یکشنبه, 04 آذر,1403

­

شنبه, 13 آبان,1402

حواس ظاهری و تربیت توحیدی (ذاریات/20 تا 23)

حواس ظاهری و تربیت توحیدی (ذاریات/20 تا 23)

­­­­­­­تربیت در قرآن­­ ­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­بیاد استاد طاهائی (رحمه الله) مدرسه علمیه نرجس (علیها السلام)­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ 1402/06/28

بسم الله الرحمن الرحیم

قال الله العظیم:

«وَ فِي الْأَرْضِ آياتٌ لِلْمُوقِنينَ»؛­و در زمین برای اهل یقین ، نشانه‌هایی است.

«وَ في‏ أَنْفُسِكُمْ أَفَلا تُبْصِرُونَ»؛­و در( آفرینش) خودتان ( نیز نشانه‌هایی از قدرت ، عظمت و حکمت الهی است. ) پس چرا (به چشم بصیرت) نمی‌نگرید؟

«وَ فِي السَّماءِ رِزْقُكُمْ وَ ما تُوعَدُونَ»؛­و ( تقدیر و تدبیر) رزق شما و آنچه وعده داده می‌شوید ، در آسمان و عالم بالاست.

«فَوَ رَبِّ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ ما أَنَّكُمْ تَنْطِقُونَ»؛­ پس به پروردگار آسمان و زمین سوگند ، این سخن ما حق است هم‌چنان که شما سخن می‌گویید. ( همانطور که در سخن گفتن خود شک نمی‌کنید، در­­گفته‌های ما نیز شک نکنید)

حواس ظاهری و تربیت توحیدی

انسان موجودی حس گرا آفریده شده است به طوری که اگر حواس ظاهری نبود درک مفاهیم تقریباً ناممکن می‌گردید. به بیان روشن‌تر آدمی با محسوسات پیوند دارد و هر حسی از حواس ظاهری او دالان عبور به سوی علمی از علوم مناسب با آن حس است. همه می‌دانیم حواس پنجگانه درآدمی شامل مشاهده بصری، ادراک شنیداری ،بویایی ،چشایی و لامسه می‌باشد. ­هراطلاعاتی که یکی از این حواس به دست می‌آورد با اطلاعات یک حس دیگر هیچ تعاملی ندارد تا زمانی که توسط قوای درونی تحلیل شود. به عنوان مثال وقتی می‌گوییم " سیب قرمز شیرین است " قرمزی را چشم دیده، شیرینی را ذائقه چشیده اما حکم و قضاوت نهایی برزبان وقتی جاری می‌گردد که انسان با قوای درونی تحلیل کند. همین‌گونه است تمام آنچه که به وسیله حواس ظاهری بدست می‌آید و در نهایت دریافت‌ها توسط زبان در صورت صلاحدید ( لزوم) ابراز می‌گردد.

دقت در مباحث تربیتی نشان می‌دهد که انسانهای وارسته به شدت از حواس ظاهری خود مراقبت می‌کنند تا آسیبی به قوای باطنی شان وارد نگردد زیرا سودمندی این حواس زمانی است که در جهت شناخت توحیدی به کار گرفته شوند چنانچه در آیات مورد بحث دیده می‌شود.

نکته اول: مسأله توحید و شناخت خدا با صفات او مبدأ حرکت به سوی تمام خیرات است.نخست می‌فرماید: در زمین نشانه‌های مهمی است برای آنها که اهل یقین و طالب حقند. " وَ فِي الْأَرْضِ آياتٌ لِلْمُوقِنينَ " در آفرینش زمین ، مساحت و عمق آن ،کوه‌ها ودره‌ها، فاصله آن با کُرات دیگر، حرکات گوناگون زمین، معادن پیدا و ناپیدا ،روئیدنی‌ها ، آب‌های ذخیره شده ، رنگ‌ها ، سنگ‌ها ، خاک‌ها ، گیاهان و.... نشانه‌های قدرت و حکمت پروردگار وجود دارد که دلهای آماده آن را می‌بینند و می‌پذیرند تمام موارد گفته شده وناگفته از حیث مقدار و اندازه آن قدر دقیق است که کمترین تغییر موجب عدم آرامش زمین و ساکنان آن می‌گردد. درک وجود این دستگاه عجیبی که موازنه را تولید می‌کند و تعادل را حفظ می‌نماید بسیار مهم است.

نکته دوم:­در آیه بعد می‌فرماید: در وجود خود شما نیز نشانه های خدا وجود دارد " وَ في‏ أَنْفُسِكُمْ " ­آیا­­چشم باز نمی‌کنید و این همه آیات و نشانه‌های بارز حق را نمی‌بینید ! " أَفَلا تُبْصِرُونَ " حالات مختلف بدن ، از نطفه تا مراحل بعد، هماهنگی میان حواس بدن و عدم اصطکاک آنها با یکدیگر، نظام استخوان بندی واعصاب، دستگاه تنفس، دستگاه بینایی و شنوایی، غرایز گوناگون انسان ...‌‌ همه و همه نشانه هایی از خداوند قادر متعال است.

بعضی از مفسران معتقدند جمله:" أَفَلا تُبْصِرُونَ " در مقام سرزنش به انسان است که مجموعه عالم وجود و نماینده صفات ربوبی گردیده است و می‌تواند با شناخت نزدیکترین اشیاء به خودش ( نفس) سیر کمال

را طی کند.

نکته سوم: سپس در ادامه یکی دیگر از نشانه های عظمت پروردگار را یادآور شده می‌فرماید: روزی شما در آسمان است و آنچه به شما وعده داده می‌شود" وَ فِي السَّماءِ رِزْقُكُمْ وَ ما تُوعَدُونَ "چند معنا در آیه فوق لحاظ می‌شود :

الف) باران که از آسمان نازل می‌شود.

ب) تقدیر امور زمینیان که در آسمان است.

ج) رزق ابدی که ‌بهشت است در آسمان هاست.

د) تحقق وعده‌های الهی (نزول رحمت یا عذاب ) از سمت آسمان است.

­شاید بتوان گفت یکی از موانع سیرآفاقی ( دیدن شگفتی‌های زمین و درک توحید­ ) و نیز سیر انفسی(تأمل در شگفتی‌های وجود خود) حرص برای روزی است. ­آیه اخیر به انسان اطمینان می‌دهد که روزی تضمین

­شده است.

نکته چهارم: درآیات قرآن گاه خداوند ابتدا سوگند یاد کرده و سپس مطلب را می‌گوید نظیر ابتدای همین سوره وگاه دیگر پس از طرح مباحث برای تأکید مسأله قسم یاد می‌کند مانند همین جا که می‌گوید: به خدای زمین­­و آسمان سوگند که این مطلب حق است ، درست همان‌گونه که شما سخن می‌گویید:

" فَوَ رَبِّ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ ما أَنَّكُمْ تَنْطِقُونَ " تعبیر لطیف و حساب شده‌ای در اینجاست چرا که گاهی خطای در باصره و یا سامعه داریم اما در سخن گفتن چنین خطایی راه ندارد که انسان احساس کند

سخن گفته در حالی که نگفته است!! ­قرآن می‌گوید همان گونه که سخن گفتن برای شما محسوس است وعده‌های الهی نیز واقعیت دارد .

نوشتن یک نظر

افزودن نظر

x
دی ان ان