یکشنبه, 01 مهر,1403

­

جمعه, 05 اسفند,1390

متن کامل سخنان حجه الاسلام والمسلمین نوایی

متن کامل سخنان حجه الاسلام والمسلمین نوایی
ما باید در راستای مدون ساختن نظام سیاسی اسلام حرکت کنیم.


در اسلام فلسفه‏ ی سیاسی مدون نیست اما بسیار بالنده، پخته و نزج یافته است. ایشان فلسفه‏ی سیاسی را فلسفه‏ ای مضاف دانست که به معنای فلسفه ‏ای است که با همان روح فلسفی اضافه می‏شود. به یک مقوله فلسفه، در فلسفه سیاسی، به مقوله سیاست اضافه شده است .

ایشان در ادامه سخنان خود فلسفه را به معنای کنکاش عقلانی، استدلالی و برهانی درباره وجود هستی و یقینی صحبت کردن درباره ی هستی؛ و تبدیل گمان به یقین تعریف نمود. و سپس افزود: "فلسفه سیاسی" بررسی و کنکاش درباره سیاست و احکام سیاست و تبدیل گمان های مربوطه به سیاست به یقین سیاسی است. لذا در فلسفه سیاسی، حرفی که درباره ی سیاست می زنیم، قطعی است. مثلا وقتی می گوئیم جامعه ی اسلامی این خصوصیت را دارد، حکومت چنین است و .... فلسفه ی سیاسی در اسلام صورت نهفته دارد. یعنی همه ی سئوال هایی که درباره ی سیاست فرض شود جوابش به طور غیر مدون در آیات و روایات است. اگر قرار بود مدون باشد، نمی توانست برای همه ی زمان ها جوابگو باشد. برای یک زمان (زمان رسالت) قابلیت اجرا داشت و برای بقیه ی زمان ها قابلیت اجرا نداشت. و مقام معظم رهبری در این رابطه می فرمایند: «نظریه سیاسی و ساختن نظام سیاسی و تدوین نظام سیاسی هرروز  باید نو باشد » .

ما باید در راستای مدون ساختن نظام سیاسی اسلام حرکت کنیم. ما به روز آمد سازی این فلسفه سیاسی احتیاج داریم. این کار می طلبد، مکانیزم کار هم موجود است ولی همت می خواهد.

 نکته ی دیگر اینکه فلسفه سیاسی به سه مقوله ی حکومت، قدرت و جامعه تعلق می گیرد.

فارابی در چهار کتاب فلسفه ی سیاسی را تدوین کرد. اگر ما بخواهیم تدوین کنیم، یک روزه، دایره المعارف چند جلدی می شد. اگر این کار را می کردیم، خیلی از مشکلات ما در مورد ولایت فقیه وجود نداشت. پس نظریه پردازی لازم است. این کار را دانشگاه‏ها نخواهند کرد و وظیفه حوزه است.

ولایت فقیه از فروعات بحث ولایت است.


ایشان در ادامه در ارتباط با اینکه آیا ولایت اهمیتش بیشتر است یا نبوت و امامت؟ چنین بیان داشت: این در فلسفه سیاسی و عرفان مطرح می‏شود. ولایت از نبوت و رسالت و امامت بالاتر است و اهمیت زیادی دارد. پیامبر از این جهت نبی می‏شود که ولی خداست. امام از این جهت که ولی خداست، امام شده است. البته ولایت حقیقت مشکّک است یعنی مراتب دارد از مرتبه نازله شروع می‏شود و به اعلی‏المراتب می‏رسد. مثلاً نور و وجود یک حقیقت مشکّک است ما مفاهیم گوناگونی از ولایت داریم. راغب چنین می گوید: وِلیَ، وَلیَ هر دو به معنای قربند که چند جهت دارد: 1- قرب مکانی 2-از جهت نسبت 3- دوستی 4- نصرت 5- ارتباطی 6- اختیار داشتن بر فرد 7- بر عهده گرفتن کار و مسئولیت 8- تدبیر و سلطه معنوی. ما استنتاج می‏کنیم، قرب درجات دارد. قرب و ولایت از حقیقت‏های مشکّک است.

مسول گروه فقه وسیاست دانشگاه در ادامه چندین نکته را چنین بیان داشت:

1)    ولایت بر یک معنی به معنای زعامت، صاحب اختیاری و سرپرستی است. ولی مطلق خداوند است حکم هم مال اوست و غیر او ولی نیست این می‏شود ولایت مطلق.
دموکراسی راه شیطان و غلط تاریخ است. شیوه تحقق نفسانیت بشر است. کسی هم اگر بخواهد ولایت داشته باشد باید جنبه تفویضی داشته باشد. پس ولایت افراد حقیقت و ماهیت تفویضی دارد و بر اساس ملاک‏ها و معیارها و شایستگی‏هاست .

2)    ولایت الهی فلسفه نجات است.

در حدیثی از امام صادق علیه‏السلام از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آمده است که ولایت اهمیت بسیاری دارد طوریکه اگر نباشد، هیچ عملی قبول نیست.
در حدیثی دیگر از امام محمد باقر علیه‏السلام از خداوند تعالی آمده است: «قطعاً عذاب می‏کنم امتی که ولایت انسان جائر را پذیرفته باشد اگرچه در مال شخصی آن‏ها نیکوکار و باتقوا باشند. و قطعاً می‏بخشم امتی را که ولایت حق را پذیرفته اند اگرچه در اعمال شخصی گناه کرده باشد » .

3)    ولایت الهی فلسفه نجات است .

4)    نپذیرفتن ولایت، معیاری برای جاهلیت است .

5)    در بین آموزه‏های سیاسی هیچ یک از واژه های امیر، خلیفه، سلطان، حاکم، قیّم، ملک و ... به وزان واژه‏ی "ولی" نمی‏رسد.

6)     ولایت الهی مشروعیت بخش به همه‏ی طاعات و عبادات است .

این استاد حوزه و دانشگاه در پایان پیرامون "ساختمان ولایت فقیه" مسائل مقدماتی ولایت فقیه را اینچنین دانست: 1- در دوره‏ی غیبت ولایت فقیه، کلیدی‏ترین نظریه در بین نظریات دیگر است که یک نظریه‏ی وحیانی و روحانی است، نه شخصی؛ و یک نظریه‏ی درون دینی است.

در قرآن هیچ‏گاه اسم امامان را نیاورده است. امامت و ولایت را به صورت اطلاق آورده است تا نشان دهد امامت و ولایت در هر صورت انفکاک ناپذیر از جامعه است؛ جامعه باید در هر زمان امام و ولی داشته باشد، چه آن امام معصوم باشد، و یا نباشد. 2- ولایت فقیه بحث چند ضلعی است بعضی می‏گویند فقهی است، کلامی است بعضی دیگر می‏گویند سیاسی است و بعضی نیز آن را عرفانی می دانند. لذا بحثی میان رشته است. 3- ولایت فقیه در دوره‏ی غیبت، اولی‏ترین و حیاتی‏ترین مسئله در سرنوشت مسلمانان است. کلیدی‏ترین بحث در دوره‏ی غیبت و در دوره‏ی معاصر و نیز کانون معنویت جهان است. 4- بحث ولایت فقیه، یک طرح اساسی است. 5- بحث ولایت فقیه، هم فطری است، هم مشهودی، و هم عرفانی. در دوره‏ی غیبت نیز عامل طلیعه و رشد اسلام است.

 

نوشتن یک نظر

افزودن نظر

x
دی ان ان