بسم الله الرحمن الرحیم
قال الله العظیم
«أَفَمَنْ كانَ عَلى بَيِّنَه مِنْ رَبِّهِ كَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ...»؛
آیا آنهایی که از بصیرتی الهی برخوردارند، مانند آنهایی هستند که کارهای زشتشان برایشان رنگ ولعاب داده شده است و تابع میل خودشان هستند؟(محمد14)
«أَ فَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَناً ... »؛
آیا آن که کار زشتش در نظرش جلوه داده شده و آن را زیبا میبیند؟ ( مثل شخص واقع بین است)(فاطر8)
زیبا پسندی انسان ؛ عامل رشد یا مانع آن
انسان گرایش به زیبایی دارد .قرآن کریم روی این موضوع تکیه کرده میفرماید : "اِنا جَعَلْنا ما عَلَى -الْأَرْضِ زينَه لَها..." ( کهف7) ونیز میفرماید:" إِنَّا زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِزينَه الْكَواكِبِ " (صافات6)
زیبایی بر دو نوع است."زیبایی محسوس" مانند زیبایی یک گل ،زیبایی طاووس ... حقیقت این نوع زیبایی "تناسب" است.در بعضی از موارد اعتراف به این زیبایی ویا درک آن به میل و سلیقه اشخاص برمیگردد.
نوع دیگر"زیبایی معقول"است. نظیرصدق ،ادب ،ایثار ،و مانند آن، پس زیبایی و جمال معنوی هم حقیقتی دراین جهان است ،در امور معنوی و روحی نیزمانند امورحسی عامل جمال و زیبایی تناسب است قرآن کریم کتاب هدایت و تربیت است مربی مهربان وآگاه به طور مکرر هشدار میدهد که تمایل انسان به زیبایی و -لذت آن عرصهای برای جولان شیطان است.میفرماید:خدایا چون گمراهم کردی زشتیها را در زمین برای انسانها میآرایم و همه را به کام گمراهی میکشانم.(حجر39) انسان که زیبا پسند وگرفتار خواستههای دل است فریفته این زیباییها شده از حرکت به سوی خدا باز میماند.
نکته اول: "زینت"یعنی هر چیز زیبا و دوست داشتنی که ضمیمه چیز دیگری میشود و به آن زیبایی میبخشد وآن را مرغوب ومحبوب قرار میدهد. طالب زینت به طمع رسیدن به آن حرکت میکند و در نتیجه از فواید آن چیز هم منتفع میشود .مانند لباس زیبا که انسان آن را به جهت زیباییش میپوشد و ضمنا بدنش نیز از سرما و گرما محفوظ میماند.
سوال مهم: چرا خداوند گرایش و میل به زیبایی را در انسانها قرار داده است. باید دانست که خدای تعالی ارادهاش براین تعلق گرفته که بشر تا مدت معینی در این دنیا زندگی کند و با اعمال قوای خود این زندگی متنوع ومتحول را ادامه دهد.خداوند برای انسان در جمیع این تصرفات لذایذی قرارداده که آنها را میچشد.
این لذایذ است که عمل و متعلقات عمل انسان را در نظراو زینت میدهد و خداوند هم به وسیله لذایذ- آدمی را تسخیر کرده است.
نکته دوم: نعمت های ظاهری ابزار شیطنت است شیطان برای فریب واغوای انسانها همین نعمتهای ظاهری را تزیین کرده ، ابزار اغوای انسانها قرارمیدهد."لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعينَ" (حجر39)
او با تزیین و زیبا جلوه دادن نعمتها وزیورهای دنیا انسان را گرفتار تمنیّات وآرزوهای دور ودراز میکند.
در حالیکه قرآن کریم زینتهای ظاهری مانند باغ و بنا را مایهی آرامش زمین میداند و ابزار آزمایش انسان نه مایه آراستگی انسان" اِنا جَعَلْنا ما عَلَى الْأَرْضِ زينَه لَها لِنَبْلُوَهُمْ...) فریفته شدن به نعمت های ظاهری مانع توجه نعمتهای معنوی و باطنی و زینت های حقیقی است .چون زینت انسان از نظر قرآن کریم -"ایمان"است ." لكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإيمانَ وَ زَيَّنَهُ في قُلُوبِكُمْ " قابل توجه اینکه فریفتگان زینت زمین تحت ولایت شیطانند و گروندگان ارزشهای معنوی تحت ولایت رحمانند.
نکته سوم: چگونه انسان از زینت جان به زینت زمین میپردازد؟ پاسخ کوتاه وجامع در این زمینه کلمه آشنای "وسوسه" است .وسوسه همان شعور مرموزی است که به عنوان اندیشه ناخودآگاه از طریق نفوذ شیطان در جان انسان به وجود میآید و برای بسیاری از انسانها معلوم نیست که از کجا میآید . گاهی به صورت غفلت ونسیان ظاهر میشود . به این طریق که صورت چیزی را که باید در باره سود و زیان آن اندیشه کند از ذهنش کنار میزند و انسان را از آن غافل میکند وخطراین غفلت در حدی است که قرآن میفرماید . ...أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ (بخشی از آیه179 اعراف)
خطر دیگری که در عرصه وسوسه های شیطانی رخ می دهد، فراموشی است که قرآن آن را کار شیطانمیداند. زیرا این نیست که همهی اقسام فراموشی ،لازمه طبیعت انسانی باشد و شیطان در برخی از آنها اصلا دخالتی نداشته باشد.
نکته چهارم: تزیین اعمال بزهکاران بسیار خطرناک است. میفرماید :" فَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ فَهُوَ -وَلِيُّهُمُ الْيَوْمَ (نحل 63) خداوند به افرادی که با سوء اختیار خویش به تبهکاری دست میزنند نخست برای توبه وانابه مهلت میدهد اگراعتنا نکرد و ادامه داد به جایی میرسد که شیطان را بر او مسلط میکند و او به ولایت شیطان سرمیسپارد و شیطان ولّی او میگردد. آن گاه شیطان غیرمستقیم و از راهی جز عمل یعنی از راه ابزار داخلی که همان نفس مُسوله است درمجاری ادراکی و فکری اومانند وهم وخیال تصرف میکند دراین میان اتفاقات زیادی رخ میدهد از جمله اینکه ایمان را زشت و کفر و فسوق وعصیان را زیبا جلوه میدهد. یا همنشین بدی را بر وی مسلط میکند تا کارهایش را زیبا جلوه دهد.
حاصل سخن اینکه: انسان به زینت گرایش دارد و به زیبایی علاقمند است در این میان باید زینتهایی را که مربوط به انسانیت انسان است بشناسد ومرز لذت بردن از زیباییهای حسی را نیز معین نماید چون گاهی افراط در زینتهای تن با زینتهای ماورای طبیعت اشتباه میشود و همین مایه انحراف و تغییر مسیر است.
با دوری از هواهای نفسانی ومحوریت زینتهای مادی رشد فردی و اجتماعی ودست یابی به"بینه"محقق میگردد. زیرا "بینه"چیزی است که بینونت ایجاد و حق را از باطل جدا میکند و در میان آن دو فاصله میشود .مصداق بینه قرآن است که حجت پروردگار بر حقانیت وصدق رسولش است.