شنبه, 03 آذر,1403

­

پنجشنبه, 24 تیر,1395

برگزاري مراسم گراميداشت بانو همايوني در مؤسسه علمي- تحقيقي مكتب نرجس (عليهاالسلام) مشهد

برگزاري مراسم گراميداشت بانو همايوني در مؤسسه علمي- تحقيقي مكتب نرجس (عليهاالسلام) مشهد
استاد مريم پورحسيني روز سه شنبه 95/4/22 در مراسم گراميداشت بانو علويه همايوني مؤسسه علمی- تحقیقی مکتب نرجس (عليهاالسلام) با موضوع "در سايه محبت خدا" سخنراني نمود.

ايشان در سخنان خود به سيري در بركات علمي، اجتماعي، اخلاقي و عرفاني بانو علويه همايوني پرداخت و بيان داشت: زندگي و عمر هركس محصول حركت علمي و عملي اوست، بعضي از افراد تمام مدت عمرشان درواقع بسان كودك زندگي مي‌كنند؛ اگر مي گويند 50 سال دارند يعني 50 سال روي زمين زندگي كرده‌اند اما انسانهاي الهي و عالمان رباني سالهاي عمرشان را اينگونه سپري نمي كنند بلكه بعضا به تعداد سالهاي عمر و حتي بيش از آن مرحله هاي علمي و عملي را گذرانده‌اند و سير در زندگي و سخنان و سيره اين افراد به جهت الگوگيري از ضرورت فوق العاده اي برخوردار است.

وي يادآور شد: زندگي علويه همايوني كه بخش مهم آن (دوران جواني) در زمان سلطنت طاغوت بوده قابل تأمل است از اين جهت كه در فضاي مشروب خواري، ابتذال فرهنگي، فقر اقتصادي و كشف حجاب، رشد معنوي داشتن كار آسان و ساده‌اي نيست. سالها تلخ‌كامي ديدن و رنج فراوان بردن براي دانش آموختن خبر از سعه‌ي صدر و روح بلند دارد. استاد همايوني در دوره اي پا به ميدان نهاد كه حقيقتا دوره مظلوميت اسلام بود و حاميان اسلام بخصوص زنان در كمال مظلوميت بودند.

اين استاد حوزه گفت: بركات علمي، اخلاقي و عرفاني ايشان را در ويژگي هاي منحصر بفردشان بايد جستجو كرد. بركات علمي وجود ايشان به عناصر محوري خاص بستگي دارد كه اولين آنها "مطالعه متون ديني" و دوم "درك محضر علماست"؛ برخي مكتب ديده‌اند ولي محضر ديده نيستند يعني متون را خوب خوانده‌اند اما محضر علماي بزرگ را درك نكرده اند كه بگويند علماي بزرگ چگونه استدلال، مناظره و محاوره مي كنند و پاسخ سئوال مي دهند! سومين عنصر محوري كه سبب بركات علمي وجود ايشان مي گردد "تفكر و تأمل و دقت و كنكاش در مباحث علمي" است. اگر افراد فقط مطلب را بگيرند و در آن بحث علمي غور و تفكر و مطالعه و كنكاش نداشته باشند و فكري بر فكري ديگر عرضه ننمايند عالم نمي شوند. عنصر چهارم "تدريس" مي باشد؛ بعضي از افراد هر سه عنصر محوري (مكتب، محضر، مناظره و بحث و جدل) را فراهم كردند يعني هم مكتب و محضر ديده‌اند و هم با متون درسي آشنايند وليكن توفيق تدريس ندارند چون يا بيان نداشته يا توفيق نصيب آنان نشده است تا شاگرداني -عام و خاص-  به محضرشان بروند. عنصر پنجم در زمينه بركات علمي داشتن "توفيق تأليف كتب و آثار علمي" است كه بانو همايوني در اين راستا توفيقات فراواني داشته اند. و عنصر ششم "تربيت شاگردان" است.

خانم پورحسيني افزود: دست يافتن و نيل به تمام عناصر فوق همراه با طهارت ظاهري و باطني است «لايمسّه الّا المطهّرون»؛ اگر كسي بخواهد در كنار سفره‌ي قرآن و عترت بنشيند بايد به تهذيب و تزكيه و توسل اهتمام ورزد، چون حقيقت قرآن در روايات اهل بيت (عليهم السلام) تجلي كرده است. عالمان ربّاني با ارادت خاص به اهل بيت هر بركت و فضيلتي را از ناحيه عنايت آنان مي‌دانند. اين جوشش علمي به فرمايش اميرالمؤمنين (عليه السلام) در نهج البلاغه "يفجّرون عيونه" سبب مي شود كه خدمات اجتماعي ارزنده‌اي ارائه دهند. بانو امين و شاگرد برجسته ايشان علويه همايوني در يك تشبيه مانند كارخانه توليد برق و انشعابات آن هستند. بانو امين نور توليد كرد و خانم همايوني اين روشني را به خانه ها برد. نه تنها در اصفهان و نجف آباد و شهرهاي اطراف بلكه وجود ايشان در قم، مشهد و ... نيز مثمر ثمر قرار گرفت. دغدغه فراوان ايشان در خدمات اجتماعي زنان و هويت آنان، سبك معارف ديني و بازگشت آنها به اسلام ناب بود. بانو امين حجاب را اينگونه مي نگريست كه فرد بي حجاب درواقع برگه ها و ورقهاي قرآن را زير پا مي گذارد، و خانم همايوني براي بازگشت زن به هويت اصلي چه با قلم و چه با زبان و شناساندن جايگاه اصلي زن در عالم هستي تلاش بسيار نمود.

اين استاد حوزه ضمن اشاره به آيه «ألم يجدك يتيماً فآوي» گفت: اين آيات نشانه اين است كه اگر كسي خود رنج محروميت را ديده باشد پس از رسيدن به قدرت سعي مي كند تا از محرومان دستگيري و از رنجشان بكاهد. كساني كه رنج و محنت دوران حاكميت طاغوت را چشيده بودند با علاقه اي خاص سعي مي كردند علوم و معارف را به شاگردان خود منتقل كنند. براساس آيه كريمه "فاستبقوا الخيرات" ايشان در كارهاي خير نيز سبقت داشتند كه تأسيس مدرسه علميه، تأسيس دبيرستان براي دختران در زمان طاغوت، تشكيل جلسات تدريس و تعليم و نشر معارف ديني از جمله آنهاست.

ايشان در رابطه با بركات اخلاقي- عرفاني خانم علويه همايوني بيان داشت: نهايت علاقه به علوم و معارف ديني و دغدغه خاطر براي انتشار و نشر به دو نكته باز مي گردد؛ يكي اينكه نشر اين علوم محبوب و خاص خداست و اينگونه انسانهاي بزرگ و وارسته نيز بندگان خاص خدايند و آنچه را خدا مي پسندد آنها هم مي پسندند و دوست دارند؛ و ديگرآنكه آنها رنج محروميت دوران طغيان طاغوت را ديده‌اند، از اين‌رو تربيت مطلوب و تقويت حوزه براي آنها لذت آور است و نعمت و عنايت الهي به حساب مي آيد و درواقع زندگي را براي همين مي خواهند و اگر زنده باشند و نتوانند خدمت كنند خود را باطل مي دانند. اين بزرگان با دلباختگي و ويژگي‌هاي خاصي كه دارند مي كوشند اگر كسي به محضرشان مي آيد و كنار سفره ايشان مي نشيند دست پر برگردد. ممكن است يك روايت براي خداشناسي و توحيد بگويند اما طوري مطرح مي‌كنند كه مزه شيرين خدامحوري و رنگ زيباي خداباوري را به شما بچشانند. معتقدند زندگي مادي و روزمره روح انسان را غل و زنجير مي‌كند و افراد بايد در كنار زندگي طبيعي به حقيقت معنوي نيز متوجه باشند. عالمان رباني شروع تربيت اخلاقي و پيمودن مقامات را از خانه و تربيت صحيح مي‌دانند. در احوالات تربيتي بانو امين آمده است: در خانواده مواظب بودند يك حرف زشت يا اخلاق ناروا در ذهن وارد نشود.

وي در ضمن آيه "يحبّهم و يحبّونه" در سوره مائده كه مي‌فرمايد: خدا محبت خودش به مؤمنان را مقدم داشته بر محبت آنان بر خودش، گفت: عشق خدا و محبت خدا كشش زيادي دارد. ايشان مي‌گفتند از كودكي محبت خدا را احساس مي كردم. زن با تربيت صحيح و تشخيص راه و انتخاب درست به اوج مي‌رسد. خانه داري، راه رسيدن به محبت خدا و سير و سلوك براي زنان است و اگر اين كار را درست انجام دهند به محبت خدا در قلبشان مي‌رسند، با عشق خدا فرزندش را مي بوسد و به شوهرش محبت مي‌كند. حرف اصلي ايشان اين است كه عشق به خدا در راه خودش پيدا مي‌شود نه در راه كج و... ؛ اگر انسان راه خدا را عاشقانه و با انتخاب خود رفت همانگونه كه قرآن مي فرمايد: « فمن تبع هداي فلا خوف عليهم و لا هم يحزنون» آنقدر كشش معشوق قوي است كه جذب مي شود. عاشق خداشدن با نيت ثواب عمل كردن فرق دارد؛ براي ثواب كردن آدمي زحمت سنگيني احساس مي كند اما با عشق نه. اين افراد دوستي خدا و هركه او را دوست دارد را از خداوند مي‌خواهند «اسئلکَ حُبَّکَ و حُبَّ مَنْ یُحِبُّک وَ حُبَّ کُلّ عَمَلٍ یوصِلُنی اِلی قُربک وَ أَنْ تَجْعَلَكَ أَحَبَّ إِلَيَّ مِمَّا سِوَاكَ وَ أَنْ تَجْعَلَ حُبِّی إِيَّاكَ » (فرازي از مناجات خمس عشر /مناجات محبين).

ايشان در پايان سخنان خود گفت: عشق و محبت رباني يك نور الهي است و اين موهبت نصيب كسي مي گردد كه قلب خود را از آلايش طبيعت و خودپسندي و خودسري تخليه نموده و تمام همّ خود را بر اين داشته كه قلب و دل خود را متوجه در عالم الوهيت نمايد. پس بيائيد ما نيز خانه دل را از غير خدا خالي كرده و تمام قوا را به طرف معبود و محبت خدايي صرف كنيم.

روابط عمومي مؤسسه علمي- تحقيقي مكتب نرجس (عليهاالسلام)

نوشتن یک نظر

افزودن نظر

x
دی ان ان