علی اکبر نوایی
چکیده
فهم عمیق آموزههای دینی، امری تصادفی نیست؛ بلکه اتّصالی عینی به حقیقت است که با خلّاقیت معنوی ارتباط ناگسستنی دارد. هر دو نکتهی یادشده، روشمند و دارای نظریه میباشد و با وهم و خیال و تلقین کاذب شکل نمیگیرد. خلّاقیت، ترکیبی از قدرت ابتکار، انعطافپذیری در برابر نظریهها، اندیشهها، واقعیات و حقایق موجود در عالم است.
معنویتی که در این نوشتار مراد و منظور است، نیل به حقیقت و راه یافتن به قدسیت و ملکوت عالم است و خلّاقیت معنوی، ابتکاری ذهنی است که از تصفیهی باطن و در نتیجه تابشهای اشراقی معنوی حاصل گردیده و فتح از ارتباط با عالم معنا و ملکوت عالم هستی است. فردی که به خلّاقیت معنوی نایل شده، دارای خصلتهایی همچون انگیزهمندی معنوی، داشتن بصیرت و روشنبینی و بهرهمندی از قوّهی قلبی و نیروی باطنی معنوی است، دارای ذهنی فعال، سرشار و پویا از معرفت به حقایق عالم هستی و ادراک حقیقت آنهاست.
خلّاقیت معنوی جریانی روشمند است که با سازوکاری متعالی حاصل میگردد. فضاسازی معنوی جهت نسل تشنهی حقیقت در خانواده، محیطهای آموزشی، دانشگاهها و محیطهای تفریحی و... پرسشگری منطبق بر خاطرات دانشطلبان و نوجویان، فرصتها را جهت انتقال به معنا و اغتنام فرصت در مخیّلهی نوجویان و دانشطلبان مینهد و آنان را به داشتن علایق معنوی و اموری از این قبیل تشویق میکند.
اگر این دو پدیدهی مبارک (خلّاقیت معنوی و عمقی شدن مفاهیم عالی دینی) در روان آدمی رخ دهد، چند نتیجهی ارزشمند حاصل میگردد. رؤیت نشانههای درک حقیقت مطلق و وجدان باطنی آنها و به کمال رسیدن در تحیّری قدسی از راه سیّالیّت ذهن؛ پدیدهی مبارک و ثمرهی شیرین دیگر آن است بهگونهای که فرد نایل شده به سیّالیّت ذهنی، کلمهی خدا را ادراک کرده و از کلمات، به صاحب کلمه (خدا) میرسد و خود، تبدیل به کلمه الله میگردد.
اینها همه سبب میگردند که فرد خلّاق معنوی، به بساطت و گسترش حیطهی وجودی برسد و در توسّم (تعمیق همه جانبه) و تنافس (فرو رفتگی دائمی در یک حقیقت) برسد و به تربیتی نمادین، نه متداول و مرسوم مزّین گردد تا در نتیجه اعجاز هستی حاصل گردد که انسان برآمده از خاک و روح دمیده شدهی الهی در او، به الهی شدن و و ثمرهی وجودی مبارک دست یابد.
واژگان کلیدی: خلاقیت، معنویت، حقیقت، قدسیت فطرت، فرصت، انعطاف، توسّم، تنافس.