بِسم الّلهِ الرحمنِ الرحیم
قال الله العظیم:
قالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسي فَاغْفِرْلي فَغَفَرَلَهُ إِنَّهُ هُوَالْغَفُورُالرَّحيمُ (17/16قصص)
(موسی)گفت:پروردگارا همانا من به خویشتن ستم کردم ،پس مرا ببخش، سپس (خداوند) او را آمرزید. بدرستی او آمرزندهی مهربان است. )
قالَ رَبِّ بِما أَنْعَمْتَ عَلَيَّ فَلَنْ أَكُونَ ظَهيراً لِلْمُجْرِمينَ
(سپس موسی)گفت:پرودگارا به خاطر نعمتی که بر من ارزانی داشتی، پس هرگز پشتیبان تبهکاران نخواهم بود.
عهـد و پیمـان با پـروردگـار پـس از اسـتغفار
نکات مورد توجه آیات :
اعتراف به گناه و درخواست مغفرت در تقرب بنده به خدا به شکل مهمی سهم دارند و از بهترین وسایل هستند که اصل کلی آن در آیه" وابتغواالیه الوسیله" بیان شده است.
نقش و اهمیت اعتراف به گناه در تقرب الیالله در این جمله از مناجات شعبانیه نیز آمده است آنجا که می فرماید: "جَعَلْتُ الْإِقْرَارَ بِالذَّنْبِ إِلَيْكَ وَسِيلَتِي" اما نکته مهمتر این است که پس از مغفرت، شخص با پروردگار خود عهد و پیمان میبندد که دیگر ظلم به نفس نکرده و در مسیر هدایت الهیگام نهد.
نکته اول : در نگاه تفسیری به آیه اول باید گفت: موسی علیه السلام برای نجات جان یک مظلوم از دست ظالم ستمگری که از فرعونیان بود اقدام کرد. در این ماجرا آن شخص در اثر یک مشت حضرت موسی علیه السلام کشته شد. به طور مسلم حضرت در این مورد گناهی مرتکب نشده است که با عصمت پیامبری ناسازگار باشد زیرا خداوند موسی را مخلَص میداند قرآن در سوره مریم آیه 51 میفرماید:" وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ- مُوسى إِنَّهُ كانَ مُخْلَصا" هر کسی که به این درجه نایل گردد دیگر گناه نمیکند زیرا شیطان اقرار کرده که قدرت نفوذ در مخلصین را ندارد.
قالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعينَ * إِلاَّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصينَ (83/82ص)
ابلیس گفت به عزت تو سوگند که قطعا همه انسانها را به بیراهه میکشانم * مگر از میان ایشان آن بندگانت که برای تو خالص شده اند
بنابر این آنچه از حضرت موسی علیه السلام سرزد ترک اولایی بیش نبود، او با این عملش خود را به زحمت
انداخت چرا که قتل یک قبطی چیزی نبود که فرعونیان به آسانی از آن بگذرند و شاید بتوان گفت مراد از این سخن وطلب مغفرت آن است که خدایا اثر این عمل را خنثی کن و مرا از عواقب وخیم آن خلاص گردان. جمله"فاغفرلی"معنایش این است که مرا از دشمنانت مستور دار تا بر من دست پیدا نکنند.
نکته دوم: اما در نگاه تربیتی به آیه شریفه مفسران آوردهاند که کار خلاف هر چند عمدی نباشد ولی آثار وضعی خود را دارد و نباید از تاثیرات سوءآن در رشد و تربیت غافل شد. افراد صالح حتی در برابر کجیها ی غیر عمدی بلا فاصله استغفار کرده و میگویند: پروردگارا همانا من به خویشتن ستم کردم "رَبِّ ظَلَمْتُ نَفْسي "این گونه طلب مغفرت را در قران کریم از زبان آدم و حوا علیهماالسلام نیز داریم آنجا که میفرماید:"قالا رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرينَ" (23اعراف)
مفسران احتمال می دهد که آمرزش الهی از راه الهام یا خواب و امثال آن به حضرت موسی علیه السلام اعلام شده باشد.
نکته سوم : در ادامه موسی علیه السلام گفت: به شکرانه این نعمت که مرا مشمول عفو خود قرار دادی و در چنگال دشمنان گرفتار نساختی من هرگز پشتیبانی از مجرمان نخواهم کرد و یار ستمگران نخواهم بود. "قالَ رَبِّ بِما أَنْعَمْتَ عَلَيَّ فَلَنْ أَكُونَ ظَهيراً لِلْمُجْرِمينَ "
جملهی فوق در واقع عهد و پیمانی است از سوی حضرت موسی علیه السلام با خداوند که دیگر هیچ مجرمی را در جرمش کمک نکند.تا شکر نعمت هایی که بوی ارزانی داشته به جا آورد.
سوال مهم:نعمت در این جا به چه معناست؟
الف) عدم دستگیری و گرفتار شدن در چنگال فرعونیان
ب) نعمت نجات از مرگ در دوران کودکی
ج) نعمت نبوت و ولایت الهیه و بودن در صراط مستقیم که از همه نعمات الهی مهمتر است.
نکته چهارم:یکی از زشتترین گناهان یاری ستمکاران و ظالمان و مجرمان است زیرا سبب میشود انسان در سرنوشت شوم آنها شریک باشد.
اولاً ظالمان و ستمگران در هر جامعهای به جهت حمایت تودهی جمعیت و همکاری با آنها فرصت و مجال بیشتری برای ظلم پیدا می کنند. در قران مجید روی این اصل انسانی و اسلامی به طور مکرر تاکید شده است در آیه دوم سوره مائده میخوانیم: "وَ تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى وَ لا تَعاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ "بر نیکی وتقوی تعاون کنید وبه گناه وتعدی هرگز کمک نکنید.
در آیهای دیگر آمده است : وَ لا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِياءَ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ (113/هود)
"رکون"خواه به معنی تمایل قلبی باشد یا به معنی همکاری ظاهری یا اظهار خیانت و یا دوستی واطاعت ......در هر حال وعده عذاب بر آن داده شده است.