منصوره تقربی[1]
سکینه سادات موسوی نژاد**
چکیده
معناشناسی، بخشی از دانش زبان شناسی امروزی است که در آن نویسنده، اثر را به عنوان تولید دستور زبانی نگاه نمیکند و در نگاهی نو به مطالعة فرهنگ واژه و جهانبینی حاکم بر آن میپردازد. معناشناسی، روشهای جدید برای بررسی و تبیین مفاهیم و واژگان را در اختیار ما میگذارد. در این تحقیق ما به معناشناسی واژۀ «حق» در نهجالبلاغه پرداختهایم.
در ضرورت و اهمیت بحث گفتنی است که واژۀ حق از واژههای پر بسامد در قرآن و نهج البلاغه است که در فرهنگهای لغت به صورتهای مختلفی معنا شده است؛ لذا در این پژوهش ضمن بررسی معنای آن از نظر لغوی و اصطلاحی و بررسی سیر تحول و تطور معنای کلمه (معناشناسی تاریخی) به معناشناسی توصیفی واژه پرداختهایم و در آن معنای مفهومی- مصداقی، انتزاعی- حسی و ارتباط معنایی آن با واژههای همنشین و جانشین و نانشین مورد بررسی قرار گرفته است.
واژة حق در نهج البلاغه، پربسامد و دارای معنای لغوی «ثابت و مطابق با نفس الامر» میباشد.
واژگان کلیدی: حق، معناشناسی تاریخی، معناشناسی توصیفی، نهج البلاغه.
[1]. مدرس و عضو هیئت علمی مکتب نرجس علیهاالسلام.
**. طلبة سطح دو مؤسسه علمی تحقیقی مکتب نرجس علیهاالسلام.