قال الله العظیم :
إنَّ هذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّه واحِدَه وَ أَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ(92/انبیاء)
این (پیامبران بزرگی که به آنها اشاره کردیم و پیروان آنها )همه امت واحدی بودند (و پیرو یک هدف)و من پروردگار شما هستم ،مرا پرستش کنید.
تـربیـت و تـوحیـد عبـادی
نکات مورد توجه آیه : در آیات پیشین ،از هفده تن از پیامبران علیهم السلام به علاوه حضرت مریمسلام الله علیها یادشد. اینک در آیه فوق در یک جمع بندی کلی ، دین اسلام را همان دین واحدی می داند که خداوند آن را به وسیله پیامبر صلی الله علیه و آله به مردم ابلاغ کرده و مردم را موظف به پرستش خداوند نموده و تصریح می کند که اعتقاد به پروردگار یکتا و عبادت او وظیفه بندگان و تربیت شدگان است.
همت انبیاء علیهم السلام این بوده که همه را به مقامات بالای معنوی برسانند. همان جایگاهی که خودشان به آن رسیده بودند . خصوصاً نبی اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهم السلام که در این زمینه تلاش فراواننموده اند.
نکته اول : همه ی انبیاءعلیهم السلام دارای هدف و مقصد واحد بوده اند ، هر چند با اختلاف زمان و محیط دارای ویژگیها و روشها و به اصطلاح تاکتیک های متفاوت بودند اما در نهایت امر در یک خط حرکت داشتند ، خط توحید و مبارزه با شرک و دعوت مردم جهان به یکتا پرستی و حق و عدالت.
این یگانگی ووحدت برنامه و هدف ، به خاطر آن بوده که همه از یک مبدا سرچشمه می گرفته است. چنانچه درنامه 31 نهج البلاغه خطاب به امام مجتبی علیه السلام به همین مطلب اشاره شده است:
وَ اعْلَمْ یَا بُنَیَّ أَنَّهُ لَوْ کَانَ لِرَبِّکَ شَرِیکٌ لَأَتَتْکَ رُسُلُهُ وَ لَرَأَیْتَ آثَارَ مُلْکِهِ وَ سُلْطَانِهِ وَ لَعَرَفْتَ أَفْعَالَهُ وَ صِفَاتِهِ وَ لَکِنَّهُ إِلَهٌ وَاحد.
پسرم ! بدان اگر پروردگارت شریکی داشت رسولان او نیز به سوی تو می آمدند ،آثار ملک و قدرتش رامی دیدی و اوصاف و صفاتش را می شناختی ولکن خدا واحد است .
واژه "امت" به معنی هر گروه و جمعیتی است که جهت مشترکی آنها را به هم پیوند دهد،اشتراک در دین و آیین ،زمان و عصر واحد یا مکان معین...
پیرامون عبارت: " إِنَّ هذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّه " تفسیر مختلفی آمده است:
الف) "امت" در این آیه همه ی انسانهادر تمام قرون و اعصار ،یعنی ای انسان ها همه ی شما یک امتید،پروردگار شما یکی است و مقصد نهایی همه ی شما یک مقصد است.
ب)"امت"یعنی همه ی انبیاء و پیامبرانی که شرح حالشان در آیات گذشته آمده است که با توجه به پیوند بین آیات این تفسیر مناسب تر به نظر می رسد.
نکته دوم : پس از سخن پیرامون وحدت کار انبیاء علیهم السلام بلافاصله می فرماید و من پروردگار همه ی شما هستم. تنها مرا پرستش کنید. " وَ أَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ "
"رب" کسی است که شان او سوق دادن اشیاء به سوی کمال و تربیت آنها باشد.
مدار تبلیغ پیامبران "توحید ربوبی"است و بیشترین درگیری آنان با دشمنان توحید است.
بنا بر این پذیرش "ربوبیت"مساله ی مهم است زیرا در این صورت انسان خود را در برابر " رب" خود مسئولمی داند و سخن پیامبران این بود که انسان در برابر پروردگار خود مسئول است و باید از اواطاعت کند و برای او عبادت نماید.
نکته سوم : به دنبال سخن از توحید ربوبی " توحید عبادی" مطرح می شود " وَ أَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ " توحید در عبادت یعنی تنها باید او را پرستش کرد و غیر او شایسته عبادت نیست . چرا که عبادت باید برای کسی باشد که کمال مطلق است . کسی که از همگان بی نیاز است و بخشنده ی تمام نعمتهاو....
هدف اصلی از عبادت ،راه یافتن به جوار قرب الهی و انعکاس پرتوی از صفات کمال و جمال او در درون ماست که نتیجه اش فاصله گرفتن از هوی وهوس و روی آوردن به خود سازی و تهذیب نفس است.
روح آدمی اگر به عبادت مانوس گردد دیگر به عصیان آلوده نمی شود همه ی پیامبران الهی انسانها را به توحید عبادی فرا می خواندند چنانچه از قول پیامبرانی همچون هود،صالح ،این جمله در قران مکرر آمده :
" یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرُهُ "( هود 50 )
اثر توحیدی عبادی آن است که انسان در هیچ امری مطیع غیر خدا نخواهد بود.
نکته چهارم : توحید در عبادت ، دشمنی درونی و دشمنی بیرونی دارد:
دشمن درونی که به تعبیر برخی روایات ،دشمن ترین دشمنان است"أَعْدَى عَدُوِّکَ نَفْسُکَ الَّتِیبَیْنَ جَنْبَیْک" هوا و هوس انسان است که نه تنها انسان را از تحصیل کمال باز می دارد ، بلکه آرام آرام چنان او را از پای در می آورد که محصول عمرش چیزی جز افسوس و حسرت نباشد .
سّر اینکه " أَعْدَى عَدُوِّکَ " (دشمن ترین دشمن ها)نام گرفته آن است که هیچ دشمنی با انسان چنین بدرفتاری نمی کند .
هوای نفس انسان را با افراط در خوردن ،خوابیدن و سخن گفتن چنان زمین گیر می کند که دیگر قدرت حرکت نداشته باشد.
دشمن بیرونی توحید عبادی ، شیطان است که از راه دشمن درونی (هوای نفس)انسان را به تباهی می کشاند عبادت کننده ای که گوش به این دو دشمن بسپارد در عبادت موحد نیست و اگر در نماز بگوید"ایاک نعبد" فقط تو را می پرستم کاذب است و باید او را عبدالهوی نامید نه "عبد الله"
آدمی با مهار این دو دشمن درونی و بیرونی (هوا و شیطان) به توحید راستین راه می یابد.
موحدان راستین تنها خدا را عبادت می کنند و این گونه عبادت است که معنویت بدنبال دارد و قلب با رسیدن به آن به آرامش دست می یابد.