شنبه, 03 آذر,1403

­

چهارشنبه, 01 آذر,1396

نشست پژوهشی پیرامون شبهه دهه محسنیه

از مباحثی که به تازگی متداول شده این است که بعد از ماه صفر بر ایام محسنیه تاکید می شود و هنوز ماه صفر تمام نشده، دوباره لباس عزا می پوشند و برای عزاداری آماده می شوند. غافل از اینکه ماه ربیع الاول فرصتی برای شناخت نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم و درس گرفتن از زندگی و نزدیک شدن به ایشان می باشد. این غفلت ها باعث شده که ما زندگی نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را کنار گذاشته و به مسائل فرعی بپردازیم و این مساله، نقصان بزرگی را برای شیعیان و مسلمانان در پی دارد.

" دهه محسنیه و وقایع اتفاق افتاده بعد از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم"

سخنران: سرکار خانم دکتر رحمت آبادی دکترای تاریخ تمدن و ملل اسلامی/ استاد حوزه

96/09/01

ماه ربیع، فرصتی برای شناخت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم

از مباحثی که به تازگی متداول شده این است که بعد از ماه صفر بر ایام محسنیه تاکید می شود و هنوز ماه صفر تمام نشده، دوباره لباس عزا می پوشند و برای عزاداری آماده می شوند. غافل از اینکه ماه ربیع الاول فرصتی برای شناخت نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم و درس گرفتن از زندگی و نزدیک شدن به ایشان می باشد. این غفلت ها باعث شده که ما زندگی نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را کنار گذاشته و به مسائل فرعی بپردازیم و این مساله، نقصان بزرگی را برای شیعیان و مسلمانان در پی دارد.

کسانی که تاکید می کنند که حتما هجوم به خانه حضرت زهرا علیهاالسلام در این سه روز اتفاق افتاده است، ظلم بزرگی به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و حضرت زهرا علیهاالسلام می کنند؛ به خاطر اینکه ما را از شناخت و مطالعه سیره نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم غافل می کنند که بهترین فرصت آن در ماه ربیع الاول است. از اول ربیع تا 17 ربیع الاول خصوصا هفته وحدت، بهترین زمان برای غور در این دریای ژرف است که من گاهی اوقات در هریک از فضایل حضرت نگاه می کنم، می بینم که خودش اقیانوسی مواج است و با اینکه سالیان سال است که سیره حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم را درس می دهم؛ اعتراف می کنم که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را نشناخته ام. به همین خاطر از طلاب درخواست می کنم که روی سیره پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم متمرکز باشید. اگر سیره نبی مکرم صلی الله علیه و آله و سلم را بشناسید، سیره ائمه علیهم السلام در امتداد سیره حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم است. برای چه ما حضرت علی علیه السلام را خوب نمی شناسیم. حضرت زهرا علیهاالسلام و امام رضا علیه السلام را نمی شناسیم، به خاطر نشناختن پیامبرمان صلی الله علیه و آله و سلماست. پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم نقطه اشتراک شیعه و اهل سنت می باشند. اولین و آخرین خلق از نظر تمام کمالات و مذاهب، فهم دین و اخلاقیات است و در هیچ جا ذره ای خدشه بر ایشان وارد نیست. ماجراهای بعد از درگذشت نبی اکرمصلی الله علیه و آله و سلم چه روالی داشته است. قبل از اینکه به شرح حوادثی که به دنبال مجمع سقیفه صورت گرفته بپردازم، مفید است اوضاع پیچیده ای که منجر به انتخاب خلیفه اول شد، مورد بررسی قرار گیرد.

تاریخ رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم

درگذشت نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم نزدیک ظهر روز دوشنبه بوده است. گروهی از منابع (شیخ مفید) تاکید دارند که این اتفاق روز 28 صفر و اربلی در کشف الغمه می گوید که این اتفاق در 2 ربیع الاول بوده است. شیخ مفید و شیخ طوسی 28 صفر را تاکید دارند. ما هم بنا را بر همین قول می گذاریم.

بعد از تب شدید پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم حضرت­ زهرا علیهاالسلام و حضرت علی علیه السلام بالای سر ایشان هستند و آخرین لحظات سرشان را روی سینه حضرت علی علیه السلام گذاشته اند و جان به جان آفرین تسلیم می کنند.

ماجرای تجهیز و غسل پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم چه منابع شیعی و چه سنی اتفاق نظر دارند که حضرت علی علیه السلام ­تجهیز و غسل پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم را بر عهده داشته اند. یعنی کار کفن کردن و شستن بدن پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم بر عهده حضرت علی علیه السلام بوده و خود بدن در هنگام شستشو به طرفی که می خواسته شسته شود، می چرخیده و البته پسرعموهای پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم در رساندن آب به ایشان یاری می رساندند و بقیه کار همه بر عهده حضرت علی علیه السلام بوده است.

بعد از آن نماز میت توسط حضرت علی علیه السلام و خاندان اهل بیت علیهم السلام اقامه می شود. علامه عسکری(ره) نکته ای را می فرمایند و می گویند: بر تمام اهل مدینه نماز بر پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم واجب می شود و چون خانه کوچک است، مردم گروه گروه وارد می شدند و حضرت علی علیه السلام نماز را بلند ادا می کردند و بعد دسته بعدی. این کار یک روز و نیم ادامه پیدا می کند تا بعد از ظهر سه شنبه ادامه می یابد. بدن پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم شب چهارشنبه نیمه شب و در برخی روایات شب پنجشنبه نیمه شب به خاک سپرده می شوند.

ماجرای سقیفه و زمینه سازی های انجام شده برای به خلافت رسیدن ابوبکر

در این مدت که پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم رحلت فرموده اند، ببینیم ابوبکر و عمر و ابوعبیده جراح چه می کردند. ابوبکر و عمر و ابوعبیده جراح گروهی بودند که از چند وقت قبل در پی برنامه ای بودند که برای جانشینی پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم تدارکاتی برای خودشان ببینید. روزی که پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم رحلت کرده بودند، مسلمانان در مسجدالنبی جمع بودند. تا اینکه شخصی به نام "مُعَن" به آنان خبر می رساند که انصار در سقیفه بنی ساعده دور هم جمع شده اند و در حال بیعت با "سعد بن عباده خزرجی" هستند. ابوبکر و عمر و ابوعبیده جراح خودشان را به آن مکان می رسانند و متوجه می شوند که انصار در حال بیان فضایل سعد هستند و می خواهند با سعد بیعت کنند. این افراد رشته سخن را به دست می گیرند و ابوبکر شروع به سخنرانی می کند و می گوید:" ما مهاجرین در مساله جانشینی ، اولی هستیم و اولین کسانی که اسلام آورده اند از مهاجرین هستند و ما شجره نبوت هستیم. "

آنها با زدن این حرف ها و اختلافاتی که بین انصار وجود داشت به دنبال فراهم کردن زمینه ای بودند که بتوانند حسن استفاده را­ به نفع خودشان داشته باشند. "بشیر بن سعد" پسرعموی سعد بن عباده از کسانی است که به سعد حسادت ورزید و دوست نداشت که پسرعمویش خلیفه شود، چون در این صورت او زیردست می شود. بشیر برخاست و با ابوبکر بیعت کرد. رئیس قبیله اوس هم با ابوبکر بیعت می کند و به افراد قبیله اش می گوید:" اگر اکنون با ابوبکر بیعت کردید که هیچ و گرنه ممکن است خلافت به خزرجی ها برسد و آنها برتری خودشان را نسبت به ما حفظ می کنند."

­به این صورت تمام اوسی ها به رقابت از سعد بن عباده و گروهی از خزرجی ها به ریاست بشیر با ابوبکر بیعت می کنند. در راه بازگشت "قبیله اسلم" با خلیفه برخورد می کند. عمر به قبیله اسلم که از بدویان منطقه هستند، می گوید:" که ما حاضریم خوار و بار شما را برای یکسال تامین کنیم و شما هم بیایید و در این امر ما را یاری دهید."

قبیله اسلم هم قبول می کند و در راه تا مسجدالنبی هر کسی را که می بینند به اجبار به مسجد می آورند و این طور برای ابوبکر بیعت می گیرند.

بیعت نکردن حضرت علی علیه السلام با ابوبکر

در این هنگام دفن پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم صورت گرفته و عمر و ابوبکر از حضرت علی علیه السلام می خواهند تا با ابوبکر بیعت کند. حضرت علی علیه السلام قبول نکردند و احتجاجات و مطالبی را بیان کردند و فرمودند که من هرگز قبول نمی کنم.

جوهری در کتاب السقیفه و الفدک از قول حضرت علی علیه السلام نقل می کند :

"يا معشر المهاجرين ، الله الله ، لا تخرجوا سلطان محمد عن داره وبيته إلى بيوتكم ودوركم ، ولا تدفعوا أهله عن مقامه في الناس

وحقه ، فوالله يا معشر المهاجرين لنحن - أهل البيت - أحق بهذا الأمر منكم ، أما كان منا القارئ لكتاب الله ، الفقيه في دين الله ، العالم بالسنة ، المضطلع بأمر الرعية ، والله إنه لفينا ، فلا تتبعوا الهوى ، فتزدادوا من الحق بعدا "

­"از هوای نفستان پیروی نکنید و حالا که با من بیعت نمی کنید، من کار جمع آوری قرآن را که روی زمین مانده، انجام می دهم و در خانه تحصن می کنم."

­البته همان شب به همراه حضرت زهرا علیهاالسلام به در خانه اصحاب بدر می روند. به قول سلیم بن قیس 44 نفر با حضرت علی علیه السلام بیعت می کنند و قرار می شود که فردا به نشانه پذیرفتن بیعت حضرت علی علیه السلام سرشان را بتراشند و در مکانی حاضر شوند. ولی فردای آن روز فقط 4 نفر در آن مکان حاضر می شوند که آنها سلمان و مقداد و ابوذر و زبیر هستند.

در نتیجه حضرت علی علیه السلام چون یاری نداشتند، مشغول جمع آوری قرآن می شوند. بنی هاشم هم همراه حضرت علی علیه السلام هستند و با ابوبکر بیعت نکردند. ولی جمع مخالفین فقط بنی هاشم نبودند. بنی امیه هم بیعت نکرده بودند. چرا که خودشان را جزو اشراف می دانستند و جزء کسانی بودند که در زمان جاهلیت اقتدار داشتند و بعد از اسلام آوردن پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم با رافت نبوی با ایشان برخورد کردند. آنها حاضر نشدند که شخصی از قبیله تمیم که جزو قبایل ضعیف مدینه است، سرکرده شود و ابوبکر ریاست را بر عهده بگیرد. به همین خاطر ابوسفیان خدمت حضرت علی علیه السلام می رود و می گوید اجازه دهید تا با شما بیعت کنیم. ولی حضرت علی علیه السلام می دانند که آنها به دنبال سهم خواهی هستند و می خواهند بعدا در حکومت مشارکت داشته باشند، بنابراین قبول نمی کنند. قبیله بنی زهره هم با ابوبکر بیعت نکردند. بعد از اینکه ابوبکر نتوانست حضرت علی علیه السلام را متقاعد کند که با او بیعت کند به سراغ بنی امیه می رود و سراغ بنی هاشم هم به جز حضرت علی علیه السلام می روند. بنی امیه به شرط سهم داشتن در حکومت قبول می کنند و در زمان خلفای راشدین به سهم خود رسیدند. از همان زمان حرکت جیش اسامه، یزید بن ابوسفیان به عنوان پرچم دار تعیین می شود و بعد حکومت شام در دوران ابوبکر و بعد در زمان خلفای بعدی برای خاندان ابوسفیان تثبیت می شود. بنی امیه و بنی زهره با تطمیع با ابوبکر همراه می شوند.

اقدامات ابوبکر در جهت تثبیت خلافت

1-حرکت دادن جیش اسامه: قبل از رحلت حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم ایشان چون می دانستند که بعدا چه وقایعی اتفاق خواهد افتاد به حرکت جیش اسامه اصرار داشتند و تاکیدشان این بود که همه مهاجرین و انصار در این جیش حرکت کنند و افرادی مثل ابوبکر و عمر و عبدالرحمن بن عوف از کسانی بودند که پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم نام بردند تا حتما در این جیش شرکت داشته باشند و مکرر پیگیر حرکت جیش اسامه بودند و حتی کسانی را که از حرکت جیش اسامه جلوگیری می کردند را لعن کردند .

زمانی که جیش از مدینه حرکت کرد تا منطقه جریف نزدیکی مدینه خبر رسید که پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم رحلت کردند. اسامه و سپاه در آن مکان ایستاد و گروهی از سپاه فرار کردند و کسانی مثل ابوبکر به بهانه نگرانی برای پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم اصلا نرفته بودند. ولی مهاجرین و انصار و کسانی که افراد میانه رو بودند و افرادی که تا حدود زیادی طرفداران حضرت علی علیه السلام بودند، در این سپاه زیاد بودند .

از سوی مدینه خبر رسید که ابوبکر خلیفه است و اینها فکر می کردند که بنی هاشم و حضرت علی علیه السلام ابوبکر را انتخاب کرده اند. اولین اقدام ابوبکر حرکت دادن جیش اسامه بود که این حرکت در تثبیت حکومتشان مهم بوده است؛ چون اگر این جیش به سمت مدینه برمی گشت، طرفداران حضرت علی علیه السلام متوجه می شدند که بنی هاشم مخالف انتخاب ابوبکر هستند. مدت رفت و برگشت جیش اسامه بین چهل تا پنجاه روز ثبت شده است. ابوبکر به اسامه نامه نوشت که برخی از افراد سپاه را برای رتق و فتق امور لازم داریم و همچنین برخی از افراد را که می ترسید در کارش اختلال کنند به همراه جیش فرستاد.

در این زمان زمینه برای تثبیت خلافت فراهم بود . ابوبکر قضاوت را به عمر و امور مالی و تقسیم غنایم را به عبد الرحمان بن عوف که هم پیمانش بود، داد. (عبد الرحمان بن عوف به همراه جیش رفته بود و به فرمان ابوبکر بازگشت). آنها اموال بیت المال را در خانه هایی که مردانش به جنگ رفته بودند بین خانمها تقسیم می کردند تا این کار باعث تمایل و تحریک عواطف به نفع ابوبکر شود.

این جریان در منابع اهل سنت نقل شده است. جوهری می گوید: "به یکی از زنان بنی نجار از اموالی که ابوبکر فرستاده می دهند، او می گوید می خواهید به من رشوه بدهید. من این مال را قبول نمی کنم و آن را به ابوبکر برگردانید. "

2- تصرف منابع مالی اهل بیت علیهم السلام : اقدام دیگر ابوبکرتصرف منابع مالی اهل بیت علیهم السلام است. کسانی که میانه رو و معتدل بودند یعنی با حضرت علی علیه السلام مشکلی نداشتند و طرفدار ابوبکر هم نبودند با جیش رفته بودند طرفداران حضرت علی علیه السلام هم در جیش بودند به همین خاطر زمینه فراهم است تا منابع مالی اهل بیت علیهم السلام تصرف شود و در این مدت منابع مالی اهل بیت علیهم السلام را تصرف می کنند.

برخی گمان میکنند که منابع مالی فقط فدک بوده است. اینطور نیست. فدک از اموال حضرت زهرا علیهاالسلام بوده است. یک سری از منابع بوده که حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم سرپرستی و رسیدگی به آنها را به حضرت علی علیه السلام سپرده بودند از جمله سهمیه خیبر که بعد از فتح خیبر به دست حضرت علی علیه السلام می رسید و آن را بین فقرای مختلف مدینه و خارج مدینه تقسیم می کرد.

منبع مالی دیگر خمس فیء بوده که بر اساس آیات و روایات به اهل بیت علیهم السلام می رسیده است و یکی دیگر صدقاتی است از محله ای به نام "بانقیاع" در نزدیک مدینه که حضرت علی علیه السلام از طرف پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم مسئول سرپرستی و تقسیم آنها نیز بوده است .

ابوبکر برای تصرف این اموال شخصی به نام اشجع بن مزاحم ثقفی را به همراه سی مرد جنگجو می فرستد تا کارگزاران حضرت علی علیه السلام را از این مراکز خارج کند. علت انتخاب اشجع توسط ابوبکر این است که "اشجع" از قبیله هوازن است و در جنگ حنین حضرت علی علیه السلام برادر او را کشته است و خیلی با حضرت علی علیه السلام دشمنی دارد. ابوبکر او را انتخاب میکند تا بتواند این اموال را مصادره کند .

3-غصب فدک: کار دیگری که صورت می گیرد غصب فدک است. در این زمان به علت نبود مردم مدینه برای دفاع از دختر پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم زمینه و شرایط فراهم است تا فدک را غصب کنند. ابوبکر عده ای را اعزام میکند تا کارگزاران حضرت زهرا علیهاالسلام را از دهکده فدک اخراج کنند. دهکده فدک از دهکده های مفتوح العنوه بود و پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم اموال آن را به بیت المال منتقل می کردند تا زمانی که آیه 26 سوره اسرا(و ات ذی القربی حقه) نازل می شود.

پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم فدک را به حضرت زهرا علیهاالسلام هدیه میکنند. در آن زمان بعضی از مهاجر و انصار شاهد ماجرا بودند. ولی اکنون همه همراه جیش اسامه خارج از مدینه هستند. بعد از غصب فدک حضرت زهرا علیهاالسلام و حضرت علی علیه السلام با بیان ادله خواهان پس گرفتن فدک هستند وقتی که ابوبکر با ادله قرآنی و روایی روبرو می شود، قبول میکند که فدک را برگرداند، به شرطی که شاهد بیاورند که سند به نام ایشان شده است. در آن زمان فقط حضرت علی علیه السلام و ام ایمن از شاهدان این ماجرا در مدینه حاضر بودند که حضرت فاطمه علیهاالسلام آنها را معرفی می کند. این مطلب در منابع اهل سنت در کتاب سقیفه و فدک جوهری آمده است که ابوبکر جسارتی ­به حضرت زهرا علیهاالسلام در جلوی جمع میکند و شاهد را نمی پذیرد ( و تعبیری به این معنا می کند که به روباه می گویند شاهدت کو می گوید دمم.) خانه ام سلمه در نزدیکی مسجد بوده و این سخن را می شنود .از همان جا اعتراض می کند این چه حرفی است که به دختر پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم می گویی؟ این اعتراض ام سلمه باعث می شود که یک سال حقوقش از بیت المال قطع شود. چون بیت المال در دست آنان است و هر اعتراضی را این گونه در نطفه خاموش می کنند .

بیعت خواهی مجدد برای خلافت ابوبکر

تقریبا بعد از چهل روز لشکر اسامه بر می گردد و متوجه می شود که حضرت علی علیه السلام و بنی هاشم بیعت نکرده اند و فریاد هایی از اعتراض در مدینه می پیچد از جمله افرادی که اعتراض میکند خود اسامه است. اسامه زمانی که لشکر حرکت کرده از طرف ابو بکر عزل شده و یزید بن ابوسفیان فرماندار لشکر شده است. اسامه اعتراض داشت و خود را منتخب پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم می دانست و می گفت چرا من را عزل کرده ای ؟ اسامه بیعت خود با ابوبکر را مشروط به بیعت حضرت علی علیه السلام کرد .

گروه های دیگری نیز این مشاجرات را با اطرافیان عمر و ابوبکر در مدینه داشتند تا اینکه توانستند در یک مناظره و مشاجره ابوبکر را مغلوب کنند. ابو بکر و عمر و اطرافیانش برای سه روز خانه نشین می شوند که در این مدت در حال برنامه ریزی بودند. بعد از سه روز با چماق و شمشیر، از خانه بیرون می آیند و به همراه گروه اسلم که اجیر آنان بودند، کودتایی در مدینه راه می اندازند و همه افراد را به زور شمشیر وادار به بیعت می کنند و ایشان را تهدید می کنند که در صورت عدم بیعت جانتان در خطر است. گروهی از ترس جان و گروهی از ترس حذف شدن نامشان از بیت المال بیعت کردند .

گروهی بودند که می گفتند؛ اگر ناممان از بیت المال حذف شود، مانعی ندارد، زیرا با کمک های حضرت زهرا علیهاالسلام و حضرت علی علیه السلام ما می توانیم امورات خود را بگذرانیم. ولی اموال ایشان غصب شده است این گروه نیز چاره ای جز سکوت نداشتند.

بعد از این جریانات بیعت خواهی مجدد ابوبکر از حضرت علی علیه السلام به میان آمد. اول گروهی را می فرستند که حضرت علی علیه السلام با قاطعیت می گویند: من بیعت نمی کنم. برای بار دوم گروهی فرستاده می شود تا از ایشان بیعت بگیرند. شب آن روز حضرت علی علیه السلام حضرت فاطمه علیهاالسلام را سوار بر شتر می کنند و دست حسنین علیهماالسلام را می گیرند و به در خانه های بزرگان صحابه می روند و از ایشان می خواهند که دست یاری بدهند. کسی قبول نمی کند. همه می گویند ما یا بیعت کرده ایم و یا می ترسیم و اوضاع به گونه ای است که اگر بخواهیم از شما دفاع کنیم جان و مال و خانواده ی ما در خطر است.

تاریخ هجوم به منزل حضرت زهرا علیهاالسلام و شهادت ایشان

در حدود پنجاه روز از رحلت پیامبر گذشته که هجوم به خانه حضرت زهرا علیهاالسلام اتفاق می افتد. علامه مجلسی در جلد 43بحار در صفحه 201می فرماید:" بیماری حضرت زهرا علیهاالسلام پنجاه شب بعد از رحلت حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم بود و روایت دیگر از امام باقر علیه السلام است که می فرماید: شدت گرفتن بیماری ایشان شصت روز بعد از رحلت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است.

بر اساس مدارک و روایاتی که از امام محمدباقر علیه السلام رسیده، قول 75 روز و قول 95 روز هم وجود دارد. خصوصا در بعضی از مدارک، روایتی از امام محمدباقر علیه السلام وجود دارد که طبری آن را نقل می کند. در مقاتل الطالبین هم ابوالفرج اصفهانی هم این را ذکر می کند و می گوید: حضرت زهرا علیهاالسلام سه ماه بعد از درگذشت حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم از دنیا می روند؛ یعنی تقریبا همان قول 95 روز که بیشتر علما هم آن را تاکید دارند. پس این قول که می گویند، مهاجمین بعد ازسه روز از رحلت پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم به در خانه حضرت زهرا می روند؛ صحیح نمی باشد و در منابع شیعی( کلینی،شیخ مفید، سلیم بن قیس) و منابع سنی(طبری و ...که از آنها نام برده شد) نیامده است.

­

اقدامات حضرت زهرا علیهاالسلام بعد از رحلت حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم

­اقدامات حضرت زهرا علیهاالسلام در طول این مدت چه بوده است:

1- تدفین حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم : تدفین حضرت رسو لصلی الله علیه و آله و سلم به نحو احسن انجام شد و حضرت علی علیه السلام عهده دار تدفین پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم بود که یکی از مسائلی است که ما به آن افتخار می کنیم..

2-جمع آوری قرآن

3-مراجعات چهره به چهره با اصحاب بدر و انصار در دو دوره

4-رفتن بر سر مزار حضرت حمزه و شهدای احد: ایشان هر دوشنبه و پنجشنبه بر سر مزار شهدای احد و حضرت حمزه رفته ­و فضایل نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم را بیان کرده و تاریخ اسلام بعد از رحلت پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم را تا زمان بیماریشان یادآوری می نمودند. خیلی از اخباری که از مغازی به دست ما رسیده، از زبان حضرت فاطمه علیهاالسلام است. ایشان اخلاقیات پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم، حضرت حمزه و مصعب را برای ما بیان می کردند. در زمانی که بیان احادیث پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم ممنوع بود، نگذاشتند سنت نبوی خاموش شود.

5- تشکیل بیت الاحزان: حضرت فاطمه علیهاالسلام هم در خانه به گریه می پرداختند و هم مکانی را در قبرستان بقیع تشکیل داده بودند که بیرون مدینه بود و هرکسی وارد می شد، صدای گریه و زاری را می شنید و می پرسید که چه اتفاقی افتاده است. مردم توضیح می دادند و می گفتند دختر پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم است. می پرسیدند هنوز بعد از گذشت 20 روز یا 30 روز در حال گریه اند. این باعث می شد که ماجرا تعریف شود و افراد مطلع شوند که خلافت حق ابوبکر نیست و در شهرهای مختلف آوازه آن بپیچد.

6- تلاش برای گرفتن فدک: ماجرای فدک به یک روز تمام نشد. خطبه های مختلف حضرت زهرا علیهاالسلام و تنویر افکار توسط ایشان در این ایام انجام شد. اگر بگوییم وقایع بعد از رحلت حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم و هجوم به خانه حضرت زهرا فقط در مدت 3 روز اتفاق افتاد به تمام خدمات حضرت زهرا علیهاالسلام بی توجه­ بوده ایم.

من از شما درخواست می کنم در موارد مختلف به اسناد و مدارک صحیح مراجعه کنید و در ایام شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام ایشان را بزرگ بدارید و تلاش کنید ایشان را بشناسید.

7-تلاش برای اثبات حقانیت علی علیه السلام و دفاع از ولایت: حضرت زهرا علیهاالسلام در یک بسیج عمومی بدون اینکه آشوبی به وجود آید و حق کسی ضایع شود، توانستند تمام مردم را هدایت کنند و حقانیت امام علی علیه السلام را ثابت کنند.

نوشتن یک نظر

افزودن نظر

x
دی ان ان