انسان با ياد خدا، با وی ارتباط قلبی و عقلی برقرار می ساند و با خدا سخن می گوید و با او به راز و نياز می پردازد. اين است معنای با خدازيستن. در مقابل، وقتی آدمی از اين مبدأ فيّاض و مصدر هستی و حيات رو بر می تابد و رشته ارتباط خود را با آن بگسلد، هر حركتی از وی سر بزند و هر تلاش و كوششی به عمل آورد، او را به وادی گمراهی و هلاکت بيشتر سوق می دهد.
علم روانشناسی به اين نتيجه رسيده كه خداگرايی انسان، سرشتی است و اينكه انسان ميل به اين جهت دارد، حكايت از وابستگی عميق بين وجود انسان و خالق او دارد. از اين ديدگاه مذهب، يك سری احساسات مختلف است. مثل ترس مذهبی، عشق مذهبی، وحشت مذهبی، نشاط و سرور مذهبی . مذهب می تواند به عنوان بخشی از فرآيند مقابله تلقی گرديده و به نحوه ارزیابی فرد از عامل تهديد كننده و شدت آن اثر گذارد.
از ديدگاه اسلام، بيمار های روحی و پريشان های بشر، معلول بی ايمانی اوست و ايمان، يگانه درمان دردهای روح بشر و پريشان های اوست.
منبع: فصلنامه علمی و پژوهشی روان شناسی و دین/ ش6/ ص 164
برای مطالعه بیشتر مقاله به لینک زیر مراجعه نمایید
www.namayenarjes.com