یکشنبه, 01 مهر,1403

­

شنبه, 07 آبان,1401

تبــیین و تـربــیت (محمد/32و33)

تبــیین و تـربــیت (محمد/32و33)

تربیت در قرآن­­ ­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­بیاد استاد طاهائی (رحمه الله) مدرسه علمیه نرجس (علیها السلام)­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ 1401/07/11

بسم الله الرحمن الرحیم

قال الله العظیم:

«إِنَّ الَّذينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبيلِ اللَّهِ وَ شَاقُّوا الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدى‏ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئاً وَ سَيُحْبِطُ أَعْمالَهُمْ»؛

همانا کسانی که کفر ورزیدند و( مردم را ) از راه خدا باز داشتند و بعد از آنکه برایشان راه هدایت روشن شد با پیامبر مخالفت کردند،هرگز به خداوند گزندی نرسانند و زود باشد که خداوند اعمالشان را تباه سازد.

«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ لا تُبْطِلُوا أَعْمالَكُمْ»؛­ ­ ­ ­ ­­

ای کسانی که ایمان آورده‌اید خدا را اطاعت کنید و از رسول( نیز ) پیروی نمایید و کارهایتان را باطل -نسازید.­ (محمد صلی الله علیه وآله 32و33)

­

تبــیین و تـربــیت

خدای تعالی راه راست را به همگان نمایانده است و تأکید کرده هر که راهی غیر از مسیر خدا و رسول را انتخاب کند دچار ضرر و خسران می‌گردد. لیکن انسان تکویناً در انتخاب راه آزاد است و می‌تواند هر راهی را برای خود برگزیند ایمان باشد یا کفر، خیر باشد یا شر، در واقع اراده و اختیار میان نفس انسان و ایمان

او فاصله می‌شود. بنابراین پس از روشن شدن حق ،انسان می‌تواند اراده کند و آن را بپذیرد و یا با خواست خویش آن را انکار کند. باید دانست که مستکبران بعد از روشن شدن حق ،هم راه سعادت خود را می‌بندند و هم مانع سعادت و شکوفا شدن دیگران می‌گردند.مستکبران از سرحسادت و لجاجت ودیگر رذائل اخلاقی پس از روشن شدن حق از باطل در جامعه نزاع راه می‌اندازند و منشاء نابودی افرادآن جامعه و سقوط آن - می‌گردند. پس درزمینه موضع گیری‌های سیاسی اجتماعی پس از اتمام حجت بسیار دقت بایدکرد.

نکته اول: بازداشتن مردم از راه خدا در قالب‌های متعددی می‌تواند صورت گیرد. از جمله:سرگرم کردن مردم به مسائل لغو و غیر ضروری ،ایجاد جنگ و جدال ،تضعیف رهبران الهی ،ایجاد شک در باورهای مردم و رویارویی با حق و مسیر رشد و هدایت.گاهی انسان‌ها به جای حق پذیری و اقدام در مسیر رشد و کمال خود باخود به ستیز برمی‌خیزند و عالماً و عامداً (آگاهانه و همراه با دشمنی ) راه خود را از راه مؤمنان جدا می‌کنند و از پی بیگانگان می‌روند. نظیر آنچه در آیه فوق می‌خوانیم." إِنَّ الَّذينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبيلِ اللَّهِ وَ شَاقُّوا الرَّسُولَ "

"شَقاق" به معنای شکاف و مخالفت آگاهانه و همراه با دشمنی .یعنی او در یک شق و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در شق دیگر قرار دارد. جالب اینکه بعد از آنکه راه هدایت و حق ­آشکارشده است."مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدى "به یقین مخالفت با پیامبر صلی الله علیه و آله حرام است ­وهرگز بخشودنی نیست . ­این افراد باید بدانند که هیچ ضرری متوجه خدا نمی‌شود " لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئاً "

­چون کید و نقشه هایی که علیه خدا می‌کشند ضررش به خودشان برمیگردد." سَيُحْبِطُ أَعْمالَهُمْ " وبزودی اعمالشان را بی نتیجه می‌کند نیرویی را که برای عدم و نابودی اساس دین مصرف می‌کنند و آنچه برای خاموش کردن نور خدا به کار می‌بندند هدر می‌رود.

گروه مذکور با سه وصف ؛ ريا و بستن راه خدا و بازداشتن مردم و دشمنی و عداوت با پیامبر صلی الله علیه و آله سرنوشت شومی در انتظارشان است.

نکته دوم: درآیه بعد روی سخن با مؤمنین است. چرا که در چنین فضایی خطری جدی آنها را تهدید می‌کند ­خداوند آنان را از اینکه مثل کفار یا منافقین بوده و روشی را انتخاب کنند که موجب خشم خدا و رسول شود برحذر می‌دارد می‌فرماید ای کسانی که ایمان آورده‌اید اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید رسول خدا را " يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ " در حقیقت برنامه مؤمنان در همه چیز نقطه مقابل گروه کافر و منافق است آنها مخالفت فرمان خدا می‌کنند ،اینها اطاعت فرمان الهی،آنها به عداوت و دشمنی با پیامبر صلی الله علیه و آله برمی‌خیزند ، اینها فرمان بُردارند،آنها اعمالشان بر اثر کفر نابود می‌شود اما اینها اعمالشان نزد خدا محفوظ است . لحن آیه نشان می‌دهد که در میان مؤمنان افرادی پیدا می‌شوند که در مسئله اطاعت خدا یعنی تمام دستوراتی که در قرآن مجید آمده است کوتاهی می‌کنند و همچنین در مسئله اطاعت از رسول با توجه به اینکه ولی مسلمین و زمام‌دار جامعه دینی است سستی به خرج می‌دهند به همین جهت خداوند به آنها اخطار میدهد.

سوال مهم : اگرکسی بگوید الان که پیامبر صلی الله علیه و آله نیست پس در واقع مخالفتی درمسائل سیاسی واجتماعی با ایشان صورت نمی‌گیرد در پاسخ ­می‌گوییم یکی از راه‌های تبیین هدایت و قیام حجت طریق مؤمنان است ­یعنی سیره متشرعه سنت پیامبرصلی الله علیه و آله را آشکار می‌کند. بنابراین عدم دسترسی به پیامبرصلی الله علیه و آلهنمی‌تواند­ ­بهانه‌ای برای اطاعت نکردن باشد. چنانچه قرآن در آیه ­۱۱۵ نساء می‌فرماید:" وَ مَنْ يُشاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدى‏ وَ يَتَّبِعْ غَيْرَ سَبيلِ الْمُؤْمِنينَ .... وَ ساءَتْ مَصيراً"

تقابل جدی بعد از تمام بودن حجت خدا و روشن شدن راه الهی کیفر های تلخ دنیایی و اخروی به دنبال دارد.

­نکته سوم: ­بنابر آیات و روایات برخی اعمال و گفتار ها سبب بطلان اعمال آدمی می‌شود از جمله: (بقره ۲۶۴)

1)منت گذاشتن وآزار نیازمندان که پاداش انفاق را محو می‌کند"لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذى"

2)بی ادبی نسبت به رهبران الهی.(حجرات 2)" ... لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ..."صدای خود را بر صدای پیامبر صلی الله علیه و آله برتر قرار ندهید تا کارهایتان تباه نشود. نظایرآن مانند عجب و حسد، شرک به خدا در مورد عبارت "لا تبطلوا أعمالکم " با توجه به تفاسیر می‌توان گفت: ایمان خود را حفظ کنید با اطاعت از خدا و رسول که در غیرآن اعمال تان باطل می‌شود و دیگر اینکه با تخلف از دستورات ولی امر مسلمین به خصوص( تخلف از مسائل سیاسی و اجتماعی وجهاد) اعمالتان را تباه نکنید.­ ­ ­ ­

نوشتن یک نظر

افزودن نظر

x
دی ان ان