یکشنبه, 01 مهر,1403

­

دوشنبه, 30 آبان,1401

رشد در گرو همه ساحت های تربیت (فتح/8-9)

رشد در گرو همه ساحت های تربیت (فتح/8-9)

تربیت در قرآن­­ ­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­بیاد استاد طاهائی (رحمه الله) مدرسه علمیه نرجس (علیها السلام)­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ 1401/08/24

بسم الله الرحمن الرحیم

قال الله العظیم

«إِنَّا أَرْسَلْناكَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذيراً»؛

ما تورا به عنوان گواه وبشارت دهنده وبیم دهنده فرستادیم.

«لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُعَزِّرُوهُ وَ تُوَقِّرُوهُ وَ تُسَبِّحُوهُ بُكْرَه وَ أَصيلاً»؛

تا به خداو رسولش ایمان بیاورید و ازاودفاع کنید، اورابزرگ دارید وخداراصبح وشام تسبیح کنید. (فتح/ 8 و9)

­

رشـد در گـرو همه سـاحت های تـربیـت

پروردگارنیازهای ضروری بشر را برای رهیابی وانتخاب راه صحیح دراین دو آیه قرار داده است . اعتقاد به نظارت رسول الله صلی الله علیه وآله از یک سو بشارتها و انذارهای آن بزرگوار از سویی دیگر زمینه را برای رشد فراهم می‌سازد. ایمان حاصل از سه گانه نظارت، بشارت و هشدار­ چنان ارزشمند و آگاهانه است که منجربه حراست از دین خدا و تعظیم رسول او می‌گردد . این تکریم برخاسته از عشق ومعرفت، تحول و دگرگونی جدیدی در روح آدمی ایجاد می‌کند وآن رشد درساحت عبادت است به طوری که در آغاز و پایان هر روز یا بهتر بگوییم به طور مداوم با تسبیح الهی به سوی کمال در حرکت است .

نکته اول: درآیه اول با چند ویژگی از رسول اکرم صلی الله علیه وآله روبرو می‌شویم که هریک از این ویژگیها ، بخشی از مدارحیات جامعه را تشکیل می‌دهد و اقتدای به رسول خدا صلی الله علیه وآله که وظیفه بی پایان امت اسلامی است در همین مدار شکل می‌گیرد وحیات حقیقی انسان ، با پیمودن این مسیرحاصل می‌شود.

شخصیت مقدس وحقیقت بلند و ملکوتی پیامبر صلی الله علیه وآله در همه حال ناظر و گواه براعمال ماست.می‌فرماید:"إِنَّا أَرْسَلْناكَ شاهِداً" چنانچه در سوره مبارکه نساء آیه41 آمده است.

" فَكَيْفَ إِذا جِئْنا مِنْ كُلِّ أُمَّه بِشَهيدٍ وَ جِئْنا بِكَ عَلى‏ هؤُلاءِ شَهيداً " چگونه خواهد بود آن روز که برای­راستی گواهی بر اعمالشان می‌آوریم و تو را گواه براین گواهان ...نور مشهود نبوی، زمین و زمان راپشت سرانداخته و حقیقت ملکوتی رسول خدا صلی الله علیه وآله حتی پس از ارتحال دنیایی خود هستی را روشنی بخشیده است.نکته شایان تأمل و تفکر آن که رسول الله علاوه براین که در دوران حیات مادی خود شاهد­براعمال گفتار و رفتار امت بوده‌اند در امتداد هستی نیز این رسالت مهم را بر عهده دارند و گستره شهود­ایشان بر همه انبیاء و اولیاء است وهرگز در ظرف محدود زمانی و جغرافیایی اندک مجاز جای نمی‌گیرد.

نکته دوم: با این پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله که هم بشیر است و هم نذیر.اما در امر هدایت انسانها برای انذار و­هشدارجایگاه ویژه‌ای وجود دارد."وَ مُبَشِّراً وَ نَذيراً" به بیان روشن‌تر هسته مرکزی تبلیغ و هدایت و تربیت­" انذار" است راز تأکید بر هشداراین است که بسیاری از انسانها بابشارت صرف هدایت نمی‌پذیرند ومنطق آنان این است که نقد امروز را به نسیه فردا نمی‌فروشیم.

نکته سوم:­می‌فرماید:اگرماتو را به عنوان شاهد و مبشر ونذیرفرستادیم برای این هدف بود که به خدا و رسولش­ایمان بیاورید" لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ" مؤمنان به خدا و رسول از پیامبر صلی الله علیه وآله از او دربرابر دشمنان­دفاع می‌کنند" تُعَزِّرُوهُ" این کلمه از ماده "تعزیر"به معنای باز داشتن است و مقصود آن است که پیامبر­صلی الله علیه وآله را از هرگونه اذیت و آزار حفظ کرده ودر مقابل دشمنان به نصرت و یاری او برخیزید.

در ادامه آیه وظیفه و تکلیف دیگری نیز مطرح است. می‌فرماید: "وَ تُوَقِّرُوهُ "از ماده"­ توقیر" به معنای­تعظیم وبزرگداشت است . بنابر این تجلیل پیامبر صلی الله علیه وآله­ به صورت یک شعار رسمی اسلامی همواره زنده است زیرا برای مقام رسالت رسول گرامیصلی الله علیه وآله روایات فراوانی وجود دارد امام صادق علیه السلام ­می‌فرمایند: هنگامی که نام پیامبر برده می‌شود برآن حضرت زیاد صلوات بفرستید ، زیرا اگر کسی بررسول­ خدا صلوات فرستد ، خدای سبحان با هزار صف از فرشتگان برای او صلوات می‌فرستند. تعداد فرشتگان­هرصف را خدا می‌داند.زیرا سراسرعالم هستی سپاه حق‌اند." وَلِلهُ جُنُودُ السَمواتُ وَ الاَرض" اگرخدای سبحان و فرشتگان الهی بربنده‌ای صلوات بفرستند. همه‌ی نظام هستی براو صلوات می فرستند و اگر کسی از این فضیلت روی گردان شود،جاهل و فریب خورده است و خدا و رسول و اهل بیت او از وی بیزارند.

نکته چهارم: صبغه عبادی حرکت‌های اجتماعی ، سیاسی، فرهنگی­ اخلاقی با ذکر و یاد خدا و دوام آن باید حفظ شود والا دچار آفت میگردد. می‌فرماید: "وَ تُسَبِّحُوهُ بُكْرَه وَ أَصيلاً" صبح و شام تسبیح او گویید.

در این جا باید یاد آورشویم که میان مفسران در باره این مرجع ضمیرهای غایب( توقروه-تعزروه وتسبحوه) چه کسی است، اختلاف وجود دارد.جماعتی گفته‌اند احتمال دارد به خدای سبحان برگردد در حالی که­جمعی دیگر به رسول‌ الله صلی اله علیه وآله باز می‌گردانند (که از ابتدای تفسیر این درس این گونه سخن گفتیم)­به نظر می‌رسد که یاری خدا و تعظیم او با یاری کردن رسول و مقام او را بالا داشتن صورت می‌گیرد چه این که هر دو در یک جهت است در هرحال کلمه "سَبِّحُوهُ" مرجع آن مستقیما خداست و احتمال دیگری وجود ندارد.تسبیح برای اظهار برترین مراتب تعظیم ، یعنی توحید است و از این رو برای غیرخداوند جایز نیست" سبَح" به معنای آمد و شد و سعی و تلاش و حرکت گرفته شده است.

همان طور که خدای سبحان در مقام ذات خود منزه از هر عیب و نقص است و باید تنزیه شود و در مقام­"اسم" نیز که نشانه‌ی ذات اقدس اوست باید تقدیس و تنزیه شود. بنابراین هم آنچه برخی منحرفان­می‌گفتند به نام خدا و به نام چنین ذکری از نام خداوند، توهین است .یکی از وظایفی که انسانها در برابر نام خدا دارند تسبیح است.می‌فرماید:"فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظيمِ"( واقعه 74 ) یا" سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى"­( اعلی 1) تسبیح ، تقدیس و تنزیه نام خدا آن است که نه آن را در امور باطل به کار برند و نه در کنارآن نام­دیگری را یاد کنند.­­ ­­­­­

نوشتن یک نظر

افزودن نظر

x
دی ان ان