یکشنبه, 01 مهر,1403

­

ﺳﻪشنبه, 12 آبان,1394

تـمثـیل و تـربیــت ( سوره حج آیه 73،74)

تـمثـیل و تـربیــت ( سوره حج آیه 73،74)

تربیت در قرآن­­­ به یاد استاد طاهائی رحمه الله­ علیها­­­­­­­­ مدرسه علمیه نرجس (س) 94/08/12

­

قال الله العظیم :
یا أَیُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ یَخْلُقُوا ذُباباً وَ لَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَ إِنْ یَسْلُبْهُمُ الذُّبابُ شَیْئاً لا یَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَ الْمَطْلُوبُ­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­ (73/حج)

ای مردم مثلی زده میشود.به آن گوش کنید،کسانی که آنها را به جای الله به خدایی می خوانید اگر همگی جمع شوند ،مگسی را هم نمی توانند بیافرینند و اگر مگسی چیزی از آنها برباید ، باز ستاندنش را نتوانند. طالب و مطلوب هر دو ناتوانند.­

ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزیزٌ­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­ (74/حج)
خدا را چنانکه سزای اوست نشناختند که خداوند توانای پیروزمند است.

تـمثـیل و تـربیــت­­­­­­­

­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­
نکات مورد توجه آیات:
قران به صورت اصلی کلی و فراگیر می فرماید:ما در همه ی زمینه ها مثل ذکر می کنیم.­­­­­­­­­­­­­­­­
وَ لَقَدْ ضَرَبْنا لِلنَّاسِ فی‏ هذَا الْقُرْآنِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ ...­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­ (58/روم)

مثل جمله ای است مختصر و مشتمل بر تشبیه با مضمون حکیمانه که به سبب روانی لفظ ،روشنی معنا ،شهرت عام یافته و همگان آن را بدون تغییر در محاوره به کار می گیرند.
کار برد مثل در قران بدان جهت است که مطالب بهتر تفهیم می گردد. این شیوه به خصوص در مورد مطالب مهم و عظیم نیز بیشتر به کار می رود . مهمترین مساله قران کریم بحث توحید است که با بیانات مختلف بدان پرداخته است خداوند برای ترسیم توحید و نقطه ی مقابل آن یعنی شرک در قالب تمثیل آیه فوق را بیان فرموده است.
نکته اول­ : در ابتدای آیه روی سخن به عموم مردم است." یا أَیُّهَا النَّاسُ" به دنبال آن می فرماید برای شما مثلی زده شده است به آن گوش فرا دهید و بیندیشید"یا أَیُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ"
این مثال اگر چه در برابر مشرکان عرب ذکر شده ، ولی با توجه به اینکه مخاطب همه ی مردم جهانند اختصاصی به بت ها ی سنگی و چوبی ندارد بلکه تمام معبود ها یی را که جز خدا می پرستند در این مثال شرکت داده شده، نظیر فرعونها ،نمرودها،شخصیت های کاذب و قدرت های پوشالی ...
تعبیر " ضُرِبَ مَثَلٌ"به معنای این است که مثل را در اختیار طرف بگذاری و پیش روی او نصب کنی تا در آن تفکر و مطالعه کند.
نکته­ دوم: در ادامه ی آیه می فرماید:کسانی را که شماغیر از خدا می خوانید هرگز نمی توانند مگسی بیافرینند هر چند برای این کار اجتماع کنند و دست به دست یکدیگر بدهند .

إِنَّ الَّذینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ یَخْلُقُوا ذُباباً وَ لَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ"­­­­­­

" تدعون " از ماده "دعا " به معنای ندا کردن و فریاد استغاثه برداشتن است .استغاثه و فریاد خواهی مشرکان از بت ها ی خود هیچ سودی برایشان ندارد لکن این افراد در جاهلیت خود فرو رفته و بیدار نمی شوند به همین سبب خداوند در قالب تمثیلی زیبا عجز و ناتوانی این خدایان را برایشان ملموس می نماید .­­
ای انسانهای غیر موحد در عجز و نا توانی این معبودان همین اندازه بس که از آفریدن یک مگس هم این خدایان شما عاجزند!
یعنی همه بت ها و معبودها ی آنها و حتی همه ی دانشمندان و متفکران و مخترعان بشر اگر دست به دست هم بدهند قادر بر آفرینش مگسی نیستند بنا بر این چگونه می خواهید شما اینها را­ هم ردیف پروردگار بزرگ قرار دهید که آفریننده آسمان هاو زمین و هزاران هزار نوع موجود زنده در دریاها و صحراها و جنگلها و اعماق زمین است خداوندی که حیات و زندگی را در اشکال مختلف و چهره های بدیع و متنوع قرار داده که هریک از آنها انسان را به اعجاب و تحسین وا می دارد.
نکته سوم­ :سپس اضافه می کند نه تنها قادر نیستند مگسی بیافرینند بلکه از مقابله با یک مگس نیز عاجزند چرا که اگر مگس چیزی از آنها برباید نمی توانند آن را باز پس گیرند. "وإِنْ یَسْلُبْهُمُ الذُّبابُ شَیْئاً لا یَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ"
سَلَب به معنای ربودن و استنقاذ­ به معنای رهانیدن و باز پس گرفتن است . یعنی اگر همان مگس چیزی را از آنها برباید نمی توانند آن را از او باز پس گیرند.
در روایات می خوانیم بت پرستان قریش ،بت هایی را که در اطراف کعبه گردآوری کرده بودند با مشک و عنبر معطر کردند وبا زعفران و عسل آلوده می نمودند و سپس در اطراف آنها طواف می کردند . مگس ها­ می آمدند و بر آنها می نشستند و آن عسل و زعفران را می ربودند و آنها قدرت بر باز پس گرفتن آن ها نداشتند
قران مجید همین صحنه را عنوان قرار داده برای بیان ضعف و نا توانی بت ها و سستی منطق مشرکان .
می گوید ببینید چگونه معبودهایتان زیر دست و پای مگسها قرار گرفته اند قادر به کمترین دفاع از خود نیستند که شما حل مشکلات خود را از آنها می خواهید .
نکته چهارم :طالب و مطلوب هر دو ناتوان شدند " ضَعُفَ الطَّالِبُ وَ الْمَطْلُوبُ "
طالب عبادت کنندگان بتها ومطلوب خود بتها هستند که ضعیف و ناتوان می باشند.
طالب و مطلوب ناتوان شدند ظاهراً مقصود این است که با دلایل قاطع و غیر قابل انکاری که ارائه شد نه تنها ضعف و ناتوانی بت ها ، بلکه جهل و نادانی پرستندگان آنها نیز بر همگان آشکار شد.
نکته پنجم: قران بعد از بیان مثال زنده فوق نتیجه گیری می کند که آنها خدا راآن گونه که باید بشناسند نشناختند "ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ"
به بیان روشن تر،شرک اندیشه ای است برخاسته از عدم شناخت درست خداوند ،در صورتیکه معرفت درست درباره ی خدا ، اعتقاد به قدرت و عزت مطلق و نامحدود اوست . " ِانَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزیز "

نوشتن یک نظر

افزودن نظر

x
دی ان ان