بسم الله الرحمن الرحیم
قال الله العظیم:
«اقْتَرَبَتِ السَّاعَه وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ»* قیامت نزدیک شد و ماه بشکافت.
«وَ إِنْ يَرَوْا آيَه يُعْرِضُوا وَ يَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ »* و اگر معجزهای ببینند اعراض کنند و گویند این سحریست پیدرپی.
«وَ كَذَّبُوا وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ وَ كُلُّ أَمْرٍ مُسْتَقِرٌّ» * و تکذیب کردند و از هوسهای خود پیروی نمودند و هر کاری (سرانجام) جایگاه و قرارگاهی دارد.
«وَ لَقَدْ جاءَهُمْ مِنَ الْأَنْباءِ ما فيهِ مُزْدَجَرٌ»* و همانا از خبرهای مهم آنچه مایه دست برداشتن از کفر است برای آنان آمد.
«حِكْمَه بالِغَه فَما تُغْنِ النُّذُرُ »* ( با اینکه آن اخبار،) حکمتی رسا بود، ولی بیم دهندگان (برای افراد لجوج )سودی نبخشیدند.(آیات ۵-۱ سوره قمر)
انـذار بـر اسـاس نـزدیـک بـودن
تجربه نشان داده است انسانها وقتی بدانند به امری پرمخاطره نزدیک هستند واکنش نشان داده ودرتصمیمگیری سرعت به خرج میدهند.اما اگر هشدارخطر،برایشان جدی جلوه نکند چه بسا هیچ حرکتی از خود نشان ندهند. پس میتوان گفت که نزدیک شمردن امری در واکنشها تاثیر مستقیم دارد. شاید با همین دیدگاه است که قرآن کریم واژه «قرب » و «اقتراب»را در مسأله تاثیرگذار معاد مکرر به کار برده است.( اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسابُهُمْ وَ هُمْ في غَفْلَه مُعْرِضُون انبیاء/۱) آری آدمی وعده و وعیدهای دور دست یا دست نیافتنی را جدی نمیگیرد اما اگر دریابد که مثلاً پشت در روبرویش خطری بسیار هولناک و جانوری بسیار گزنده و درنده در کمین است بیتردید هراسان شده به دنبال راه گریز میگردد.از همین رو مبلغان دین باید بتوانند با تبیین چگونگی و نزدیکی برپایی قیامت مردم را انذار کنند.نزدیک بودن حادثه قیامت به دو جهت است:
الف) حادثه قیامت محقق الوقوع است و هر چیزی که آمدنش یقینیست نزدیک است . بنابراین عقاب خدا نزدیک میباشد. زیرا واژه قُرب در بعضی موارد سرعت را تداعی میکند.
ب) حادثه قیامت نسبت به اراده الهی و دستور حق بسیار آسان و تند است گرچه که دیگران ممکن است- عقاب خدا را دور وکند بپندارند.
نکته اول: سوره قمر با مسئله نزدیکی قیامت و موضوع شق القمر و اصرار مخالفان در انکار آیات الهی آغاز میشود میفرماید:" اقْتَرَبَتِ السَّاعَه..." " اقتراب " از ماده " قرب" به معنای شدت نزدیکی است معاد از
اساسیترین و مهمترین اصول مؤثر در تربیت انسان بوده و احتمال نزدیک بودن آن انسان مؤمن را به احتیاط تام و آمادگی بیشتر برای حسابرسی وا میدارد. بنابرآموزههای دینی همه عمر انسان نسبت به ابدیت او بسیار ناچیز و اندک است بدین لحاظ قیامت نزدیک میباشد.
در کلام نورانی امیر مؤمنان علی علیه السلام درباره کوتاهی عمر انسان و نزدیک بودن قیامت چنین آمده است: همانا فردا به امروز نزدیک است و چقدر ساعات در روز با شتاب و سرعت میگذرد و روزها در ماه و ماهها در سال و سالها در عمر" ِ فَإِنَ غَداً مِنَ الْيَوْمِ قَرِيبٌ مَا أَسْرَعَ السَّاعَاتِ فِي الْيَوْمِ وَ أَسْرَعَ الْأَيَّامَ فِي الشَّهْرِ وَ أَسْرَعَ الشُّهُورَ فِي السَّنَه وَ أَسْرَعَ السِّنِينَ فِي الْعُمُر... "خطبه/۱۸۸
نکته دوم: دو حادثه مهم آیه اول یعنی نزدیک شدن قیامت وشق القمر سخن از عظیمترین دگرگونی هادر عالم آفرینش میگوید وآکنده از تجلیات قدرت الهی است.درتفاسیر و کتب حدیثی شیعه و سنی مسئله شکافته شدن ماه مطرح شده است. براساس روایات پیشنهاد( شَقَّ الْقَمَرُ ) از سوی کفار به پیامبر گرامی اسلام به خاطر آن بود که میگفتند سحر و جادو در آسمانها اثر ندارد و اگر ماه شکافته شد کار محمد صلی الله علیه و آله و سلم قطعاً معجزه است.
جالب اینکه شکافته شدن ماه در دل شب بدون تبلیغات قبلی بود ( چون اگر با تبلیغ بود ممکن بود بگویند میخواهند مردم را با قوه واهمه فریب دهند ) اکثر مردم خواب بودند اما مسافران مکه و شام در مسیر جاده
و حتی مردم هندوستان این شکافته شدن را دیدند. شکافته شدن ماه دلیلی است بر امکان به هم ریختن نظام کواکب و نمونه کوچکی است از حوادث عظیمی که در آستانه رستاخیز در این جهان رخ میدهد.
نکته سوم: سپس قرآن میفرماید: مخالفان لجوج هنگامی که نشان و معجزهای را برصدق دعوت پیامبر میبینند اعراض میکنند" وَ إِنْ يَرَوْا آيَه يُعْرِضُوا" در حالی که انتظار میرود با دیدن معجزه پیشنهادی خودشان ایمان بیاورند به خصوص که این معجزه کاملاً تازه و جدید بوده است . کلمه" آيَه "بر این مطلب دلالت دارد اعجاز مذکور به اصل رسالت پیامبر مربوط میشود و اثبات ادعای ایشان را مینماید ؛چنانچه آیه ۱۰۵ سوره یوسف هم به همین مطلب اشاره دارد."وَ كَأَيِّنْ مِنْ آيَه فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يَمُرُّونَ عَلَيْها وَ هُمْ عَنْها مُعْرِضُون"
در ادامه آیه واکنش این افراد لجوج آمده است میگویند این سحریست مستمر "وَ يَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرّ " استمرار از هرچیزی به معنای عبور پیدرپی از آن است و به همین جهت به معنای دوام به کار میرود(سحر-
مستمر) یعنی سحرهای پیدرپی و دائمی. این سخن اشاره به آن است که آنها معجزات مکرری از پیامبراسلامصلی الله علیه و آله و سلم دیده بودند که شق القمر ادامه آن بود اما برای اینکه در برابر حق تسلیم نشوند از سحر و جادو استفاده میکنند.
نکته چهارم: تکذیب رسول خدا و آیاتی که او آورده برخاسته از پیروی هوای نفس است زیرا میفرماید:" وَ كَذَّبُوا وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ" آری مانع بزرگ در مسیر حق هواپرستی است اما خداوند خبر میدهد که بالاخره حق مستقر و پابرجا خواهد شد" وَ كُلُّ أَمْرٍ مُسْتَقِرٌّ" همچنان که خبرهای مهم تاریخ گذشتگان برایشان بیان شده است" وَ لَقَدْ جاءَهُمْ مِنَ الْأَنْباءِ ما فيهِ مُزْدَجَرٌ" کلمه" مُزْدَجَرٌ "به معنای پندگیری است یعنی اخبار امتهای گذشته که در آن عبرت و پندگیری هست برای آنان بیان شده به خصوص آن گروههایی که هلاک شدهاند البته بنابر احتمال دیگر میتواند اخبار روز قیامت باشد که در این نوع خبرها نیز پندگیری فراوان است. حکمت- خداوند بر این تعلق گرفته است که اسباب هوشیاری و بیداری و بازدارندگی از گناه در میان مردم رایج باشد اما مردم هشدارها را نادیده میگیرند" حِكْمَه بالِغَه فَما تُغْنِ النُّذُرُ " آری اگر بر انسان هوسها حاکم باشد تبلیغ از نوع مستقیم و غیر مستقیم کم اثر است.