بسم الله الرحمن الرحیم
قال الله العظیم:
«وَ السَّماءِ ذاتِ الْحُبُكِ»؛ قسم به آسمان که دارای چین و شکنهای زیباست .
«إِنَّكُمْ لَفي قَوْلٍ مُخْتَلِفٍ»؛که شما ( در باره قیامت) در گفتار مختلفی هستید.
«يُؤْفَكُ عَنْهُ مَنْ أُفِكَ»؛ (تنها )کسی از ( ایمان به) آن منحرف میشود که ( از قبول حق) سرباز زده است .
«قُتِلَ الْخَرَّاصُونَ»؛کشته باد دروغگویان.
«الَّذينَ هُمْ في غَمْرَه ساهُونَ»؛همانها که در جهل و غفلت فرو رفتهاند.
«يَسْئَلُونَ أَيَّانَ يَوْمُ الدِّينِ»؛و پیوسته سؤال میکنند روز جزا کی فرا میرسد؟ (ذاریات 7 تا۱۲)
روش مسئولیت پذیر کردن متربی
مهمترین عامل صیانت انسان از تبهکاری همان اعتقاد به قیامت و یاد معاد است و آنچه مایه انحراف و ابتلابه عذاب الهی میشود ، فراموشی عالم آخرت است. ممکن است کسی بخشی از توحید را قبول داشته باشد
( مثل خالقیت خداوند، رازقیت و....) اما معتقد به معاد نباشد چون اعتقاد به خدایی که باز خواست میکند سخت و دشوار است ولی معتقد بودن به پروردگاری که حساب و کتاب نمیکشد سهل و آسان است.
واقعاً عجیب است با اینکه احساس مسئولیت و ایمان به پاداش و کیفر، مهمترین عامل برای تأمین سعادت انسان است، اما فرار از آن قصه همیشگی انسان بوده و هست. اکنون سؤال مهم این است که چگونه متربیان مسئولیت پذیر میشوند و نهایت به صلاح و اصلاح رفتار خود توجه میکنند و عالم دیگر مورد توجهشان قرار میگیرد؟
ظاهراً براساس قرآن باید مسیر را با دقت پیمود و به نکات و ظرایفی توجه داشت. ازجمله: تناقضها وپیچوخمهای ذهنی متربیان ، بازگشت به دلایل روشن و منطق حق طلبی، تبیین دروغ پردازیها و حرفهای بی
پایه و اساس، بیرون کشیدن از غفلتها و سهو و بیخبری و درنهایت برخورد درست و سنجیده باسؤالات. نکته مهم این که تمام این راهها در پوششی از زیبایی و حسن و جذابیت باشد که متربی را از نظر حس -زیبابینی و زیبا شناسی اقناع کند.
اعتدال در گفتار و رفتار نیز محور بوده و خیلی نرم و آرام بهانه جوییها و استهزاءها نیز باید گوشزد شود !
نکته اول:همانطور که گذشت مسأله پذیرش معاد برای افراد ثقیل است برای باور پذیری آن خداوند تبارکو تعالی سوگند یاد کرده میفرماید: "وَ السَّماءِ ذاتِ الْحُبُكِ " کلمه " حُبُكِ" به سه معنا آمده است:
1 ) راه، به دلیل آیه :" وَ لَقَدْ خَلَقْنا فَوْقَكُمْ سَبْعَ طَرائِقَ ..."ما بالای سر شما هفت راه آفریدیم (مومنون/۱۷)
۲) زینت ، با عنایت به آیه: " إِنَّا زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِزينَه الْكَواكِب" ما آسمان دنیا را با ستارگان ، زینت دادیم. (صافات/۶)
۳) اعتدال ، با توجه به بیان آیه : " وَ السَّماءَ رَفَعَها وَ وَضَعَ الْميزان" آسمان را برافراشت و توازن برقرار کرد. (الرحمن /۷ )
این نوع قسم خوردن با این گستردگی برای چیست ؟ پاسخ را در آیه بعد دنبال میکنیم میفرماید:
" إِنَّكُمْ لَفي قَوْلٍ مُخْتَلِفٍ " همهی شما در گفتاری مختلف و گوناگون هستید.( قول مختلف) سخن متناقضی
را گویند که ابعاضش با یکدیگر نسازد،و یکدیگر را تکذیب کند.خداوند به کسانی که نمیخواهند مسئولیت کارهایشان را بپذیرند میگوید همین تناقض گویی دلیل بر بی پایه بودن سخنان شماست .
لازم است فهرستی از سخنان آنان در مورد قرآن و پیامبر صلوات الله علیه وآله را مرور کنیم گاهی میگویند: قرآن سحر است و پیامبرصلی الله علیه وآله ساحر ، زمانی او را جن زده میدانند ،کاهن ،شاعر و....
در مورد معاد میگویند ما شک داریم که استخوانهای پوسیده زنده شود، وگاه دیگر از شک و تردیدها دراین باره حرف میزنند و....
نکته دوم: در آیه بعد علت این انحراف از حق را بیان کرده میفرماید:" يُؤْفَكُ عَنْهُ مَنْ أُفِكَ "
" افک " کسانی از ایمان به قیامت منحرف میشوند که از قبول دلائل حق، وتسلیم در برابر منطق سرباز میزنند زیرا « افک » در اصل به معنی منصرف ساختن و بازگرداندن از چیزی است، شاید اشاره به این
باشد همین طوری که آسمان راهها و طرق مختلف دارد که شاید بعضی راه شیاطین و برخی راه عروج و صعود ملائکه باشد شما نیز در سخنهایتان راههایی را میجویید تا برای تکذیب کردن عذری بیاورید .
باید توجه داشت هر فرار از مسئولیتی که ناشی از انحراف باشد زمینه ساز لغزشها و گناهان دیگر میشود.
نکته سوم: در آیه بعد دروغگویان و دروغ پردازان را شدیداً مورد مذمت قرار داده میفرماید: " قُتِلَ الْخَرَّاصُونَ "مرگ بر دروغ گویان.
"خراص" از " خرص" به سخنی گفته میشود که پایه علمی ندارد و بر اساس گمان،تخمین و حدس است. خراصون کسانی هستند که حرف های بی پایه و بی سروته میزنند.این جمله به صورت نفرین است و نشان میدهد که آنها موجوداتی هستند شایسته مرگ و نابودی زیرا در جهل و بیخبری فرو رفتهاند.
" الَّذينَ هُمْ في غَمْرَه ساهُونَ "
"غمره" در اینجا جهالت و نادانی عمیقی است که انسان را فرا گیرد. " ساهون " از ماده " سهو " به معنی هرگونه غفلت است. حال دو آیه را با هم میبینیم، به طور مسلم حدس و گمان و اشتباه ، گاهی برای افراد
پیدا میشود ، لکن خطر آنجاست که غفلت و سهو و بی خبری هم چاشنی شود .
نتیجه اینکه: این افراد برای فرار از حق بهانه و سخن بی اساسی را عنوان میکنند .
و پیوسته سوال میکنند روز جزا چه وقت است وقیامت کی خواهد آمد "يَسْئَلُونَ أَيَّانَ يَوْمُ الدِّينِ" این پرسش کردن برای فرار از مسئولیتهای اعمال و اعتقادات شان است.