش مـادر‌ در‌ دورانـ‌ نـوجوانی و جوانی ناچیز و کم‌رنگ‌باشد بلکه مقصود بیان برجستگی نقش و تاثیر بیشتر هـر یـک در‌ یک‌مرحله‌ خاص است. بنابر این یکی از مقاطع مهم مقطع شیرخوارگی است‌که در آن‌، مادر‌ نقش‌ مستقیم و اسـاسی را دارد. در ایـن مـقطع‌شیردادن مهمترین عامل ارتباط نوزاد با مادر است‌، شیر‌ مادر علاوه‌بر نقش مـهمی کـه در تـغذیه و بهداشت جسمانی نوزاد دارد عامل‌ایجاد و انتقال‌ بعضی‌ ویژگیها‌ به فرزند نیز می‌باشد و ما به دونـمونه از آنـها کـه در سخنان امام باقر(ع) بیان‌ شده‌، اشاره‌می‌کنیم: 1- حماقت و کودنی: امام باقر(ع) فرمود: «لا تسترضعوا الحمقاءفان اللبـن یـعدی و ان‌ الغلام‌ ینزع‌ الی اللبن یعنی الی الظئر فی‌الرعونه و الحمق‌» زنان کودن را دایه فرزندانتان قـرار نـدهیدزیرا از‌ طـریق‌ شیر‌ حماقت و کودنی به آنها منتقل می‌شود.(5) 2- زیبایی و زشتی: آن حضرت فرمودند: «دایه‌های‌ زیبا‌ بـرای‌فرزندانتان انـتخاب کنید و از دایه‌های زشت‌رو بپرهیزید زیرا چه‌بسا شیر انتقال‌دهنده (زشتی و زیبایی) باشد.»(6) نیز در‌ حـدیث‌دیگری‌ فـرمود: «بـرشما باد به انتخاب دایه‌های نظیف و زیبازیرا شیر انتقال‌دهنده (زیبایی) است‌.»(7)

ب- کودک‌ و نیاز به محبت:

]مـحبت از ضـروری‌ترین نیازهای‌ عاطفی‌ فرزند‌ در دوران کودکی است وبدون توجه به‌ آن‌ کودک به رشـد عـاطفی مـناسب نایل نمی‌شود، این‌نیاز، برای کودک به شکلهای گوناگون‌ قابل‌ پاسخگویی است که‌می‌توان به بوسیدن‌ کـودک‌، در آغـوش‌ گـرفتن‌، گفتن‌ جملات زیبا و محبت‌آمیز،خریدن هدیه و اسباب‌ بازی‌ و... اشاره کرد. امام بـاقر(ع)در فـرصتهای مناسب از طریق در آغوش گرفتن‌ و بیان‌ جملات محبت‌آمیز،محبت‌خود را به کودک‌ خردسالش امام صادق(ع) نشان‌ می‌دادندو‌ از ایـن طـریق به نیاز‌ عاطفی‌ او پاسخ می‌گفتند، محمد بن مسلم‌از اصحاب بزرگ آن حضرت نـقل مـی‌کند که‌ من‌ در خدمت امام باقر(ع)بودم‌. در‌ ایـن‌ هـنگام فـرزند(خردسال‌-)ش جعفر‌(ع) وارد شد و بر سراو‌ ذؤابه‌(8) و در دسـتش عـصایی بود که با آن بازی می‌کرد. امام‌باقر(ع) او را به گرمی‌ در‌ آغوش گرفت و به سینه خـود فـشرد‌ و خطاب‌به‌ او فرمود‌: «پدر‌ و مادرم‌ به فـدایت‌باد (بـا این‌ چـوب) کـارلهو انـجام مده و بازی مکن، سپس فرمود:«ای مـحمد، پس از مـن او امام‌ توست‌.از او پیروی کن و از دانش‌ او‌ استفاده‌ نما‌، به‌ خدا سوگند اوهمان‌ صـادقی‌ اسـت که رسول خدا(ع) او را توصیف نمود کـه شیعیان اودر دنیا و آخرت پیـروزند و دشـمنانش در‌ زمان‌ هر‌ پیامبری ملعون‌هستند. در (ایـن هـنگام) جعفر(ع) خندید‌ و صورتش‌ قرمز‌ گردید‌، آنگاه‌ امام‌ باقر(ع) به من فرمود: از او سؤال کـن، مـن از اوپرسیدم ای پسر رسول خدا، خـنده از کـدام عـضو بدن منشا مـی‌گیرد.جـعفر(ع) فرمود: ای محمد، عقل‌ از قـلب، انـدوه از کبد و نفس ازریه و خنده از طحال منشا می‌گیرد. (وقتی این پاسخ را از اوشنیدم) از جایم برخاستم و او را بـوسیدم.»(9)

ج- سـتایش از فرزند صالح:

ستایش بجا‌ از‌ فرزند و کـارهای نـیک او باعث احـساس‌موفقیت و تـوانایی و نـیز موجب انگیزه قوی بـرای تکرارکارهای خوب‌و رشد بیشتر او می‌گردد. بخصوص اگر این تمجید به موقع و درحضور کسانی باشد کـه آگـاهی‌ آنها‌ از رفتار شایسته فرزند برای اومـهم بـاشد. عـلی بـن حـکم به نقل از طـاهر یـکی از اصحاب امام‌باقر(ع) نقل می‌کند. من در خدمت‌ امام‌ باقر(ع) نشسته بودم که‌فرزندش جعفر‌(ع) وارد‌ شد. امام باقر(ع) در بـاره‌اش فـرمود: «اوبـهترین مخلوقات خداوند است‌»(10) در این حدیث ملاحظه مـی‌شود کـه‌امام بـاقر(ع) در نـزد صـحابی حـود فرزندش را‌ که‌ صلاحیت و شایستگی‌لازم را داشته‌ به‌ بهترین وجه ممکن ستوده است.

د- والدین و نصیحت فرزند:

نصیحت فرزندان و صحبت کردن با آنها علاوه بر آنکه والدین ازطریق آن می‌توانند رهـنمودهای مهم و اساسی را ره توشه زندگی‌فرزندانشان قرار دهند‌ می‌تواند‌ یک نوع زمینه ایجاد ارتباطصمیمی بین والدین و فرزندان را فراهم نماید و از این طریق‌والدین بخصوص پدر، می‌توانند به فرزند نزدیک شوند و در یک فضای‌صمیمی و عاطفی، ضمن آگـاهی از مـشکلات و خواسته‌های‌ فرزندان‌رهنمودهای‌ لازم را‌ به آنها ارائه دهند. امام باقر(ع) نیز درفرصتهای مناسب با فرزندان خود صحبت می‌کردند و گاهی به شکل‌گروهی‌ و عمدتا به شکل فردی به نصحیت آنها می‌پرداختند که به‌نمونه‌هایی از‌ آنـها‌ اشـاره‌ می‌کنیم: 1- اسماعیل بن خالد نقل می‌کند که از امام باقر(ع) شنیدم که‌فرمود: پدرم ابو جعفر(ع) ما (فرزندان‌) ‌‌را‌ جمع می‌نمود و به مامی‌فرمود: ای فرزندان از تعرض نسبت‌به حـقوق دیـگران بپرهیزید،بر‌ مشکلات‌ و سختیها‌ صـبر پیـشه کنید و اگر خویشان شما را به کاری‌که ضررش برای شما بیش از نفعش‌ باشد دعوت کردند اجابت‌نکنید.»(11) 2- از جمله سفارشهای آن حضرت به فرزندش امام‌ صادق(ع) این‌جملات اسـت: «خـداوند‌ سه‌ چیز را در سه چـیز دیـگر پنهان کرده است،رضایش را در اطاعت مخفی کرد پس هیچ طاعتی را کوچک نشمار، شایدکه رضایتش در همان اعت‌باشد، خشم و غضبش را در معصیت‌ پنهان‌نمود پس هیچ نوع معصیتی را کوچک نپندار، شاید که غضبش در همان‌باشد و اولیاء خـود را در مـیان بندگانش پنهان کرد، پس احدی ازبندگان او را حقیر مدان که شاید همان‌ بنده‌ ولی او باشد.»(12) 3- آن حضرت به فرزندش فرمود:«فرزندم از کسالت و اندوه بپرهیز که این دو کلید هر شری‌می‌باشند، زیرا اگر سست و تنبل بـاشی بـه ادای حق نـخواهی پرداخت‌و‌ اگر‌ محزون و اندوهناک باشی بر حق، صبر پیشه نخواهی‌کرد.»(13) 4- سفیان ثوری نقل می‌کند که امام صـادق(ع) را ملاقات کردم واز او خواستم مرا نصحیت کند... آن حضرت فرمود: ای‌ سفیان‌! پدرمـ‌مرا بـه سـه چیز سفارش و از سه چیز برحذر داشت، از جمله آن‌سفارشات این بود که فرزندم، هر که با رفیق بـد ‌ ‌هـمراه شود سالم‌نمی‌ماند و هر که در محلهای‌ اتهام‌ برود‌ مورد اتهام قرار می‌گیردو هر‌ کـه‌ بـر‌ زبـان خود کنترل نداشته باشد پشیمان می‌شود.»(14)

ه- اهمیت آرامش خانواده در تربیت:

]تردیدی نیست که خانواده نـقش اساسی در تربیت‌ فرزند‌ دارد‌ وپرورش صحیح فرزندان بدون توجه جدی والدین به‌ این‌ امر مـهم وایجاد فضای مناسب و آرام بـرای آن مـیسر نیست. نا بسامانی‌خانواده، اختلاف و نزاعهای والدین، عدم رابطه صمیمی میان‌ اعضای‌خانواده‌ بویژه‌ والدین، فقدان امنیت و آرامش لازم در جامعه کوچک‌خانواده، تربیت صحیح‌ فرزند را به مخاطره می‌اندازد.از این رو در مبحث‌حسن خلق در روایات، بیش از هر مـورد دیگری‌در‌ باره‌ خوشرفتاری‌ پدر خانواده با اهلش تاکید شده است و این‌حاکی از آن است‌ که‌ خوشرفتاری در کانون خانواده اهمیت ویژه‌دارد و آثار مثبت آن فراتر از خوشرفتاری با افراد دیگر است‌،زیرا‌ در‌ جامعه کوچک خانواده افراد کـاملا بـا هم در ارتباط هستندو بر یکدیگر‌ تاثیر‌ می‌گذارند‌ و چتر آثار مثبت‌خوشرفتاری وپیامدهای سوء بدرفتاری بر سر همه اعضای خانواده پهن می‌گردد ودر‌ یک‌ کلام‌ خوش‌رفتاری در کانون خانواده آثار تربیتی فراوان وبدرفتاری پیـامدهای سـوء بی‌شمار به همراه دارد‌. امام‌ باقر(ع) در زمینه اهمیت‌خوشرفتاری در کانون خانواده‌فرموده است:«... من حسن بره باهله زید‌ فی‌ عمره‌‌»(15) هر کس‌احساس و ملاطفتش را نسبت‌به خانواده‌اش نیکو گرداند عمرش طولانی‌می‌گردد.، در این حدیث‌شریف‌ تـعبیر‌ لطـیف و ظریف «من حسن بره‌»دلالت‌بر آن دارد که نه تنها احسان و ملاطفت‌ نسبت‌به‌ خانواده‌پسندیده‌ و لازم است‌بلکه می‌بایست‌برای تاثیر بیشتر، این احسان‌و ملاطفت‌به نیکویی و بهترین وجه انجام گیرد. همچنین در‌ حدیث‌ دیگری آن حضرت، کـامل شـدن اسـلام و ایمان، آمرزش‌گناهان و رضایت‌خداوند متعال در روز‌ قـیامت‌ را‌ از آثـارخوشرفتاری بـا خانواده برشمرده‌اند. «اربع من کن فیه کمل‌اسلامه ... و حسن الخلق مع الاهل و الناس‌‌»(16‌)

و- نقش‌ تربیتی عمل والدین و مربیان:

مربیان موفق در جهاد مـقدس تـربیت‌بیش از آنـ‌ که‌ به گفتار دعوت‌به نیکی کنند با عـمل صـالح دعوت کرده‌اند، پیش از آنکه سخن‌بگویند عمل نمودند‌، پیش‌ از آن که به تربیت دیگران اقدام کنندبه اصلاح خویش پرداختند، بنابراین‌ والدیـن‌ کـه خـود اولین مربیان‌فرزندان هستند می‌بایست‌با زبان‌ عمل‌ با‌ فرزندانشان سخن بـگویند،فرزندان باید در عمل‌ ببینند‌ که والدین به آنچه می‌گویند پای‌بندهستند و خود عمل می‌کنند و گفتارشان با عملشان مطابقت‌دارد‌. بـه‌ نـظر مـی‌رسد که اساسی‌ترین عامل‌ تربیتی‌ معصومان(علیهم‌السلام‌) و در‌ واقع‌ مهمترین راز موفقیتشان در تربیت فـرزندان‌همان‌ تـربیت‌با‌ عمل و پای‌بندیشان به آنچه می‌گفتند بوده است واین شیوه در سیره تربیتی‌ امام‌ باقر(ع) نیز کاملا آشـکار اسـت،فـرزندان‌ آن حضرت با دیدن‌ اعمال‌ پدر برای انجام اعمال صالح‌ ورفتار‌ درست الگو مـی‌گرفته و بـه راز بـندگی خداوند دست می‌یافتند.در ذیل به ذکر‌ دو‌ نمونه از رفتارهای آن حضرت‌ اکتفا‌ می‌کنیم‌: 1- امام باقر(ع) و صـدقه‌ بـه‌ فـقراء: از فرزند بزرگوار‌ آن‌ حضرت نقل شده است که روزی بر پدرم واردشدم و مشاهده کردم که در آنـ‌ روز‌ پدرم هـشت هزار دینار به‌تهی‌دستان مدینه‌ صدقه‌ داده‌اند و اهل‌ خانه‌ای‌ را‌ که تعداد آنهابه یازده‌ نـفر مـی‌رسید آزاد کـرده است‌»(17) 2- اسحاق بن عمار از امام صادق(ع) نقل کرده است‌: من‌ پیوسته‌رختخواب پدرم را پهن می‌کردم و مـنتظر‌ مـی‌ماندم‌ تا‌ ایشان‌ به‌رختخواب‌ بروند و بخوابند، سپس‌ برمی‌خاستم‌ و به رختخواب خودمی‌رفتم، شبی آن حضرت تـاخیر کـردند و مـن در طلب او به مسجدرفتم، در حالی‌ که‌ مردم‌ خواب بودند، او را در حال سجده‌ دیدم‌ وغیر‌ او‌ کسی‌ در‌ مسجد نـبود. مـن صدای او را می‌شنیدم که می‌گفت:«سبحانک اللهم انت ربی حقا حقا، سجدت لک یـا رب تـعبدا و رقـا،اللهم ان عملی ضعیف فضاعفه لی‌، اللهم قنی عذابک یوم تبعث‌عبادک و تب علی انک انت التـواب الرحـیم.»(18)

ز- تـربیت معنوی فرزندان:

تربیت ابعاد مختلفی چون جسمانی، عقلانی، عاطفی، اجتماعی واخلاقی دارد. از مـهمترین ابـعاد تربیت، تربیت‌ معنوی‌ است که به‌عقیده ما در تربیت اسلامی، پرورش این بعد غایت همه ابعاد دیگراست. ایـن نـوع تربیت که شامل پرورش بعد معنوی انسان و فراهم‌نمودن زمینه ارتباط انسان با خـداوند‌ و در‌ نـهایت پرورش انسان‌برای رسیدن به قرب الهی است. بـسیار مـورد تـاکید ائمه(علیهم السلام) بوده است و آن بزرگواران‌در تـمام صـحنه‌های زندگی بیشترین اهمیت‌ را‌ به پرورش این بعدفرزندان می‌دادند‌ و برای‌ تحقق آن از شیوه‌های خاص بهره مـی‌گرفتندکه بـه نظر می‌رسد از مهمترین شیوه‌ها، دو شـیوه (ذکـر و دعا) اسـت‌و هـر چـند دعا نیز یک نوع‌ ذکر‌ تـلقی مـی‌شود اما از‌ آنجا‌ که درتربیت معنوی عنصری کلیدی و مهم است از آن بعنوان یک شـیوه‌جداگانه یـاد می‌کنیم. امام باقر(ع) در سیره تربیتی خـود از این‌دو شیوه به شـکل خـاصی بهره جستند. 1 ذکر و یاد‌ خـدا‌:ذکـر که عبارت از توجه قلبی انسان نسبت‌به خداوند است و گاهی‌در قالب الفاظ مخصوصی بـر زبـان جاری می‌شود. نقش بسیار مـهمی درتـربیت‌بعد مـعنوی انسان دارد. ابن قـداح از امـام صادق‌(ع) نقل‌کرده‌ که «پدرمـ‌ (امـام باقر-ع-) بسیار یاد خدا می‌نمود، همراه‌او راه می‌رفتم او را در حال ذکر می‌دیدم با او‌ غذا می‌خوردم اورا در حـال یـاد خداوند می‌دیدم، با مردم سخن‌ مـی‌گفت‌ و ایـن‌ کار اورا از یـاد خـدا غـافل نمی‌کرد. من مشاهده مـی‌کردم که زبان او مدام‌در حال گفتن ذکر ‌‌لا‌ اله الا الله بود. پدرم ما را جمع می‌نمود وما را به ذکر‌ و یاد‌ خـدا‌ امـر می‌فرمود و این کار تا طلوع خـورشیدادامه داشـت، هـر کـدام از مـا که قرائت قـرآن‌ آمـوخته بود به‌خواندن قرآن و هر کدام که قرآن نیاموخته بود به گفتن ذکر‌ امرمی‌نمودند.»(19)این‌ حـدیث‌ در بـر دارنـده دو نکته مهم است. نخست آنکه بر مـطابقت‌گفتار بـا عـمل حـضرت دلالت دارد و نـشان مـی‌دهد که امام ابتدا خودعمل می‌نمودند و از ذکر گفتن غافل نمی‌شدند و بعد فرزندانشان رابه‌ ذکر و یاد خدا امر می‌نمودند. نکته دوم آنکه نباید فرزندان‌را به حال خودشان رها کرد بـلکه می‌بایست ضمن حفظ آزادی حساب‌شده و منطقی و توجه به استقلال طلبی و آزادیخواهی آنها درفرصتهای مناسب با‌ ایجاد‌ انگیزه و شوق بطور عملی آنها را به‌انجام کار نیک مشغول نمود: 2- دعا: دعا و مناجات از مؤثرترین روشـها در تـربیت‌بعد معنوی‌انسان است، از طریق دعا و مناجات انسان با خداوند ارتباط پیدامی‌کند‌ و در‌ پرتو آن جان خود را از چشمه معرفت و محبت‌سیراب‌می‌گرداند. امام صادق(ع) فرمود: «هرگاه مساله‌ای پدرم رامحزون می‌کرد ایشان زنان و فرزندان را جمع می‌نمود. آنـگاه خـوددعا می‌کردند و آنها آمین می‌گفتند‌. »(20‌) همچنین برید بن معاویه عجلی نقل می‌کند:«هرگاه امام باقر(ع) قصد مسافرت داشتند خانواده خود را درمنزلی جمع می‌نمودند و ایـن چـنین دعا می‌کردند «اللهم انی اسـتودعک‌نفسی و اهـلی و مالی و ولدی‌، الشاهد‌ منا‌ و الغائب، اللهم‌احفظنا و احفظ علینا، اللهم‌ اجعلنا‌ فی‌ جوارک، اللهم لا تسلبنانعمتک و لا تغیر ما بنا من عافیتک و فضلک‌». پرودگارا خود و اهلم ومـالم و فـرزندانم، حاضر و غایب آنها را بـه‌ تـو‌ سپرده‌ام‌،پروردگارا ما را حفظ کن و سلامتی ما را‌ مستدام‌ دار، پروردگاراما را در جوار خودت جای ده و نعمتت را از ما مگیر و عافیت وفضلت را نسبت‌به ما تغییر‌ مده‌‌»(21‌) از دو حدیث‌بیان شده‌معلوم می‌شود که آن حضرت فرزندان خود‌ را از طریق دعـا بـه یادخداوند متوجه می‌گردانید و غیر مستقیم به آنها تعلیم می‌داد که‌باید در تنهایی و هنگام‌ مشکلات‌ بر‌ خداوند توکل نمود و تنها ازاو در خواست کمک نمود.

پی‌نوشتها:

1-­وسایل‌ الشیعه‌، ج 15، ص 138، ح 2.

2-­همان، ص 151، ح 11.

3-­همان، ص 124، ح 1.

4-­همان، ص 130، ح 2.

5-­تهذیب الاحکام، ج 8، ص 110، ح 375.

6-­الکـافی، ج 6، ص 44، ح 12‌.

7-­­التـهذیب‌، ج ص 110‌; الکافی، ج 6، ص 44، ح 13.

8-­­الذؤابـه، طرف العمامه و السوط، و فی الحدیث، کان ابی یطول‌دوائب‌ نعلیه‌ای‌ اطرافها‌ (مجمع البحرین، ج 2، ص 57) اما درفرهنگ‌های عربی به فـارسی آن را به «زلف و گیسو» معناکرده‌اند‌.

9-­بحار‌ الانوار‌، ج 47، ص 15، ح 12; به نقل از کفایه الاثر، ص‌321.

10-­هـمان، ص 13، بـه‌ نـقل‌ از ارشاد مفید.

11-­حلیه الابرار، ج 2، ص 126.

12-­کشف الغمه، ج 2، ص 360; سیره الائمه‌ الاثنی‌ عشر‌، ج 2، ص‌230-229.

13-­همان، ص 344.

14-­الخصال، صدوق، ص 169.

15-­­تحف العقول، ص 216‌; ائمـتنا‌، ‌ ‌ج 1، ص 365. 16

16-­­حـیاه الامام الباقر(ع)، باقر شریف القرشی، ص 300-299;(این حدیث‌با همین‌ مضمون‌ و با‌ کمی تفاوت در الخـصال صـدوق، صـ‌222 از امام سجاد(ع) نیز نقل شده است.)

17-­بحار‌ الانوار، ج 46، ص 290.

18-­حلیه‌الابرار، ج 2، ص 112.

19-­الکافی، ج 2، ص 299; بحار الانوار، ج 46‌، ص 8-297‌; حلیه‌الابرار‌، ج 2، ص 111-110.

20-­بحار الانـوار، به نقل از الکافی، ج 2، ص 487.

21-­حلیه الابرار، ج 2، ص 134.

برگزفته از پایگاه مجلات تخصصی نور: فرهنگ کوثر » خرداد 1378 - شماره 27 (از صفحه 6 تا 11)

نوشتن یک نظر

افزودن نظر

x
دی ان ان