بسم الله الرحمن الرحیم
قال الله العظیم:
«هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ»؛ آیا پاداش نیکی جز نیکی است؟
«وَمِن دُونِهِمَا جَنَّتَانِ»؛وجز آن دوبهشت ، ﺩﻭ ﺑﻬﺸﺖ ﺩﻳﮕﺮ [ ﻫﻢ ] ﻫﺴﺖ .
«مُدْهَامَّتَان»؛ آن دوبهشت دیگر) در نهایت سرسبزی اند.
«فِيهِمَا عَيْنَانِ نَضَّاخَتَانِ»؛درآن دوبهشت دو چشمه همواره جوشان ودرحال فوران است.
«فِيهِمَا فَاكِهَةٌ وَنَخْلٌ وَرُمَّانٌ»؛درآنها میوه های فراوان و درخت خرما و انار است.
«فِيهِنَّ خَيْرَاتٌ حِسَانٌ»؛ در آنها زنانی نیکو سیرت و زیبا صورت اند. (70 -80 الرحمن)
عمـومـی تـرین قـانـون تـربیـتی
احسان در قرآن فراتر از عدل است زیرا پروردگار در آیه ۹۰ سوره نحل میفرماید:
" إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ ..... " ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺘﻲ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﻭ ﺍﺣﺴﺎﻥ.... امر میکند.
عکسالعمل انسان ها در مقابل احسان دیگران دو گونه است:یکی بعد از اینکه فهمید اعتنا نمیکند، فراموش کرده و اصلاً درصدد جبران بر نمیآید. اما فرد دیگر در مقابل او تا آخر عمر حق شناسی نموده، نیکی او را فراموش نمیکند. شکر کرده ،وفا به خرج میدهد حتی اگر پس از سالها اگر شرایطی فراهم آید درصدد آن است به نحو احسن جبران نماید. عمومیت قانون احسان برای تدبیر، رشد و اصلاح جهان یک اصل مهم است . به این روایت دقت فرمایید:
عن الصّادق (علیه السلام) عَن عَلِیِّ بنِِ سَالِم قَالَ: سَمِعْتُ أباعبدالله (علیه السلام) یَقُولُ آیَهْ فِی کِتَابِ اللَّهِ مُسَجَّلَهْ قُلْتُ مَا هِیَ قَالَ هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلَّا الْإِحْسانُ جَرَتْ فِی الْمُؤْمِنِ وَ الْکَافِرِ وَ الْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ مَنْ صُنِعَ إِلَیْهِ مَعْرُوفٌ فَعَلَیْهِ أَنْ یُکَافِئَ بِهِ وَ لَیْسَتِ الْمُکَافَأَهًْ أَنْ یَصْنَعَ کَمَا صُنِعَ بِهِ بَلْ یَرَی مَعَ فِعْلِهِ لِذَلِکَ أَنَّ لَهُ الْفَضْلَ الْمُبْتَدَأَ.
علیبنسالم گوید:از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که میفرمود: "آیهای در کتاب خدا مسجّل است (عام و کلّی است)". گفتم: «آن کدام است»؟ فرمود: آیهی" هَل جَزَاء الإِحْسَانِ إِلا الإِحْسَانُ" که دربارهی مؤمن و کافر و نیکوکار و بدکار صدق میکند. به هرکس خوبی و نیکی بشود، به عهدهی اوست که به آن شخص پاداش بدهدو پاداش این نیست که همان کاری را بکند که آن شخص برایش انجام داده است، بلکه باید علاوه بر انجام آن کار نیک ،فضیلت آغازگری را برای او بداند و ببیند تا آن شخص دریابد که حقّ او بهعنوان آغازکنندهی خوبی، محفوظ مانده است». بنابراین انسان احسان یافته در گرو محبت دیگری است برای اینکه در صدد جبران بر آیدباید تمام شرایط و جوانب را بسنجد تا عملی انجام دهد که نیکی محسوب گردد.
حال به این سئوال مهم فکر کنید تا راز نعمت های فراوان و بیشمار بهشتی را در یابید. آیا ممکن است خداوند متعال بندگانش را به کاری دعوت کند اما خودش آن را اجرا ننماید؟ با عقل و فطرت آنان را مجاب کند که باید در مقابل عمل خوب دیگری عمل شایسته ای بهتر و بالاتر انجام شود اما خود ذات باری تعالی این اصل مهم را فراموش کند؟
نکته اول: برخی از مفسران برای تفسیر آیه ۶۰ این راه را پیموده اند میگویند: در قرآن، اصل مقابله به مثل بارها تکرار شده است:
"فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ" ﭘﺲ ﻣﺮﺍ ﻳﺎﺩ ﻛﻨﻴﺪ ﺗﺎ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻳﺎﺩ کنم.(بقره/١٥٢)
"وَإِنْ عُدتُّمْ عُدْنَا" ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﻃﻐﻴﺎﻥ ﻭ ﻓﺴﺎﺩ ﺑﺮﮔﺮﺩﻳﺪ ، ﻣﺎ ﻫﻢ [ ﺑﻪ ﻛﻴﻔﺮ ﺷﺪﻳﺪ ﻭ ﻋﺬﺍﺏ ﺳﺨﺖ ] ﺑﺎﺯﮔردیم (اسرا/٨)
"فاعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ "ﭘﺲ ﻫﺮ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﺗﻌﺪّﻱ ﻛﺮﺩ ، ﺷﻤﺎ ﻫﻢ ﺑﻪ ﻣﺜﻞ ﺁﻥ ﺑﺮ ﺍﻭ ﺗﻌﺪّﻱ ﻛﻨﻴﺪ .(بقره/١٩٤)
"إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ " ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻳﺎﺭﻱ ﻛﻨﻴﺪ ، ﺧﺪﺍ ﻫﻢ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻳﺎﺭﻱ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ (محمد/ ٧)
اما در آیه ۶۰ سوره الرحمن از زیباترین مدل مقابله به مثل سخن گفته است. میفرماید: آیا پاداش نیکی ( شما)
جز نیکی ( ما) است ؟اثر هر کار نیک و انسانی به فاعل آن میرسد احسان گاهی به معنای فعل حسن نسبت به خود میباشد مانند نماز شب و نظیر آن یا به معنای حل مشکلات جامعه و نسبت به غیر میباشد در هر حال به استناد آیه قرآن که در سوره اسرا میفرماید: " إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لِأَنفُسِكُمْ ﺍﮔﺮ ﻧﻴﻜﻲ ﻛﻨﻴﺪ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻧﻴﻜﻲ ﻛﺮﺩﻩﺍﻳﺪ" نفع آن به شخص انجام دهنده باز میگردد.
باید گفت اگر کسی به همراه ایمان و عمل مومنانه ،خوف از مقام رب داشته باشد در پاداش احسان به دیگران به همان مقداری که به او رسیده جزا نمیدهد بلکه محبت بیشتری مینماید و با فضل برخورد میکند.
نکته دوم: آیات پایانی سوره مبارکه الرحمن در وصف بهشت هاست میفرماید:« پایینتر از آن دو باغ، دو باغ دیگری هست ."وَمِن دُونِهِمَا جَنَّتَانِ"
واژه ( دون ) در معانی مختلفی به کار رفته است؛ مثل غیر، پایین، بالا ،عقب، نزدیک و....در اینجا از میان معانی مختلف دو احتمال قوی تر است:
الف) دون به معنای «غیر»باشد یعنی غیر از آن دو بهشت دو بهشت دیگر نیز هست.( اشاره به اینکه برای تنوع و ایجاد فرح بیشتر گاهی جابجا میشوند.
ب) واژه دون به معنای «پایین » باشد یعنی برای اولیای خدا آن دو بهشت است که اوصافش گذشت.
( وَ لِمَن خافَ....جَنَتان) اما برای مؤمنان عادی دو بهشت دیگر است که پایینتر از بهشت اولیای الهی است.
لازم به ذکر است تفاوت رتبه این بهشتها به درجه مقام خوف آنان باز میگردد آن کس که مرتبه عالی خوف را دارد و جزء مقربان است پاداشهایش با کسی که مرتبه پایینتری را دارد تفاوت میباشد.
نوع نعمتهای بهشتی ، احسان پروردگار نسبت به بنده خود ، تصریح بر جزئیات، اولویت و دسته بندی نعمت قابل تأمل است.