شنبه, 03 آذر,1403

­

شنبه, 02 اردیبهشت,1396

بعثت و اهداف آن

بعثت و اهداف آن

«بعثت‌‌» انقلاب‌ بزرگ برضد جهل، گـمراهی، فـساد و تـباهی است. و سزاوار منت‌گذاری خداوند و در بردارنده حکمت و تربیت است‌. بحث درباره آن گسترده و عمیق و از زوایای مختلف قـابل بررسی است.

نویسنده : علوی مهر،حسین

«بعثت‌‌« انقلاب‌ بزرگ برضد جهل، گـمراهی، فـساد و تـباهی است. و سزاوار منت‌گذاری خداوند و در بردارنده حکمت و تربیت است‌. بحث درباره آن گسترده و عمیق و از زوایای مختلف قـابل بررسی است.

این نوشتار‌ تلاش دارد تا این‌ مطالب‌ را به صورت بسیار فشرده، مـورد پژوهش قرار دهد:

الف - آغـاز بـعثت.

ب - نخستین آیات نازل شده.

ج - منت‌گذاری خداوند به خاطر نعمت‌بزرگ بعثت.

د - فلسفه و اهداف بعثت.

الف - آغاز بعثت

سرآغاز تاریخ اسلام‌ از روزی شروع می‌شود که پیامبراسلام صلی الله علیه و آله درخلوت محبوب، در دل غاری که در دامن کوهی در شـمال مکه بود، صدایی شنید:

«یامحمد اقرا» ; ای محمد! بخوان! (او‌ شگفت‌ زده) گفت: چه بخوانم؟ گفت: ای محمد!

«اقرا باسم ربک الذی خلق، خلق الانسان من علق، اقرا و ربک الاکرم، الذی علم بالقلم، علم الانسان ما لم یعلم.» (1) ;

بـخوان بـه نام پروردگارت‌ که‌ (جهان را) آفرید. همان که انسان را از خون بسته‌ای خلق کرد. بخوان که پروردگارت از همه بزرگوارتر است، همان که به وسیله قلم تعلیم نمود و به انسان آنچه‌ را‌ نمی‌دانست، یـاد داد. (2)

جـبرئیل به حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرمود:

«ارسلنی الله الیک لیتخذک رسولا» (3)

خداوند مرا به سوی تو فرستاده است، تا تو را پیامبر این‌ امت‌ قرار‌ دهم.

حضرت محمد صلی الله‌ عـلیه‌ و آله هرساله مدتی به کوه «حرا» (4) می‌رفت و به عبادت و راز و نیاز و تفکر می‌پرداخت تا این که روزی فرشته‌ای به او گفت: ای‌ محمد‌! بخوان‌! محمد صلی الله علیه و آله گفت: چه بخوانم؟ فرشته‌ آیات‌ آغازین سـوره عـلق را بـر وی قرائت کرد و پیامبر صلی الله عـلیه و آله نـیز آن‌ها را خواند. (5)

تاریخ نگاران‌ با‌ آن‌ که تلاش فراوان در ثبت رویدادهای تاریخ اسلام، به ویژه‌ تاریخ زندگی پیامبراسلام صلی الله علیه و آله داشته‌اند، تـا آن جـا کـه به جزئیات رفتارها، روش‌ها و منش‌های آن‌ حضرت‌ اشـاره‌ نـموده‌اند، امابسیار جای تاسف است که برخی از رویدادهای مهم و اساسی‌، مانند‌: تاریخ ولادت، مبعث و معراج، مکان معراج، تاریخ رحلت، تاریخ تـغییر قـبله و مـوارد دیگر با دقت ثبت‌ نشده‌ و اختلاف‌هایی‌ را میان مورخان برانگیخته اسـت که شاید منشا اختلاف را بتوان در‌ اغراض‌ سیاسی‌ یا بی‌توجهی به مسائل موجود، اجتهادهای شخصی و از همه مهمتر، روگردانی از ابـواب عـلم‌ پیـامبر‌ صلی‌ الله علیه و آله و نیاموختن مفاهیم از سرچشمه زلال اهل‌بیت عصمت و طهارت علیهم السلام و مـوارد‌ دیـگر‌ جستجو نمود.

آغاز بعثت رسول خدا صلی الله علیه و آله چه زمانی است؟ دیدگاه‌ معروف‌ و مورد‌ اتفاق شیعه امـامیه 27 رجـب اسـت. اما در میان دانشمندان اهل‌سنت، در زمان دقیق‌ آن‌ اختلاف زیادی است. برخی از اهـل‌سنت مـبعث را در رمـضان و برخی دیگر در‌ ربیع‌ الاول‌ دانسته‌اند. در مورد روز مبعث نظرهای متفاوتی ارائه شده است:

1- 17 رمضان: طبری در تاریخ‌ الرسـل‌ و المـلوک و ابـن سعد در طبقات الکبری (6) به این قول اشاره نموده‌اند.

2- 18‌ رمضان‌: ابن‌ اثیر در الکامل فی التـاریخ (7) ایـن دیدگاه را به ابوقلابه عبدالله بن زید جرمی - از‌ محدثان‌ اهل‌ سنت - نسبت داده و طبری (8) نـیز بـدان اشـاره نموده است.

3- 19 رمضان: ابن‌ اثیر‌ به این دیدگاه نیز اشاره نموده است. (9)

4- 20 رمضان: یـعقوبی در تـاریخ خود روایت کرده است‌ که‌ ده روز مانده به آخر رمضان، در روز جمعه پیامبر صلی الله عـلیه‌ و آله مـبعوث شد. (10)

5- 24 رمضان: طبری‌ در‌ این‌ باره چنین می‌نویسد: «وقال آخرون: بل انزل‌ لاربع‌ وعشرین لیلة خـلت مـنه‌» (11) ; برخی گفته‌اند: قرآن در شب 24 رمضان نازل‌ شده‌ است.

6- 25 رمضان: علامه طباطبایی‌ (12‌) ایـن دیـدگاه‌ را‌ بـه‌ برخی از محققان و مفسران اهل سنت‌ نسبت‌ می‌دهد.

منشا اشتباه این چند دیدگاه که آغاز نـزول نـخستین آیـات قرآن‌ را‌ ماه رمضان می‌دانند،

این است که‌ قائلین، میان زمان بعثت‌ پیـامبر‌ صـلی الله علیه و آله و زمان‌ نزول‌ دفعی قرآن به عنوان کتابی کامل و مستقل خلط کرده‌اند; چون آن‌ها برای تـاریخ‌ بـعثت‌به‌ آیاتی استدلال کرده‌اند که ناظر‌ به‌ نزول‌ قرآن در شب‌ قدر‌ و ماه رمـضان مـی‌باشد. (13‌) زیرا‌ خداوند می‌فرماید:

«انا انزلناه فی لیـلة القـدر» (14)

«مـا قرآن را در شب قدر‌ نازل‌ کردیم‌«

و نیز مـی‌فرماید:

«شـهر رمضان الذی‌ انزل‌ فیه القرآن‌‌» (15‌)

«ماه‌ رمضانی که قرآن در‌ آن نازل شده است.»

بـنابراین قـرآن در شب قدری که در ماه رمـضان اسـت، نازل‌ شـده‌ اسـت.

ایـن استدلال صحیح نیست; زیرا‌ این‌ آیـات‌ نـاظر‌ به‌ نازل شدن تمام‌ قرآن‌ به عنوان یک کتاب مستقل و کامل اسـت کـه از آن، به «نزول دفعی‌» تعبیر می‌کنند; درحـالی‌ که‌ در‌ آغاز بعثت تـنها چـند آیه به رسول‌ خدا‌ صـلی‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ نازل شده است، (پنج آیه آغازین سوره علق) که خود آغـاز «نـزول تدریجی‌» است. درنتیجه، زمان نـزول قـرآن بـا زمان نازل شـدن تـمام قرآن به عنوان کـتابی‌ کـامل و مستقل فرق دارد.

7- 3 ربیع الاول: حلبی این نظر را روایت کرده است. (16)

8- 8 ربیع الاول: ابن اثیر از ابن‌عبدالبر نـقل کـرده است: بعثت رسول خدا صلی الله عـلیه و آله در‌ روز دوشنبه 8 ربـیع الاول درسـال 41 از عـام الفیل بوده است. (17)

9- 10 ربـیع الاول: مسعودی می‌نویسد: چون رسول خدا صلی الله علیه و آله به 40 سالگی رسید، در‌ روز‌ دوشنبه 10 ربیع الاول خدای عزوجل او را بـرهمه مـردم مبعوث کرد. (18)

11- 12 ربیع الاول: این، نظر کـسانی اسـت (19) کـه‌ بـعثت‌ پیـامبر اسلام صلی الله عـلیه‌ و آله را در روزی که پیامبر به چهل سالگی رسید، دانسته‌اند و چون تولد آن حضرت بنا به دیدگاه اکثر اهل سـنت، 12 ربـیع الاول اسـت‌، بعثت‌ آن حضرت نیز در‌ همین‌ روز است.

12- 27 رجب: ایـن، دیـدگاه مـعروف شـیعه اسـت کـه عده‌ای (20) از دانشمندان ادعای اجماع و اتفاق علمای مذهب شیعه برآن را نیز نموده‌اند و به دلایلی، صحیح‌ترین دیدگاه می‌باشد‌. از‌ جمله این که روایاتی از امامان معصوم علیهم السلام در این زمینه وارد شـده است که ضمن تعیین تاریخ بعثت، به اعمال مستحبی مانند روزه در این روز نیز سفارش‌ شده‌ که نمایشی‌ از عظمت و گرامی‌داشت این روز است.

امام صادق علیه السلام می‌فرماید:

«و لا تدع صیام یوم سبعة و عـشرین‌ مـن رجب فانه هو الیوم الذی انزلت فیه النبوة علی محمد‌ و ثوابه‌ مثل‌ ستین شهرا» (21)

روزه 27 رجب را ترک نکنید; زیرا روزی است که نبوت برمحمد صلی الله ‌‌علیه‌ و آله نازل شده است و ثواب روزه آن روز مانند 60 مـاه روزه گـرفتن‌ است‌.

امام‌ رضا علیه السلام می‌فرماید:

«خداوند محمد صلی الله علیه و آله را جهت رحمت جهانیان به‌ نبوت برگزید. کسی که در این روز روزه بگیرد، خداوند روزه 60 ماه‌ را بـرای او ثـبت‌ می‌کند‌.» (22)

در وسائل الشیعه 7 روایت در ایـن زمـینه ذکر شده است. (23)

روایاتی از اهل سنت نیز همین تاریخ را تایید می‌کنند، از جمله در سیره حلبی از ابوهریره نقل شده‌ است که گفت: کسی که روز 27 رجب را روزه بـگیرد، خـداوند 60 ماه روزه، برای او ثبت مـی‌کند. «و هـو الیوم الذی نزل فیه جبراییل علی‌النبی صلی الله علیه و آله بالرسالة‌ و اول‌ یوم هبط فیه جبرائیل‌» (24) ; و این، همان روزی است که جبرئیل برپیامبر صلی الله علیه و آله به خاطر رسالت نازل شد و نخستین روزی بود که او فرود آمـد.

ب - نـخستین آیات‌

هماهنگی‌ آغاز بعثت‌با نازل شدن نخستین آیات قرآن کریم، باعث‌شده است تا مورخان، مفسران و دانشمندان علوم قرآنی و حدیث‌به بررسی و تعیین نخستین آیات نازل شده برپیامبر صلی الله علیه و آله بپردازند‌. دیـدگاه‌هایی‌ در ایـن باره وجـود دارد که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از:

1.      پنج آیه نخست‌سوره علق.

2.      سوره فاتحة الکتاب. (25)

3.      سوره مدثر. (26)

دیدگاه نخست پرطرفدارترین دیـدگاه در میان مورخان، مفسران‌ و دانشمندان‌ علوم‌ قرآنی و حدیث می باشد. از‌ میان‌ مـورخان‌; مـسعودی (27) ، ابـن‌هشام (28) ، ابن‌اثیر (29) ، طبری (30) ، و یعقوبی در کتاب‌های خود و از میان مفسران شیعه، صاحبان تفاسیر: تبیان، مجمع البیان‌، المیزان‌، نمونه‌ و از میان مـفسران ‌ ‌اهـل‌سنت; صاحبان تفاسیر: طبری (که‌ حدود‌ یازده روایت در این باره ذکر می‌کند.) ، درالمنثور، انـوارالتنزیل و اسـرارالتاویل (مـعروف به تفسیر بیضاوی) و تفسیرالقرآن العظیم جزو طرفداران این‌ نظریه‌ هستند‌.

از میان کتاب‌های علوم قرآنی مـی‌توان به «الاتقان (31) » ، «التمهید‌ فی‌علوم القرآن (32) » ، «البرهان (33) » ، و... اشاره نمود.

افزون بر آن که، مضمون آیـات نخست‌سوره علق نیز ایـن دیـدگاه‌ را‌ تایید‌ می‌کند; چون رسالت و نبوت که از بزرگ‌ترین نعمت‌های الهی است، در‌ این‌ سوره با اسم رب شروع می‌شود و از آفرینش، دانش و قلم که مهم‌ترین مفاهیم و معارفند، در این‌ سوره‌ سخن‌ به میان می‌آید.

مهم‌ترین دلیـل این است که روایات رسیده از امامان‌ معصوم‌ علیهم‌ السلام آیات آغازین سوره علق را نخستین آیات نازل شده در غار حرا می‌دانند‌. امام‌ صادق‌ علیه السلام می‌فرماید: «اول ما نزل علی رسول الله صلی الله عـلیه و آله بـسم‌ الله‌ الرحمن الرحیم، اقرا باسم ربک...» (34) ; نخستین چیزی که بر رسول خدا صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله نازل شد، «...اقرا باسم ربک...» بود.

امام هادی علیه السلام نیز فرمود: جبرئیل‌ به‌ مـحمد صـلی الله علیه و آله گفت:

«اقرا قال: و ما اقرا قال: اقرا باسم‌ ربک‌ الذی‌ خلق.» (35)

طبری (36)  از علمای اهل سنت در تفسیر خود، 11 روایت و سیوطی (37‌) 15‌ روایت نقل می‌کند، مبنی براین که در آغاز بعثت نـخستین آیـات سوره‌ علق‌ بر‌ پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شده است.

طرفداران دیدگاه دوم اندک است. صریح‌ترین کسی‌ که‌ در‌ این زمینه سخن گفته، «زمخشری‌» در تفسیر «کشاف‌» (38) است: «اکثرالمفسرین علی‌ ان‌ الفاتحة اول مـا نـزل‌» ; بـیشتر مفسران برآنند که سوره فـاتحه نـخستین چـیزی است که بر پیامبر‌ صلی‌ الله علیه و آله نازل شد.

با آن که بیش‌تر مفسران دیدگاه اول‌ را‌ پذیرفته‌اند، نسبت دادن این قول به بیش‌تر‌ مفسران‌، نـاصحیح‌ بـه نـظر می‌رسد.

دیدگاه سوم روایتی است‌ که‌ از جابر (39) نـقل شـده است. اگرچه هرکدام از این دو دیدگاه ممکن‌ است‌ طرفداران اندکی نیز داشته باشند‌، اما‌ در برابر‌ سیل‌ نظریات‌ مورخان و مفسران و دانـشمندان عـلوم قـرآنی و نیز‌ روایات‌ فراوانی که به برخی از آن‌ها اشاره شد و نـیز ادعای اجماع امت‌ (40‌) مسلمان - چنان چه برخی ادعا کردهاند‌، نسبت‌به دیدگاه اول - به‌ سادگی‌ نمی‌توان آن را رها کرد‌ و از‌ کنار آن گـذشت.

مـمکن اسـت‌با تحلیلی دقیق‌تر گفته شود که این سه دیدگاه‌ باهم‌ تفاوتی نـدارند وبـدین صورت قابل‌ جمع‌ هستند‌ که آیات خست‌سوره‌ علق‌ اولین آیاتی است که‌ برپیامبر‌ صلی الله علیه و آله نـازل شـد و سـوره فاتحه نخستین سوره کاملی است که پس‌ از‌ آن، نازل شد و سوره مدثر نـخستین‌ سـوره‌ای‌ اسـت که‌ پس‌ از‌ فترت وحی نازل شد‌.

ج - بعثت و منت

در نفس انسان نیازها و غرایز گوناگونی قـرار داده شـده اسـت که همگی طالب‌ ارضا‌ و هدایت صحیح هستند. خداوند متعال برای‌ هدایت‌ انسان‌، بهترین‌ ابـزار‌ را دراخـتیار او‌ قرار‌ داده و امکانات متعددی به او عطا کرده است، تا هم بتواند نیروی خود را صـرف ارضـای‌ نـفسانیات‌ کند‌ و هم با امکانات و نیروی داده شده، جلو‌ خواهش‌های‌ نفسانی‌ را‌ بگیرد‌ و کشش‌های‌ درونی را تحت نـظم و ضـابطه در آورد. دو راهنما نیز در اختیار او قرار داده است تا حق را از باطل و سره را از ناسره متمایز کند‌; یـکی در درون انـسان کـه عقل است - اگر چه ابزارهای ظاهری مانند محسوسات و اندام‌های حسی نیز درهدایتگری این راهنما دخـالت دارنـد. - و دیگری پیامبران الهی که این راهنما از طریق وحی‌ برای‌ انسان فرستاده مـی‌شود تـا تـمام رفتارها را به انسان بیاموزد و حدود و مقررات آن را نیز روشن نماید، چون عقل دارای خطا و نقصان است. بـرترین هـادی، آن اسـت که دارای‌ مقام‌ عصمت و مرتبط با وحی باشد; تنها راه آن، بعثت است. پس بـعثت‌بزرگ‌ترین نـعمت‌خداوند بربشراست جادارد که خداوند براین نعمت منت گذارد و این احسان‌ و نیکویی‌ را به رخ آنان بکشد‌، چنان‌ کـه مـی‌فرماید:

«لقد من الله علی المؤمنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم یتلو علیهم آیـاته و یـزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة و ان کانوا من قبل‌ لفـی‌ ضـلال مـبین‌« (41)

خداوند‌ برمؤمنان‌ منت نهاد (نعمت‌بزرگی بخشید)، هـنگامی کـه درمیان آن‌ها پیامبری از خودشان برانگیخت که آیات او را برآن‌ها بخواند و آن‌ها را پاک کند و کتاب و حـکمت‌بیاموزد و البـته پیش از آن در گمراهی‌ آشکار‌ بودند.

خـداوند در آیـه فوق بـه خـاطر بـعثت پیامبراسلام صلی الله علیه و آله برمؤمنان منت مـی‌نهد و ایـن نعمت‌بزرگ و معنوی را به رخ آنان می‌کشد.

ممکن است کسی تصور کند که‌ مـنت‌ گـذاری، کار‌ صحیحی نیست، چرا خداوند در ایـن جا منت می‌گذارد؟ مگر بـعثت چـه ویژگی هایی دارد و هدف از آن‌ چیست؟

واژه مـنت از «مـن‌» به معنای چیزی است که با آن‌ وزن‌ می‌کنند‌ (سنگ کیلو) . و نیز بـه مـعنای نعمت‌سنگین و باعظمت نیز به کـار مـی‌رود. بـنابراین هر نعمت‌سنگین و گـرانبهایی را مـنت ‌‌گویند‌. کاربرد این واژه دو گـونه اسـت: قولی و فعلی (42) .

اگر کسی عملا نعمت‌بزرگی‌ به‌ دیگری‌ بدهد، این همان منت عملی اسـت کـه بیشتر در مسائل تربیتی و هدایتی و معنوی کـاربرد دارد‌ و پسـندیده و ارزنده اسـت. کـه بـرخی گفته‌اند: این منت مـختص به خدای متعال است‌. اگر کسی کار کوچک‌ خود‌ را با سخن گفتن بخواهد به رخ دیـگری بـکشد و آن را بزرگ جلوه دهد، کاری است‌بسیار زشـت، کـه ایـن از مـنت‌های بـشری است. در نتیجه، مـنت‌گذاری بـربخشیدن نعمت‌های بزرگ که از‌ جمله آن‌ها نعمت رسالت است، منتی زیباست و «من الله‌» یعنی انعم الله; خداوند نـعمت‌بزرگی بـخشید و در اخـتیار مؤمنان قرار داد. چنان که در جای دیگر خـداوند بـه خـاطر هـدایت کـردن انـسان‌ها‌ به‌ ایمان، بر آن‌ها منت می‌گذارد. «بل الله یمن علیکم ان هداکم للایمان‌« (43) .

اگر مسلمانان به خاطر پذیرفتن اسلام، مشکلات و خسارت‌های زیادی متحمل شده‌اند نباید فراموش کنند که خـداوند بزرگ‌ترین‌ نعمت‌ را در اختیار آن‌ها گذاشته و پیامبری مبعوث کرد تا انسان‌ها را تربیت کند و از گمراهی‌ها باز دارد. بنابراین هر اندازه برای حفظ این نعمت‌بزرگ تلاش و کوشش شود و هر بهایی‌ پرداخته‌ شود، بازهم نـاچیز اسـت. (44)

بنابراین می‌توان گفت: منت‌بر دو قسم است: پسندیده و نا پسند. منت پسندیده مانند منت در آیه مورد بحث و نیز منت‌خداوند بر هدایت کردن مؤمنان‌ به‌ سوی‌ ایمان (سوره حجرات، آیه 17‌) و نـیز‌ مـانند‌ منت‌خداوند بر موسی و هارون (سوره صافات، آیه 114) به خاطر نبوت، رسالت و نجات آن‌ها و منت‌گذاری خداوند بر حضرت یوسف به خاطر‌ به‌ حکومت‌ رسـیدن او (سـوره یوسف، آیه 90) و منت ناپسند‌ و نـکوهیده‌ مـانند منت‌گذاری و به رخ کشیدن انفاق، که باطل کننده انفاق نیز می‌باشد. (سوره بقره، آیه 262) و به رخ کشیدن‌ اسلام‌ و ایمان‌ به خداوند یا پیامبر (یا دیگران) (سـوره حـجرات، آیه 17‌) .

از آن جا که کـارهای انـسان در برابر عظمت‌خداوند و کارهای او بسیار ناچیزاست، هرگونه منت گذاری انسان‌ها بر‌ یکدیگر‌ و بر‌ خداوند ناپسند است. «اللهم اجرللناس علی یدی الخیر و لا تمحقه بالمن‌‌» (45‌)

چرا خداوند فرمود: «علی المؤمنین‌» و نام مؤمنان را بـه تـنهایی آورده است، با این که بعثت‌ پیامبر‌ برای‌ هدایت عموم بشر است؟ شاید بدین جهت‌باشد که هدایت پیامبران از جهت تاثیر‌ و نتیجه‌ تنها‌ متوجه مؤمنان است که از این نعمت‌بزرگ بهره‌مند می‌شوند و آن را به خـود اخـتصاص‌ می‌دهند‌. (46‌)

د- فـلسفه و اهداف بعثت

پس از قرن‌ها تحقیق و بررسی درباره مسائل دینی، هنوز پرده از‌ اسرار‌ بسیاری از آن‌ها برداشته نشده است، که از جـمله آن‌ها اسرار نهفته نبوت‌ و بعثت‌ است‌; اگرچه از ظواهر آیات قرآن مـی‌توان اسـتفاده کـرد که بعثت پیامبران الهی، به ویژه‌ پیامبراسلام‌ صلی الله علیه و آله دارای اهدافی می‌باشد که بیان خواهد شد و تنها در‌ آیـه‌ ‌ ‌مـورد‌ بحث که خداوند بر مؤمنان منت گذارده است، به سه برنامه از مهم‌ترین آنـ‌ها اشـاره‌ شـده‌ است:

«یتلو علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة‌«

1.       تلاوت آیات الهی

«یتلو‌« از‌ واژه‌ «تلاوت‌» بـه معنای پی‌درپی آوردن، پیروی کردن و خواندن با نظم است، (47) که شامل پیروی‌ کردن‌ در‌ حـکم وخواندن منظم آیات الهـی هـمراه باتدبر نیز می‌شود، گویا تلاوت کننده‌ از‌ آیات پیروی کرده یا حروف و کلمات را در پی یکدیگر قرار داده است. پیامبر اسلام صلی‌ الله‌ علیه و آله با خواندن آیات پروردگار و آشنا ساختن گوش دل و افکار مردم‌ با‌ ایـن آیات، آن‌ها را آماده تربیت می‌نماید‌، که‌ مقدمه‌ تعلیم و تربیت است.

2.     تربیت

یکی از مهم‌ترین‌ برنامه‌های‌ پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله تربیت انسان‌هاست. تربیت‌به معنای فراهم کردن زمینه‌ها‌ و عوامل‌ برای به فعلیت رساندن و شـکوفا‌ نـمودن‌ استعدادهای انسان‌ در‌ جهت‌ مطلوب است. (48) او باید زمینه‌ها‌ را‌ برای شکوفا نمودن استعدادها آماده کند، استعدادهای خلیفة الله شدن که دارای‌ ابعاد‌ مختلف است. او باید انسان‌ها را‌ آماده کند تا از‌ نظر‌ عملی بهترین رابـطه را بـا‌ خدای‌ خود (عبادات)، با هم نوع خود (عقود و ایقاعات)، با قوانین و مقررات اجتماعی (حکومت‌ و سیاسات‌)، باخانواده خود (حقوق خانوادگی) و با‌ نفس‌ خود‌ (اخلاق و تهذیب نفس‌) داشته‌ باشند، تا بـتوانند مـسجود‌ فرشتگان‌ قرار گیرند. پیامبر صلی الله علیه و آله منجی بشریت است. یکی از دانشمندان فرانسوی‌ می‌گوید‌: «بزرگ‌ترین قانون اصلاح و تعلیم و تربیت همان‌ حقایقی‌ است که‌ به‌ نام‌ وحی، قسمت‌به قسمت‌بر محمد‌ صـلی الله عـلیه و آله نـازل شده و امروز به نام قـرآن در بـین بـشراست.» (49)

پیامبراسلام‌ صلی‌ الله علیه و آله در مدتی کوتاه‌، انسان‌ هایی‌ بزرگ‌، مانند‌ علی علیه السلام‌ زهرا‌ علیها السلام سلمان فارسی، ابوذر، مقداد و... را تربیت کـرد. حـضرت مـحمد صلی الله علیه و آله کاشف‌ معدن‌های‌ نهفته‌ انسانیت‌بود. زیرا «النـاس مـعادن کمعادن الذهب و الفضه‌‌» ; مردم‌ مانند‌ معدن‌های‌ طلا‌ و نقره‌ هستند.

انسان دارای استعدادهای نهفته است که برای بهره‌وری صحیح از آن، نیاز بـه کـشف آن مـی‌باشد تا به ارزش حقیقی خود دست‌یابد.

کلمه «یزکیهم‌» از ماده‌ «زکوة‌» و زکـآء» به معنای رشد و زیادی است (50) ، که در این‌جا به معنای تربیت و پاکسازی است و شامل پاک شدن از آلودگی‌های اعتقادی، اخلاقی و رفـتاری مـی‌باشد. اگـرچه واژه تربیت ازماده «ربو‌» نیز‌ به معنای افزایش و نمو است، اما در قـرآن کـریم مفهوم تهذیب نفس با واژه تزکیه آمده است:

«قد افلح من زکیها» (51)

«قد افلح من تزکی‌» (52)

«رسـتگار شـد‌ کـسی‌ که خود را تزکیه کرد.»

که در جنبه‌های روحی و معنوی است. واژه تربیت در قرآن در جـنبه‌های جـسمانی و مـادی به کار رفته است‌، نظیر‌:

«الم نربک فینا ولیدا» (53‌)

«آیا‌ در دوران کودکی تو را در میان جمع خـود تـربیت نکردیم؟»

کـه سخن فرعون است که خود را مربی موسی معرفی می‌کند، یعنی از نظر‌ جسمانی‌ و امکانات مـادی تـو را‌ بزرگ‌ کردم. اهمیت اخلاق و تزکیه نفس برکسی پوشیده نیست. جوامع مختلف به آن نـیازمندند، زیـرا تـنها راه نجات از گمراهی‌ها، فسادها، جهل، جنگ و خونریزی‌ها و... در پرتو اخلاق صحیح و آراسته شدن به‌ ارزش‌ها‌ و مـکارم اخـلاقی است. پیامبراسلام صلی الله علیه و آله‌هدف از بعثت‌خود را کامل کردن مکارم اخلاق بیان کرده اسـت:

«بـعثت لاتـمم مکارم الاخلاق‌» (54)

من برای کامل‌کردن فضایل اخلاقی مبعوث شده‌ام‌.

یکی‌ از دانشمندان‌ فرانسوی می‌گوید: «ای محمد! ای آورنـده قـرآن! کجایی؟ بیا و دست ما را بگیر و به باغ و صحرا و چمن و به‌ هر جایی کـه خـواهی بـبر. تو اگر ما را به میان‌ دریا‌ ببری‌، خواهیم رفت، زیرا تو عالم به حیات و زنـدگی مـا هـستی!» (55)

برگرفته از : پایگاه مجلات تخصصی نور: فرهنگ کوثر » آبان 1379 - شماره 44 (از صفحه 4 تا 8)

پی‌نوشتها:

1.      سوره علق، آیه 5- 1.

2.      بحارالانوار، ج 18‌، ص ‌‌206‌.

3.      همان، ص 184.

4.      «حرا» نام کوهی است که در شـمال مـکه قرار دارد. در‌ نقطه‌ شمالی‌ آن غاری است که ارتفاع آن به قدر یک قامت انسان است. قسمتی از داخل‌ غـار بـا نور خورشید روشن می‌شود و قسمت‌های دیگر آن در تاریکی است. (ر.ک: فرازهایی‌ از تاریخ پیامبراسلام (ص)، ص 92‌) .

5.      تـلخیص‌ التـمهید، ج 1، ص 62.

6.      طبقات الکبری، ج 1، ص 192; تاریخ طبری، ج 2، ص 44 و الکامل فی‌التاریخ، ج 2، ص 30.

7.      الکـامل فـی‌التاریخ، ج 2، ص 30.

8.      تـاریخ طبری، ج 2، ص 44.

9.      الکامل فی‌التاریخ، ج 2، ص 30.

10. تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 30.

11. تاریخ طـبری، ج 2، ص 22.

12. تـفسیرالمیزان، ج 2، ص 19‌.

13. همان; سیره نبویه، ج 1، ص 239 و تلخیص التمهید، ج 1، ص 68.

14. سوره قدر، آیه 1.

15. سوره بقره، آیه 185.

16. سیره حـلبی، ج 1، ص 384.

17. تـاریخ پیامبراسلام (ص)، آیتی، ص 84.

18. همان، ص 84، به نـقل‌ از‌: «التـنبیه و الاشراف‌» ، ص 198.

19. التـمهید، ج 1، ص 68، بـه نـقل از سیره حلبی، ج 1، ص 238.

20. از جمله: علامه مجلسی در بـحارالانوار، ج 18، ص 190 واز مـعاصرین: آیة‌الله سبحانی، فروغ ابدیت، ج 1، ص 232 و آیة‌الله معرفت‌ در‌ تلخیص التمهید، ج 1، ص 66.

21. وسائل الشیعه، ج 7، ص 329، ابواب صـوم مـندوب، باب 15.

22. فروع کافی، ج 4، ص 149.

23. وسائل الشیعه، ج 7، ص 329، بـرای اطلاع بیش‌تر به کـتاب «مـوسوعة‌التاریخ الاسلامی‌» ، شیخ محمدهادی‌ یوسفی‌ غـروی، ج 1، ص 380 مـراجعه شود.

24. سیره حلبی، ج 1، ص 384.

25. مجمع البیان، ج 10، ص 780.

26. همان.

27. مروج الذهب، ج 2، ص 282.

28. سیره نبوی، ج 1، ص 239.

29. الکامل فی‌التاریخ، ج 2، ص 32.

30. تـاریخ‌ طـبری‌، ج 2، ص 45‌.

31. الاتقان، سیوطی، ج 1، ص 95.

32. تلخیص‌ التمهید‌، ج 1، ص 84.

33. بـرهان، بـدرالدین زرکـشی، ج 1، ص 206.

34. اصول کافی، ج 2، ص 628.

35. بـحارالانوار، ج 2، ص 206.

36. جـامع البیان فی‌تاویل القرآن (تـفسیر طـبری)، ابوجعفر‌ محمدبن‌ طبری‌، ج 1، ص 646.

37. درالمنثور، سیوطی، ج 5، ص 562.

38. کشاف، زمخشری‌، ج 4، ص 775‌.

39. صحیح مسلم، شرح النووی، ج 2، ص 205.

40. تلخیص التمهید، ج 1، ص 78.

41. سـوره آل عـمران، آیه 164.

42. مفردات راغب‌، واژه‌ «من‌‌» .

43. سـوره حـجرات، آیه 17.

44. مـجمع البـیان، ج 2، ص 875.

45. تـفسیر نمونه، ج 3، ص 158; مفاتیح الجنان، دعـای مکارم الاخلاق; مجمع البیان، ج 1، ص‌429; مجمع البیان، ج 2، ص‌875‌;

46. تـفسیر نمونه، ج 3، ص 158; مفاتیح الجنان، دعـای مکارم الاخلاق; مجمع البیان، ج 1، ص‌429; مجمع البیان، ج 2، ص‌875‌;

47. تـفسیر نمونه، ج 3، ص 158; مفاتیح الجنان، دعـای مکارم الاخلاق; مجمع البیان، ج 1، ص‌429; مجمع البیان، ج 2، ص‌875‌;

48. تعلیم‌ و تربیت اسلامی، (مبانی و روش‌ها)، ص 4.

49. در منگهم Dermnghem ، دانـشمند فـرانسوی، به‌ نقل‌ از بانک تکبیر (بعثت‌بنوی)، ص 283.

50. مـفردات راغـب، واژه «زکـا» .

51. سـوره شـمس، آیه 8.

52. سوره‌ اعـلی‌، آیـه‌ 14.

53. سوره شعراء، آیه 18.

54. بحارالانوار، ج 70، ص 372.

55. ژان‌ ژاک‌ روسو‌، j.j. Rosseey ، دانشمند معروف فرانسوی، به نقل از بانک تکبیر (بعثت نـبوی) .

ماهنامه فرهنگ کوثر (44)

عقیدتی - فـرهنگی - تـاریخی - اجـتماعی

سـال چـهارم‌ / آبـان‌ 1379

آستانه مقدسه حضرت معصومه سلام الله علیها

 

نوشتن یک نظر

افزودن نظر

x
دی ان ان