بسم الله الرحمن الرحیم
قال الله العظیم
«إِنَّا أَرْسَلْناكَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذيراً»؛
ما تورا به عنوان گواه وبشارت دهنده وبیم دهنده فرستادیم.
«لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُعَزِّرُوهُ وَ تُوَقِّرُوهُ وَ تُسَبِّحُوهُ بُكْرَه وَ أَصيلاً»؛
تا به خداو رسولش ایمان بیاورید و ازاودفاع کنید، اورابزرگ دارید وخداراصبح وشام تسبیح کنید. (فتح/ 8 و9)
رشـد در گـرو همه سـاحت های تـربیـت
پروردگارنیازهای ضروری بشر را برای رهیابی وانتخاب راه صحیح دراین دو آیه قرار داده است . اعتقاد به نظارت رسول الله صلی الله علیه وآله از یک سو بشارتها و انذارهای آن بزرگوار از سویی دیگر زمینه را برای رشد فراهم میسازد. ایمان حاصل از سه گانه نظارت، بشارت و هشدار چنان ارزشمند و آگاهانه است که منجربه حراست از دین خدا و تعظیم رسول او میگردد . این تکریم برخاسته از عشق ومعرفت، تحول و دگرگونی جدیدی در روح آدمی ایجاد میکند وآن رشد درساحت عبادت است به طوری که در آغاز و پایان هر روز یا بهتر بگوییم به طور مداوم با تسبیح الهی به سوی کمال در حرکت است .
نکته اول: درآیه اول با چند ویژگی از رسول اکرم صلی الله علیه وآله روبرو میشویم که هریک از این ویژگیها ، بخشی از مدارحیات جامعه را تشکیل میدهد و اقتدای به رسول خدا صلی الله علیه وآله که وظیفه بی پایان امت اسلامی است در همین مدار شکل میگیرد وحیات حقیقی انسان ، با پیمودن این مسیرحاصل میشود.
شخصیت مقدس وحقیقت بلند و ملکوتی پیامبر صلی الله علیه وآله در همه حال ناظر و گواه براعمال ماست.میفرماید:"إِنَّا أَرْسَلْناكَ شاهِداً" چنانچه در سوره مبارکه نساء آیه41 آمده است.
" فَكَيْفَ إِذا جِئْنا مِنْ كُلِّ أُمَّه بِشَهيدٍ وَ جِئْنا بِكَ عَلى هؤُلاءِ شَهيداً " چگونه خواهد بود آن روز که برایراستی گواهی بر اعمالشان میآوریم و تو را گواه براین گواهان ...نور مشهود نبوی، زمین و زمان راپشت سرانداخته و حقیقت ملکوتی رسول خدا صلی الله علیه وآله حتی پس از ارتحال دنیایی خود هستی را روشنی بخشیده است.نکته شایان تأمل و تفکر آن که رسول الله علاوه براین که در دوران حیات مادی خود شاهدبراعمال گفتار و رفتار امت بودهاند در امتداد هستی نیز این رسالت مهم را بر عهده دارند و گستره شهودایشان بر همه انبیاء و اولیاء است وهرگز در ظرف محدود زمانی و جغرافیایی اندک مجاز جای نمیگیرد.
نکته دوم: با این پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله که هم بشیر است و هم نذیر.اما در امر هدایت انسانها برای انذار وهشدارجایگاه ویژهای وجود دارد."وَ مُبَشِّراً وَ نَذيراً" به بیان روشنتر هسته مرکزی تبلیغ و هدایت و تربیت" انذار" است راز تأکید بر هشداراین است که بسیاری از انسانها بابشارت صرف هدایت نمیپذیرند ومنطق آنان این است که نقد امروز را به نسیه فردا نمیفروشیم.
نکته سوم:میفرماید:اگرماتو را به عنوان شاهد و مبشر ونذیرفرستادیم برای این هدف بود که به خدا و رسولشایمان بیاورید" لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ" مؤمنان به خدا و رسول از پیامبر صلی الله علیه وآله از او دربرابر دشمناندفاع میکنند" تُعَزِّرُوهُ" این کلمه از ماده "تعزیر"به معنای باز داشتن است و مقصود آن است که پیامبرصلی الله علیه وآله را از هرگونه اذیت و آزار حفظ کرده ودر مقابل دشمنان به نصرت و یاری او برخیزید.
در ادامه آیه وظیفه و تکلیف دیگری نیز مطرح است. میفرماید: "وَ تُوَقِّرُوهُ "از ماده" توقیر" به معنایتعظیم وبزرگداشت است . بنابر این تجلیل پیامبر صلی الله علیه وآله به صورت یک شعار رسمی اسلامی همواره زنده است زیرا برای مقام رسالت رسول گرامیصلی الله علیه وآله روایات فراوانی وجود دارد امام صادق علیه السلام میفرمایند: هنگامی که نام پیامبر برده میشود برآن حضرت زیاد صلوات بفرستید ، زیرا اگر کسی بررسول خدا صلوات فرستد ، خدای سبحان با هزار صف از فرشتگان برای او صلوات میفرستند. تعداد فرشتگانهرصف را خدا میداند.زیرا سراسرعالم هستی سپاه حقاند." وَلِلهُ جُنُودُ السَمواتُ وَ الاَرض" اگرخدای سبحان و فرشتگان الهی بربندهای صلوات بفرستند. همهی نظام هستی براو صلوات می فرستند و اگر کسی از این فضیلت روی گردان شود،جاهل و فریب خورده است و خدا و رسول و اهل بیت او از وی بیزارند.
نکته چهارم: صبغه عبادی حرکتهای اجتماعی ، سیاسی، فرهنگی اخلاقی با ذکر و یاد خدا و دوام آن باید حفظ شود والا دچار آفت میگردد. میفرماید: "وَ تُسَبِّحُوهُ بُكْرَه وَ أَصيلاً" صبح و شام تسبیح او گویید.
در این جا باید یاد آورشویم که میان مفسران در باره این مرجع ضمیرهای غایب( توقروه-تعزروه وتسبحوه) چه کسی است، اختلاف وجود دارد.جماعتی گفتهاند احتمال دارد به خدای سبحان برگردد در حالی کهجمعی دیگر به رسول الله صلی اله علیه وآله باز میگردانند (که از ابتدای تفسیر این درس این گونه سخن گفتیم)به نظر میرسد که یاری خدا و تعظیم او با یاری کردن رسول و مقام او را بالا داشتن صورت میگیرد چه این که هر دو در یک جهت است در هرحال کلمه "سَبِّحُوهُ" مرجع آن مستقیما خداست و احتمال دیگری وجود ندارد.تسبیح برای اظهار برترین مراتب تعظیم ، یعنی توحید است و از این رو برای غیرخداوند جایز نیست" سبَح" به معنای آمد و شد و سعی و تلاش و حرکت گرفته شده است.
همان طور که خدای سبحان در مقام ذات خود منزه از هر عیب و نقص است و باید تنزیه شود و در مقام"اسم" نیز که نشانهی ذات اقدس اوست باید تقدیس و تنزیه شود. بنابراین هم آنچه برخی منحرفانمیگفتند به نام خدا و به نام چنین ذکری از نام خداوند، توهین است .یکی از وظایفی که انسانها در برابر نام خدا دارند تسبیح است.میفرماید:"فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظيمِ"( واقعه 74 ) یا" سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى"( اعلی 1) تسبیح ، تقدیس و تنزیه نام خدا آن است که نه آن را در امور باطل به کار برند و نه در کنارآن نامدیگری را یاد کنند.