شنبه, 03 آذر,1403

­

ﺳﻪشنبه, 27 آذر,1397

روش تربیتی مواجهه با نتایج اعمال (سوره فاطر آیه 45)

روش تربیتی مواجهه با نتایج اعمال (سوره فاطر آیه 45)

تربیت در قرآن­­­­­­­­­­ ­­­­­­­­­­­­­­بیاداستاد طاهائی (رحمه الله) مدرسه علمیه نرجس (علیها السلام­ )­­­­­­­­­­­­­­­­ ­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­97/09/27­­ ­­

بِسم الّلهِ الرحمنِ الرحیم

قال الله العظیم:

وَ لَوْ يُؤاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِما كَسَبُوا ما تَرَكَ عَلى‏ ظَهْرِها مِنْ دَابَّه وَ لكِنْ يُؤَخِّرُهُمْ إِلى‏ أَجَلٍ مُسَمًّى فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِعِبادِهِ بَصيراً­ ­ ­ (45فاطر)

هرگاه خداوند مردم را به کارهایی که انجام دادند مجازات کند جنبنده‌ای را بر پشت زمین باقی نخواهد گذاشت. ولی (به لطفش) آنها را تا سرآمد معینی تأخیر می‌اندازد (و مهلت می‌دهد تا خود را اصلاح کنند) تا هنگامی که اجل آنها فرارسد (خداوند هرکس را به مقتضای عملش جزا می‌دهد) که او نسبت به بندگانش بیناست (و از اعمال و نیات همه آگاه است)

روش تربیتی مواجهه با نتایج اعمال

در این روش مربی پیامدهای عمل فرد را نشان می‌دهد. از آنجایی که آدمی دارای حُبّ ذات است وقتی ببیند عملی به سود یا زیان اوست، انگیزه درونی نسبت به ترک یا انجام عمل را دریافت می‌کند.

مواجهه فرد با نتایج اعمالش در دو رتبه است: یکی در رتبه "دریافتن" و دیگری در رتبه "دیدن"

در رتبه‌ی نخست مربی فرد را نسبت به پیامدها آگاه می‌کند و در رتبه‌ی دیگر او واگذاشته می‌شود تا با نتایج اعمال روبرو شود.

این روش با هر دو رتبه‌اش در قرآن مورد توجه و استفاده قرار گرفته است.

بخشی از آیات قرآن کریم آدمی را بیش از هر چیز به واسطه‌ی بازتاب اعمال بیدار می‌کند و در بخشی دیگر آدمی را به طور شهودی با عواقب عمل روبرو می‌نماید. خداوند در مورد تربیت، این شیوه را به کار زده است تا انسان بفهمد که در نتیجه‌ی عمل نادرست چه سرنوشتی در انتظار اوست. در آیه فوق پروردگار هشدار­ می‌دهد که بنا برمصالح الهی وتدبیر مربی افراد باهمه نتایج اعمالشان یکباره مواجه نمی‌شوند.

نکته اول: آخرین آیه سوره فاطر محور کلام لطف و رحمت پروردگار است واین در حالی است که در آیات قبل مجرمان را تهدید نموده است حال جای این سؤال است که چرا ذات اقدس الهی گردنکشان را مجازات نمی‌کند؟ در پاسخ این سؤال می‌فرماید: اگر خداوند همه­ی مردم را به خاطر اعمالی که انجام داده‌اند مجازات کند و هیچ مهلتی برای اصلاح و تجدید نظر و خودسازی به آنان ندهد جنبنده­ای را بر پشت زمین باقی نخواهد گذاشت می‌فرماید:" وَ لَوْ يُؤاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِما كَسَبُوا ما تَرَكَ عَلى‏ ظَهْرِها مِنْ دَابَّه"

مراد از مؤاخذه درآیه فوق مؤاخذه دنیوی است به دلیل اینکه دنبالش فرموده است " وَ لكِنْ يُؤَخِّرُهُمْ إِلى‏ -أَجَلٍ مُسَمًّى "

ومراد از جمله­ی ما كَسَبُوا گناهانی است که کسب کرده‌اند به قرینه آیه که می‌فرماید: " وَ لَوْ يُؤاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِمْ ما تَرَكَ عَلَيْها مِنْ دَابَّه... "­ ­( 61 نحل)

آری خداوند قدرت دارد آن چنان مجازات‌های پی‌درپی نازل کند که گنهکاران ظالم را در هم کوبد و دیگر زمین جای زندگی برای کسی نخواهد بود!

نکته دوم: اما خداوند به لطف و کَرمش مجازات ها را تا زمان معینی به تأخیر می‌اندازد و به آنها فرصت برای توبه و اصلاح می‌دهد." وَ لكِنْ يُؤَخِّرُهُمْ إِلى‏أَجَلٍ مُسَمًّى " منظور از اجل مسمّی مرگ و یا قیامت است یعنی این حِلم و فرصت الهی حسابی دارد، تا زمانی است که اجل آنها فرا نرسیده باشد. اما هنگامی که اجل آنها فرارسد هرکس را به مقتضای عملش جزا می‌دهد. چرا که خداوند نسبت به بندگانش بصیر و بیناست هم اعمال آنها را می بیند و هم از نیّات آنها باخبر است." فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِعِبادِهِ بَصيراً " ­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­

چگونه ممکن است از کار بندگانش بی‌خبر باشد در حالی که خود او آنان را خلق نموده است. آیا ممکن است خالق از خلق خود و ربّ از عمل بنده خود غافل و جاهل باشد!

نکته سوم: اگر خداوند مردم را به اعمالشان مجازات کند کسی را بر صفحه زمین باقی نخواهد گذاشت. آیا این حکم شامل انبیاء و اولیاء و صالحان نیز خواهد شد؟

پاسخ روشن است. این گونه احکام نظر به توده مردم و اکثریت قاطع آنها دارد و به طور مسلم پیامبران و امامان و صالحان از این مقوله مستثنی هستنددر آیه 32 همین سوره می فرماید: ما این کتاب آسمانی را پس از وحی به گروهی از بندگان برگزیده خود میراث دادیم (اما) از میان آنها عده‌ای بر خود ستم کردند و عده‌ای میانه­رو بودند و عده‌ای به اذن خدا در نیکی‌ها سبقت گرفتند و این فضیلت بزرگی است." ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَيْراتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبيرُ"­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­

بنابراین همه‌ی مردم اعمالشان در روی زمین فساد ایجاد نمی‌کند بلکه آیه با توجه به اکثریت مطرح شده است. درواقع می‌توان گفت: آیه در پاسخ به سخن افرادی است که می‌گویند چطور مردم هر گناهی می‌خواهند مرتکب می‌شوند؟ چرا خداوند آنها را به جرم گناهشان عذاب نمی‌کند؟ پروردگار پاسخ می‌دهد: اگر خدا می‌خواست همه مردم را به جرم گناهشان مؤاخذه می‌کرد. امام سجاد (علیه السلام) در دعای 16 صحیفه می‌فرماید: خداوندا جزای من در اولین گناهی که کردم آتش بود " كَانَ جَزَائِي مِنْكَ فِي أَوَّلِ‏ مَا عَصَيْتُكَ‏ النَّار”

خداوند این چنین حکم رانده که مردم در زمین بمانند و آن را آباد کنند پس بدین جهت گناهکاران را تا روزی معیّن مهلت می‌دهد و آن روز یا روز مرگ است یا قیامت. پس آن روز به هریک جزای اعمالشان را می­دهد.

نوشتن یک نظر

افزودن نظر

x
دی ان ان