یکشنبه, 04 آذر,1403

­

پنجشنبه, 22 شهریور,1397

دومین روز برگزاری مراسم عزاداری دهه اول ماه محرم در مکتب نرجس (علیهاالسلام) مشهد

دومین روز برگزاری مراسم عزاداری دهه اول ماه محرم در مکتب نرجس (علیهاالسلام) مشهد

در دومین روز از مراسم سوگواری حضرت ابا عبد الله الحسین (علیه السلام) ضمن قرائت زیارت عاشورا و مداحی آقای عارفی، حجه الاسلام والمسلمین شیخ طادی در جمع بانوان حاضر در سالن اجتماعات مکتب نرجس (علیهاالسلام) سخنرانی نمود.

ایشان در ابتدای سخنان خود به جریانی از عبدالله بن ابی یعفور اشاره کرد و گفت: او درد شدیدی داشت، اطباء گفتند باید برای درمان شراب بخوری، این کار برایش سخت آمد. از کوفه به مدینه محضر امام صادق (علیه السلام) رسید و پرسید، حضرت فرمودند: نه نخور. به کوفه برگشت ولی درد امان او را بریده بود. اطرافیانش به او اصرار و فشار آوردند که شراب بخورد، او دوباره به مدینه رفت و از حضرت پرسید که مرا مجبور کردند شراب بخوری ودرد هم تسکین یافت الان چکار کنم؟ حضرت فرمود: شراب نخور این درد شیطانیست، شیطان بر تو مسلط شده، اگر حرام (شراب) نخوری شیطان از تو ناامید می شود و رهایت می کند ودرد تسکین می یابد اما اگر به او دل بدهی دست از سر شما برنمی دارد. او به کوفه برگشت و درد امان او را بریده بود. اطرافیان به او اصرار کردند که تو برای لذت بردن شراب نمی خوری و برای درمان است. ولی عبدالله ابن ابی یعفور گفت: حتی یک قطره هم نمی نوشم. بعد از مدتی درد او خوب شد و وعده امام محقق شد بدون آن که لب به شراب بزند.

وی سپس افزود: عبدالله ابن ابی یعفور به ندای امام زمانش لبیک گفت. روزی هم خدمت حضرت رسید و گفت: اگر اناری را به دونیم کنید و بگویید نصف آن حرام است و نصف آن حلال؛ من تسلیم امر شمایم واعتراضی نمی­کنم. عبدالله مورد دعای امام صادق (علیه السلام) قرار گرفت و حضرت دوبار به او گفتند: خدا تورا رحمت کند و گفتند: آنقدر که ابن ابی یعفور امر ما را اطاعت کرد کسی از شیعیان مثل عبدالله حق ما را ادا نکرد. او لبیک گوی واقعی امام زمانش بود و لذا برای حضرت بسیار عزیز و گرامی بود و چه لذتی از این بالاتر که امام دوستش داشته باشد.

حجه الاسلام شیخ طادی با طرح این سئوال که چه شد عبدالله بن ابی یعفور به این درجه رسید؟ گفت: شاید پاسخ این آیه شریفه از قرآن باشد -که اوامر همه را کنار می گذارد و امر امام را انجام می دهد- «ما جعل الله لرجل من قلبین فی جوفه ...» خدا برای هیچ بنده ای دو دل قرار نداده قلب هر انسانی یا جایگاه محبت خداست یا جایگاه طواغیت ودشمنان خدا؛ دل یکی از این دو حالت را دارد. «الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من ظلمات الی النور والذین کفروا اولیائهم الطاغوت...» یکی از این دو می تواند باشد ولیّ شما یا خداست یا طاغوت. من و شما باید انتخاب بکنیم امام زمان را یا دشمنان امام را. عبدالله ابن ابی یعفور دلش را خالص کرده بود و در دلش فقط امام زمانش را جای داده بود.

ایشان در این رابطه حدیثی از امیرالمومنین (علیه السلام) را نقل نمود که می فرمایند: «لایجتمع حبّنا وحبّ عدوّنا فی جوف الانسان...» در دل هیچ انسانی نمی شود هم محبت ما باشد هم محبت دشمنان ما. نمی شود هم محبت دنیا و گناه در دل انسان باشد وهم محبت خدا و اولیاء خدا.

وی پیرامون این مسأله که باید محبت چه کسانی در دل ما باشد بیان داشت: اگر کسی در کنار محبت ما محبت دشمن ما را در دلش قرار داد، از ما نیست؛ نه ما از او هستیم نه او ازماست، پس مواظب دلهایمان باشیم. رمز موفقیت عبدالله این بود که دلش را برای خدا خالص کرده بود.

ایشان در ادامه با اشاره به روایت امام باقر (علیه السلام) «والله یا ابا خالد لا یحبّنا عبد و یتولّانا حتی یطهّر الله قلبه» و طرح این پرسش که از کجا بفهمیم دلمان ظرف خداست؟ گفت: حضرت فرمودند: کسی محبتش خالص برای ما نمی شود مگر اینکه خدا قبلش دلش را پاک گرداند. اگر تسلیم امر ما شد و بی چون و چرا اطاعت کرد نشانه کسی است که قلبش پاک است ومحبت اهل بیت (علیهم السلام) را دارد؛ و آن شخص می شود لبیک گوی واقعی حضرت و امام حسین (علیه السلام)؛ و لبیک او اجابت می شود. پس باید دلها را پاک کرد و تسلیم امر اهل بیت (علیهم السلام) بود تا بتوان لبیک واقعی گفت.

وی سپس افزود: اگر می خواهیم محبوب امام شویم باید مواظب دلمان باشیم. امیرالمومنین(علیه السلام) فرمود: «من دربان دل خودم هستم» که هرکسی وارد دل نشود. غیر خدا را در دل خود راه ندهید؛ چرا که دل مومن حرم خداست. اگر این گونه شدیم می شویم عبدالله ابن ابی یعفور.

امام سجاد (علیه السلام) می فرمایند: خدایا حبّ دنیا را از دل ما بیرون کن نه خود دنیا را. داشتن دنیا و دعا برای روزی وسیع، مرکب خوب و... اشکالی ندارد اما حب دنیا خوب نیست. دنیا باید باشد اما بیرون از دل. باید تکلیف خودمان را با دلمان مشخص کنیم اگر حب دنیا از دل ما بیرون رفت می توانیم مطیع امر امام شویم.

حجه الاسلام شیخ طادی در پایان سخنان خود ضمن تأکید به برقراری یک رابطه ولایی با امام (علیه السلام) گفت: اگر کسی می خواهد به امام وصل شود باید سه گام ولایی را بردارد: اول باید ارتباط معنوی با امامش داشته باشد؛ معرفتمان را به هر شکلی که می توانیم نسبت به امام زیاد کنیم. مفضل بن عمر کسی بود که امام او را بخاطر معرفتش دوست داشت. گام دوم ارتباط محبتی با امام و گام سوم ارتباط اطاعتی است و باید مطیع امام باشیم تا مشکلات حل شود.

روابط عمومی مکتب نرجس (علیهاالسلام)

نوشتن یک نظر

افزودن نظر

x
دی ان ان