بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم
قال الله العظیم :
بَلْ قُلُوبُهُمْ فی غَمْرَه مِنْ هذا وَ لَهُمْ أَعْمالٌ مِنْ دُونِ ذلِکَ هُمْ لَها عامِلُونَ
بلکه دل های آنان از این (کتاب) در غفلت و بی خبری است و علاوه بر این کارهایی (ناروا) دارند که انجام می دهند.
حَتَّى إِذا أَخَذْنا مُتْرَفیهِمْ بِالْعَذابِ إِذا هُمْ یَجْأَرُونَ
(جهل و انحراف و کارهای نا پسند آنان همچنان ادامه دارد)تا زمانی که مرفهان (خوشگذرانان مغرور)را به قهر خود گرفتار سازیم در این هنگام است که ناله سر می دهند .
لا تَجْأَرُوا الْیَوْمَ إِنَّکُمْ مِنَّا لا تُنْصَرُونَ
(به آنان گفته می شود)امروز فریاد به استغاثه بلند نکنید چرا که از جانب ما یاری نخواهیدشد. (مومنون 63 تا 65)
محرومیت دائمی از تربیت الهی
نکات مورد توجه آیات :
در آیات قبل سخن از فرزانگان بود که به تربیت الهی دست یافتند این آیات از منحرفانی سخن می گوید که عملشان غیر از عمل آنان است روح منحرف، رفتار زشت ،عادت و اصرار بر آن و بی اعتنایی به دستور است انبیاء از ویژگیهای این گروه است که عامل سقوط آنان می گردد.
نکته اول : در آیات فوق خداوند ابتدا از انحراف قلب های ایشان سخن می گوید :
"بَلْ قُلُوبُهُمْ فی غَمْرَه مِنْ هذا "
"بل" حرف اضراب و برای انتقال از مطلبی (اوصاف مومنان راستین ،نامه ی اعمال آنها) به مطلب دیگر اوصاف افراد فوق است .
کلمه "غمره" به معنای غرقاب و آبی است که تمام انسان را فرا گیرد گویا غفلت و جهل همه ی وجود آنان را پر کرده است به بیان دیگر "غمره" غفلت شدید یا جهل شدید است که صاحبش را فرا گرفته است .
کلمه ی "هذا" ممکن است اشاره به نامه ی اعمال ،روز جزا و قران مجید و برنامه ی صالحان باشد که در آیات قبل به آن اشاره شده است.
این انغمار وفرو رفتن در جهل و بی خبری به آنها اجازه نمی دهد که حقایق روشن را مشاهد کنند و به سوی خدا باز گردند
نکته دوم : کارهای انسان از قلب و دل او سر چشمه می گیرد تا وقتی دلهای این گروه در گرداب شهوت غرق شده است جز کارهای بد از آنها بروز نمی کند .به همین سبب خداوند تبارک و تعالی در ادامه می فرماید: .
آنها اعمالی جز این دارند که پیوسته آن را انجام می دهند . "وَ لَهُمْ أَعْمالٌ مِنْ دُونِ ذلِکَ هُمْ لَها عامِلُونَ"
جمله فوق اشاره به این مطلب است که بعد از انحراف روح ،رفتار این گروه تغییر کرده و گناهانی از آنها سر می زند .بدتر از رفتار زشت ایشان اصرار و تکرار آن است .گویا کار خلاف برای ایشان عادت شده آنها را به سوی خود جذب کرده و در مسیر ارتکاب گناه قرار می دهد.
نکته سوم : آنها در این غفلت و جهل باقی می مانند و به کارهای نا پسند خود همچنان ادامه می دهند تا زمانی که مرفهان و خوشگذرانان مغرور را به قهر و عذاب الهی گرفتار می شوند ."حَتَّى إِذا أَخَذْنا مُتْرَفیهِمْ بِالْعَذابِ"
"مترفین" (جمع مترف) به معنای مرفهان خوشگذران و ناز پروردگان است . این افراد نخستین چشندگان عذاب الهی هستند .فریاد و ضجه آنان به هنگام مشاهده عذاب بلند می شود. " إِذا هُمْ یَجْأَرُونَ "
کلمه ی یجئرون از "جؤار" به معنای زوزه سگ و شغال و گرگ هنگام صدمه دیدن است .تشبیه ناله ی مرفهان غافل ،به زوزه ی سگ ، نشانه ی تحقیر و ذلتی است که نصیب آنان می شود .
نکته چهارم: نعره استغاثه آمیز آنها همچون وحوش بیابان از سنگینی عذاب و مجازات فایده ای ندارد "لا تَجْأَرُوا الْیَوْمَ إِنَّکُمْ مِنَّا لا تُنْصَرُونَ"
لازم به ذکر است که منظور از عذاب در اینجا ممکن است عذاب دنیا ویا عذاب آخرت وهر دو باشد.
یعنی هنگامی که عذاب الهی در این جهان یا آن جهان دامانشان را می گیرد ، نعره و فریاد بر می آورند و استغاثه می کنند ،اما بدیهی است که در آن هنگام کار از کار گذشته و راه بازگشت وجود ندارد.
حاصل سخن اینکه : آیات قرانی وسیله و سوخت موتور تحرک و پیشرفت است و می خواهد آدمی را به سوی جلو براند . اما اگر قلب طبعاً به عقب افتادگی و انحراف عادت کرده باشد این وسیله و سوخت با چنان قلبی ابداً سازگار نیست ،چنین افرادی در برابر شنیدن آیات الهی عقب گرد کرده و حالت استکبار به خود می گیرند .و به یاوه گویی و ناسزا ،روی می آورند چنانچه در آیات بعد (66و67سوره مومنون )آمده است.
" قَدْ کانَتْ آیاتی تُتْلى عَلَیْکُمْ فَکُنْتُمْ عَلى أَعْقابِکُمْ تَنْکِصُونَ"
زیرا آیات من پیوسته برشما تلاوت می شود ولی شما از آن روی می گردانید وبه عقب باز می گشتید.
" مُسْتَکْبِرینَ بِهِ سامِراً تَهْجُرُونَ "
درحالی که بااین کارتان کبرو بزرگ بینی خویش را نمایان می ساختید و شب هنگام دربزم های خود درباره ی قرآن یاوه سرائی می کردید.