از آغاز جنگ اوکراین، ناقوس قحطی در جهان به صدا درآمده و این برای کشور خشکی چون ایران که به دلیل کاهش شدید ذخایر سدها با بحران قریبالوقوع آب نیز درگیر خواهد بود، به منزله مواجهه همزمان با چالش واردات و تولید محصولات کشاورزی است.
این را اگر بگذاریم در کنار معضل فزاینده قاچاق معکوس و گسترده محصولات غذایی به کشورهای همسایه، ابعاد فاجعه پیشرو و امکان تکرار قحطی ۱۲۹۶ که حدود نیمی از جمعیت ایران را به کام مرگ فرستاد، مشخص میگردد.
مردم و مسؤلان باید از هر طرحی که باعث کاهش اسراف و قاچاق، و مدیریت توزیع و مصرف گردد استقبال نمایند و امنیت غذایی و حیات ملت را بر هر موضوعی اولویت دهند.
میبایست تمام نهادهای حاکمیتی -از قوای سهگانه تا نهادهای امنیتی- پیش وقوع بحران، آن را مدیریت کنند و علاوه بر تغییر شیوه پرداخت یارانه، با قاطعیت و فوریت از هماکنون زنجیرهای از اقدامات پیشگیرانه را اتخاذ نمایند. و مردم نیز با همراهی دولت در صرفه جویی و استفاده بهینه از کالاها و مواد خوراکي زمینه های حیف و میل و دور ریز را به حداقل برسانند و از احتکار و خریدهای شتاب زده که باعث التهاب بازار می شود، اجتناب کنند.