🔸بررسی پیشینه، زمینهی قبلی و موقعیت فعلی مسألهی پژوهشی را مشخص میکند.
🔸پژوهشگر از این طریق با خاستگاه و چگونگی ظهور مسأله، روند و مراحل تحول و تطور مسأله آشنا میشود.
🔸آشنایی با پژوهشهایی که تاکنون در زمینهی مسأله انجام گرفته، این امر میتواند زوایای مبهم و ناگشودهی مسأله را آشکار سازد و از سوی دیگر از دوبارهکاری و تکرار جلوگیری کند.
🔸آشنا شدن با تجارب دیگران و بهرهگیری از آن در زمینهی منابع، روش، شیوهی ارزیابی و نقد و غیره از جمله فواید دیگر پیشینهشناسی است.
🔸مشخص ساختن جایگاه پژوهش جدید با توجه به پژوهشهای قبلی فایدهی دیگر پیشینهشناسی است.
🔸برای این که یک پژوهش بتواند در فرایند جمعی تولید دانش شرکت کند، باید رابطهی آن با پژوهشهای قبلی مشخص گردد.
🔸برای افزودن به دانش موجود در هر زمینهای، پژوهشگر باید رابطهی تحقیق خود را با دانش موجود در آن زمینه بیان کند. بر این اساس پژوهشگر بیان میکند که پژوهش یا پژوهشهای قبلی چه سهمی در روشن شدن مسألهی مورد پژوهش داشتهاند و پژوهش حاضر نیز چه نقشی خواهد داشت.
🔸از این روست که هر پژوهشی باید از جایی شروع شود که پژوهشهای دیگران به آنجا ختم شده است تا روند رو به رشد دانش به مسیر خود ادامه دهد.
📒درسنامه روش تحقیق، ص۷۱
✍️مجید طرقی
┈••••✾•📚📚📚•✾•••┈
مرکز پژوهشی نرجس مشهد
https://eitaa.com/joinchat/1868824640C40d7b3deea