بسم الله الرحمن الرحیم
قال الله العظیم
«وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ إِحْساناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ كُرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً حَتَّى إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعينَ سَنَه قالَ رَبِّ أَوْزِعْني أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلى والِدَيَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ وَ أَصْلِحْ لي في ذُرِّيَّتي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَ إِنِّي مِنَ الْمُسْلِمينَ»؛
و ما انسان را سفارش کردیم که به والدین خود نیکی کند مادرش او را با سختی تحمل کرد و با سختی به -دنیا آورد دوران حمل تا از شیر گرفتنش سی ماه( به طول کشد)تا آنگاه که به رشد کامل رسد و چهل ساله شود گوید: پروردگارا ! مرا توفیق ده تا نعمتی را که بر من و بر والدین من لطف کردی شکرگزاری کنم عمل شایستهای انجام دهم که توآن را بپسندی و فرزندانم را برای من شایسته گردان، همانا من به سوی تو بازگشته از مسلمین و تسلیم شدگانم. (احقاف/ 15)
تـربیت سـه نسـل ، مسئـولیت انسـان
اساس زندگانی بشر و کامیابی و ترقی انسان برپایه محبت و معاونت نهاده شده است. نزدیکترین اشخاص به آدمی مسئولیت بزرگی را بر دوش او میگذارند که سستی در آن به طور مسلم نارواست.
رعایت اصول خانوادگی نسبت به پدر ومادر(نسلقبل) ،نسبت به خودش(نسلحاضر)و نسل آینده (فرزندان)
از آموزههای مهم قرآنی است .دغدغه قرآن کریم استحکام عمود خانواده است بدین سبب تاکید فراوان -برترمیم فرسودگی بافت خانواده که خطربزرگ جوامع انسانی کنونی است دارد.
نکته اول: فصل جدیدی درمباحث آیات سوره احقاف آغازشده است خداوند از توبه کنندگانی سخن میگوید که در برابر او تسلیماند، کسانی که اعمال نیک شان قبول میشود و از گناهانشان در میگذرند. آنان از زمره " اصحاب الجنه " هستند اما چه ویژگی هایی دارند؟ ابتدای آیه میفرماید: ما به انسان سفارش پدر و مادرش را کردیم"وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ اِحْساناً " کلمه "وصیت"یکی از واژهای قرآنی در حوزه تربیت است و بدین معناست که به دیگری پیشنهاد انجام کاری توأم با موعظه و خیرخواهی بدهن . در این آیه سفارش به احسان شده به هر مقدار که باشد و بتواند. کمال این احسان در آن است که بی واسطه و به دست خود فرد انجام شود.جالب اینکه سفارش مذکور خطاب به همه انسانها است نه فقط مسلمانان" وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ"
نکته دوم: به دنبال این توصیه به ناراحتیهایی که مادر انسان در دوران حاملگی ، وضع حمل و شیردادن تحمل میکند اشاره کرده تا با ملاک حکم آشنا نموده و عواطف و رأفت انسان را برانگیزد لذا میفرماید:"حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ كُرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً"
"كُرْه" آن دردی است که انسان از درون احساس میکند،"فِصالُ" به معنای فاصله انداختن بین طفل و شیر خوردن است با توجه به عبارت قرآنی مادر در طی سه ماه" ثَلاثُونَ شَهْراً " بزرگترین ایثار و فداکاری را در مورد فرزندش انجام میدهد.حیات انسان همچنان ادامه مییابد تا زمانی که به کمال قدرت جسمانی میرسد.
نکته سوم: بلوغ جسمی، بستر بلوغ معنوی را فراهم میسازد میفرماید:" حَتَّى إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعينَ سَنَه" این فرد حالا خودش صاحب فکر و اندیشه شده احساس مسئولیت میکند، با خدای خود راز و نیاز دارد، اگر دوران نوجوانی و جوانی غفلتی داشته در صدد ترمیم آنها است اگر غفلت نداشته در صدد تکمیل صلاحیت خود است. میگوید : "رَبِّ أَوْزِعْني" یعنی به من توفیق بده، مرا از انحراف باز دار، چیزی که مایه انحراف من است از من دور بدار. در واقع أَوْزِعْني به معنای الهام علمی و عملی است. این درخواست نشان میدهد که انجام مسئولیت در این دوره از آن مواردی است که خدا باید الهام کند و چیزی نیست که آدمی به حسب طبیعت خود به چگونگی انجام آن آشنا باشد. در این آیه نعمتی را که سائل درخواست کرده نام نبرده تا همه نعمتهای ظاهری چون حیات و رزق و شعور و اراده را شامل شود و هم نعمتهای باطنی چون ایمان به خدا واسلام وخشوع وتوکل برخدا وتفویض... پسجمله"رَبِّ أَوْزِعْني أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ" درخواست این است که نعمت شکر و حمد الهی ارزانیش شود تا با اظهار قولی به عملی که از پروردگار خودش تشکر نماید برسد. این شخص در واقع هم متوجه مسئولیت خودش (نسل دوم) و هم پدر و مادر ( نسل اول) می باشد. در واقع انسان با ایمان در چنین سن و سالی از عمق و وسعت نعمت های خدا آگاه و از خدماتی که پدر و مادر به او کردهاند آگاه است. باید این نکته را یادآور شد که تشکر فرزند از نعمت هایی که خداوند به والدین داده نوعی احسان به آنهاست.
نکته چهارم: در ادامه از پروردگارش توفیق میخواهد تا عمل صالحی که موجب رضایت و خشنودی خدا باشد به جا آورد."أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ" شکر نعمت چیزی است که ظاهر اعمال انسان را زینت میدهد صالح بودن زیوریست که باطن اعمال را میآراید و آن را خالص برای خدا میگرداند.
در ادامه آیه مسئولیت نسل دوم مطرح میشود میفرماید:" وَ أَصْلِحْ لي في ذُرِّيَّتي" اصلاح در ذریه به این معناست که خداوند صلاح را ایشان ایجاد کند و موفق به عمل صالح گرداند. اصلاحی را درخواست میکند که خود نیز از آن بهرهمند گردد .زیرا میفرماید:" لي" برای من. یعنی ذریه او به وی احسان کنند همانطور که او به پدر و مادرش احسان میکرد ."إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَ إِنِّي مِنَ الْمُسْلِمينَ" یعنی من به سوی تو برگشتم و از کسانی هستم که امور را تسلیم تو نمودند.به طوری که تو هیچ ارادهای نکردی مگر آن که من نیز هم آن را خواستم .گفته شده است توبه و تسلیم به همراه شکر حقیقی عوامل موثر دراخلاص ذات وعمل هستند و در واقع آیه شریفه مراتب رشد و ترقی کسانی را مطرح میکند که مسئولیت تربیت نسلها را به خوبی انجام دادهاند.