علی(ع) از مردانی است که هم جاذبه دارد و هم دافعه، و جاذبه و دافعه او سخت نیرومند است.
شاید در تمام قرون، جاذبه و دافعه ای به نیرومندی جاذبه و دافعه علی پیدا نکنیم.
دوستانی دارد عجیب، تاریخی، فداکار، باگذشت؛ از عشق او همچون شعله هایی از خرمنی آتش، سوزان و پرفروغ اند.
جان دادن در راه او را افتخار میدانند و در دوستی او همه چیز را فراموش کرده اند.
از جمله شیفتگان علی(علیه السلام)، میثم تمار را می بینیم که بیست سال پس از شهادت مولی بر سر چوبه دار از علی و فضایل و سجایای انسانی او سخن می گوید.
در آن ایامی که سرتاسر مملکت اسلامی در خفقان فرو رفته، تمام آزادی ها کشته شده و نفس ها در سینه زندانی شده است و سکوتی مرگبار همچون غبار مرگ بر چهره ها نشسته است، او از بالای دار فریاد بر می آورد که بیایید از علی برایتان بگویم.
مردم از اطراف برای شنیدن سخنان میثم هجوم آوردند.حکومت اموی که منافع خود را در خطر می بیند، دستور می دهد که بر دهانش لجام زدند و پس از چندی هم به حیاتش خاتمه دادند.
در تمام اعصار، جلوه هایی از آن جذبه های نیرومند می بینیم که سخت کارگر افتاده است.
مرتضی مطهری
منبع: جاذبه و دافعه علی(علیه السلام)، ص۳۰