سهراب مروتی1- عبدالجبار زرگوشنسب2
مقدّمه
قرآن و عترت دو رکن اساسی اسلام هستد که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) از آغاز دعوت بر آن تأکید ورزید و در طول دوران پیامبری و رسالتش حفظ آن پیوند را یادآوری نمود، اما متأسفانه پس از رحلت پیامبر رحمت این تدبیر بینظیر مورد بیمهری قرار گرفت و اینهمه تشتت فکری، تفرقه مذهبی و کجفهمی عقیدتی که در بین مسلمانان پدید آمد، نتیجه آن غفلت غیرقابل جبران بود. در این راستا بود که در قرنهای نخستین تاریخ اسلام، تنگناهای عظیمی برای اهلبیت و پیروانشان پدید آوردند، تا بلکه آن معارف زلال به نسلهای دیگر منتقل نگردد. به دنبال آن، مذاهب متعددی پدید آمد که برای مستند ساختن مرام و مسلک فکری و عملی خود به دلایل شرعی و ثابت کردن ناسازگار نبودن مذهبشان با آیات قرآن کریم، دست به اقداماتی زدند.
ابوریه در اینباره نوشته است: «این اقدامات موجبات سرگردانی و حیرت نومسلمانان و پیدایش جریانهای ارتداد و انحرافهای عقیدتی، شدت یافتن کار جعل حدیث، روی آوردی مسلمانان به علمای یهود و نصاری برای دریافت قصص امتهای پیشین را فراهم آورد.»3 آنان برای رسیدن به اهداف نامیمون خود کوشیدهاند که به جای تحریف واژهها و جملات قرآن کریم، به تحریف معانی و دلالتهای آن بپردازند و بر عمق نگرانی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) نسبت به بهرهبرداری نادرست از آیات صحه بگذارند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: «اکثر ما اخاف علی امتی من بعدی رجل یناول القرآن یضعه علی غیر مواضعه»؛4
بیشترین چیزی که از آن بر امت خود نگران هستم، این است که پس از درگذشت من، کسی قرآن را در دست گیرد و به تفسیر آن بپردازد، ولی آن را در جایگاه واقعی و معانی درستش قرار ندهد. امام باقر (ع) نیز درباره آنان چنین فرمود: «کنار نهادن و فراافکندن آنان درباره قرآن چنین بود که ظاهرش را ارج نهادند و قرائت کردند، ولی حدود و محتوایش را تحریف کردند.»5 از اینرو، آنان در ذیل آیاتی که بر فضلیت اهلبیت : و موقعیت ویژه آنان دلالت دارند، نقلقولها و شبهاتی وارد کردند که موجبات تحریف معانی قرآن کریم را پدید آورد. اصرار آنان برای تصرف در مدلول این دسته از آیات، دور ساختن اهلبیت نبوت از امامت و اثبات مشروعیت خلافت دیگران بود.
این پژوهش برای دستیابی به معانی روشن این آیات، دیدگاه فریقین را مورد سنجش قرار داده است و با دستهبندی دقیق شبهات به پاسخگویی آنها پرداخته است. امید است این روشنگری، خدمتی به تاریخ اسلام باشد و راهی به سوی صراط مستقیم فراروی جوانان و پژوهشگران قرار دهد. از اینرو، نگارندگان در پی آن هستند که به این سؤال مهم پاسخ گویند: پاسخ شبهات آیات «مودّت» و «قربی» با استناد به آیات قرآن کریم، روایات مأثوره از ائمّه اطهار :، کتابهای معتبر لغت، اشعار مستند شعرا و مانند آنها کدام است؟
آیه مودّت
(قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرآ إِلَّاالْمَوَدَّةَ فِیالْقُرْبَی.) (شوری: 23)
تمام مفسّران شیعه و جماعتی از مفسّران اهلتسنن منظور از مودّت در این آیه را، دوستی اهلبیت :، یعنی حضرت علی، حضرت فاطمه، امام حسن و امام حسین : دانستهاند، اما عدهای از مفسّران با استناد به بعضی از روایات، شبهاتی در اینباره روا داشتهاند که ضمن بیان شبهات مذکور، پاسخهای مستند نیز ارائه میگردد.
شبهه اول
سوره «شوری» در مکّه نازل شده است؛ یعنی پیش از ازدواج حضرت علی(ع) با فاطمه زهرا (س) ؛ پس چگونه گفته میشود که آیه مزبور در شأن اهلبیت: نازل شده است؟
نقد و بررسی :
الف) در بین برخی سورههای مکّی، تعدادی آیات مدنی و یا در بین سورههای مدنی، چند آیه مکّی نیز به چشم میخورد؛ مثلا، سوره «رعد» مکّی است، با این حال آیه 31 آن مدنی است: (وَلاَ یَزَالُ الَّذِینَ کَفَرُواْ...)6 همچنین سوره «اسراء» مکّی است، ولی آیات 76 تا 80 آن مدنی است:
(وَإِن کَادُواْ لَیَسْتَفِزُّونَکَ... وَاجْعَل لِی مِن لَّدُنکَ سُلْطَانآ نَصِیرآ.)7
سوره «مدّثّر»، بجز آیه آخرش مکّی است.8 سوره «مطففین» مکّی است، غیر از آیه اول آن.9
ب) بسیاری از مفسّران اهلسنّت اظهار داشتهاند که آیه «مودّت» با سه آیه بعدش در مدینه نازل شده است. آلوسی گفته است: سوره «شوری» بجز چهار آیه آخر آن از (قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ...) تا پایان سوره مکّی است و از قول مقاتل نیز نقل کرده است که در این سوره آیه مدنی وجود دارد.10
شوکانی نوشته است: «ابن عبّاس و قتاده روایت کردهاند که سوره "شوری" مکّی است، بجز چهار آیه آخر آن، که در مدینه نازل شده است.»11
ج) روایتی که درباره شأن نزول آیه مودّت گزارش شده، متواتر، مفید قطع و یقین و به طرق گوناگون و متعدد روایت شده است. علاوه بر علمای امامیه، صحابه و تابعین و مفسّران اهلسنّت نیز تصریح دارند بر اینکه این آیه درباره پنج تن آلعبا و اهلبیت: است. در کتابهای اهلسنّت جمعآ هفت روایت درباره آیه مودّت وجود دارد که به وسیله 27 نفر در دوازده کتاب به قرار زیر آمده است: راویان: احمد بن حنبل، ثعلبی، بخاری، مسلم، سیوطی، ابن منذر، ابن ابیحاتم، طیرانی، ابن مردویه، حاکم، واحدی، ابینعیم، حموسی، ابن حجر، طاووس، ابن جریره، ابی دیلم، بغوی، زمخشری، قاضی کلان، مغریزی، ابیامامه، سعید بن جبیر، ابن عبّاس، ابوشیخ، بزاز، عبدالملک بن میسره. کتابهایی که روایتهای مذکور در آنها ذکر شده عبارتند از: مسند احمدبن حنبل، تفسیر ثعالبی، کشّاف، الدرالمنثور، ینابیعالموده، مناقب حاکم، الوسیط، حلیةالاولیاء، فرائدالسمطین، الصواعق المحرقه، المستدرک حاکم، الشرف المؤید.12
از ابن عبّاس نقل شده است: هنگامی که آیه «مودّت» نازل شد، گفتند: ای پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله وسلم)، نزدیکان شما که دوستی آنها بر ما واجب است، کیانند؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: علی (ع)، فاطمه و دو پسرشان.13 شافعی به نازل شدن آیه در مورد اهلبیت: اشاره کرده و میگوید: «یا اهلبیت رسولاللّه، حبکم فرض من اللّه فی القرآن انزله.»14
بنابراین، علی (ع)، فاطمه (س) و دو پسرشان، خویشان نزدیک رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) هستند و وجوب مودتشان نیز آشکار و غیرقابل انکار است؛ از اینرو، تعظیم و تکریمشان واجب و ضروری است و دلایل ذیل بر این مدعا دلالت میکنند:
1) سخن خداوند در آیه شریفه مودّت.
2) سخنان پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) درباره فاطمه زهرا (س) که فرمود: «فاطمه پاره تن من است. هر کس او را بیازارد مرا آزرده است.»15 و نیز بیانات متواتر آن حضرت درباره حسن و حسین (علیهم السلام) و اظهار محبت ویژه به آنان. همچنین احادیث بیبدیل آن حضرت درباره امام علی (ع). پس بر تمام مسلمانان واجب است از این آیات پیروی کنند: (وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ) (اعراف: 158)؛ او را پیروی کنید. امید است که هدایت شوید. (فَلْیَحْذَرِ الَّذِینَ یُخَالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ) (نور: 63)؛ پس کسانی که از فرمان او تمرد میکنند، بترسند.
3) دعا و درود فرستادن بر اهلبیت : مقام بزرگ و عظیمی است. از اینرو، این دعا و درود در خاتمه تشهد نماز قرار داده شده است و این تعظیم فقط اختصاص به اهلبیت : دارد. بنابراین، همه اینها بر وجوب، حب آلمحمّد (صلی الله علیه و آله وسلم) دلالت دارند. به قول شافعی: إن کان رفضآ، حب آلمحمّد فلیشهدا الثقلان انی رافضی16. ترجمه: اگر محبت خاندان محمّد (صلی الله علیه و آله وسلم)رفض ـ رد کردن خلافت خلفای سهگانه ـ است، همه جن و انس یا زمین و آسمان گواهی دهند که من رافضی هستم.
• پى نوشت:
1. استادیار دانشگاه ایلام. تاریخ دریافت: 15/2/88 ـ تاریخ پذیرش: 24/6/88.
2. عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایلام.
3. محمود ابوریه، اضواء علیالسنة المحمدیه او دفاع عنالحدیث، ص 255.
4. محمّدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 92، ص 112.
5. محمّدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج 8، ص 5.
6. محمّدبن احمد قرطبی، الجامع لاحکامالقرآن، ج 9، ص 287.
7. یوسفبن عبداللّه قرطبی، الاستیعاب، ج 10، ص 203.
8. احمدبن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج 4، ص 343.
9. ابن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج 30، ص 58.
10. محمود آلوسی، روحالمعانی، ج 25، ص 10.
11. محمّدبن علی شوکانی، فتح القدیر، ج 4، ص 671.
12. محمّدحسن مظفّر، دلائل الصدق، ص 25/ محمّدتقی شوشتری، اخبارالدخیله، ج 3، ص 2.
13. محمّدبن اسماعیل بخاری، صحیح بخاری، ج 6، ص 37 /محمود زمخشری، الکشّاف، ج 4، ص 219 / جلالالدین سیوطی،الدرالمنثور، ج 6، ص 7 / محمّدبن علی شوکانی، فتحالقدیر، ج 4،ص 672 / محمّدبن جریر طبری، جامعالبیان، ج 25، ص 135.
14. ابن حجر عسقلانی، فتحالباری، ص 148.
15. محمّدبن اسماعیل بخاری، صحیح بخاری، ج 7، ص 65.
16. ابیحاتم رازی، الجرح و التعدیل، ج 27، ص 166.
منبع: نشریه معرفت، ش143، ص112