بِسم الّلهِ الرحمنِ الرحیم
قال الله العظیم:
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ لَهُ الْحَمْدُ فِي الْآخِرَه وَ هُوَ الْحَكيمُ الْخَبيرُ
ستایش مخصوص خدایی است که آن چه در آسمانها و آن چه در زمین است ملک اوست و در آخرت (نیز) حمد و ستایش تنها برای اوست و اوست حکیم و آگاه. (سبا/1)
نقــش تـربیـتی حـمد
جامع آنچه از تحقیق در متن کلام خدا و سخنان حضرات معصومین علیهم السلام بدست میآید این است که حمد، تنها گفتن الحمدلله و مانند آن نیست. بلکه حمد عقیده و اخلاق و عملی است که اگر کسی به آن آراسته شد، به مقام رفیع حامدان میرسد.
حامد باید با قلب و با زبان خدا را ستایش کند و در عین حال نعمتهای الهی را شناخته ، همهی آنها را از خداوند بداند و سپس آنها را در جای خود صرف کند.
به بیان دیگر حامد حقیقی کسی است که در مقام درک بفهمد همهی نعمتها از جانب خدای سبحان است ودر مقام عمل هر نعمتی را در جای خودش صرف نموده وبا زبان اعتراف کند که همهی نعمتها از آن اوست. واینک برکاتی از حمد الهی با محوریت دعای اول صحیفهی سجادیه:
حمد: وسیلهای برای رقابت با فرشتگان و پیوستن به پیامبران در بهشت
حمد: عامل دستیابی انسان به طاعت ،عفو، رضوان و مغفرت حق
حمد: مایه ایمنی از خشم خدا و مانعی در برابر عصیان
حمد: عامل عروج به اوج سعادت اولیاء و پیوستن به سِلک شهیدان
حمد: عامل ترفیع انسان به اعلی علیین، مایه روشنی چشم و روسفیدی در قیامت و...
نکته اول : پنج سوره از سورههای قران کریم با حمد پروردگار شروع میشود.
حمد، انعام، کهف، سباء ،فاطر (حامدات قران)
جامعترین حمد پروردگار درسورهی مبارکه حمد است که میفرماید: "الحمد لله رب العالمین"
در سوره انعام ستایش به جهت خلقت آسمانها و زمین است "الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ
در سوره کهف ستایش به خاطر نزول قرآن بر قلب پیامبر صلی الله علیه و آله است.
"الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي أَنْزَلَ عَلى عَبْدِهِ الْكِتابَ وَ لَمْ يَجْعَلْ لَهُ عِوَجاً"
و در سوره فاطر حمد به جهت فاطریت خداوند آمده است:" الْحَمْدُ لِلَّهِ فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ..."
واما درآیه مورد بحث (سوره سباء) حمد برمالکیت وحاکمیت خداوند برآسمانها وزمین است.
نکته دوم : حمد بر مالکیت وحاکمیت خدا چه اثر تربیتی دارد؟
"الحمْدُ لِلَّهِ الَّذي لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ..."
انسان در دنیا بیشتر با مالکیتهای اعتباری مأنوس است. اما توجه به مالکیت حقیقی مطلق و نامحدود خدای سبحان است که او را رشد میدهد. در دنیا کمتر توجه داریم که کار به دست کیست ولی درقیامت که روز ظهور حق است معلوم خواهد شد که کارها همه به دست خدا بوده است.
دنیای امروز گاهی انسانها را با عنوان اعتماد به نفس فریب میدهد و مکرر در گوش او زمزمه میکند که همهی اختیارها و کارها بدست توست در حالی که این با توحید ناب در تعارض است. امام رضا علیه السلام در سجده نماز خود به خداوند عرض میکند :
لَکَ الحَمدُ اِن اَطَعتُکَ وَلا حُجَهَ لِی اِن عَصَیتُکَ وَ لا صُنعَ لِی وَلا لِغیری فِی اِحسانِکَ وَلا عُذرَ لِی اِن اَسأتُ ما اَصابَنِی مِن حَسَنَه فَمِنک... ( بحار الانوار ج 49 ص 117)
تمام حمدها از آن توست آن گاه که اطاعت کردم و هیچ عذری ندارم آنجایی که نافرمانی تو نمودم.در احسانهایی که بر من روا داشتی نه خود نقش داشتم و نه دیگران و هر نیکی که به من رسید از جانب تو بود...
نکته سوم : منظور از حمد و ستایش خداوند در آخرت چیست؟" وَ لَهُ الْحَمْدُ فِي الْآخِرَه"
مفسران احتمالاتی دادهاند از جمله:
در جهان آخرت هیچ تکلیفی نیست فقط بهشتیان خدا را حمد میکنند.
"وَ آخِرُ دَعْواهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمين" (یونس/10)
و یا اینکه مومنان در ورود به باغهای بهشت میگویند" وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَكُورٌ " (فاطر/34)
بعضی از مفسران میگویند: انسانها در دنیا به خاطر وجود حجابهای مختلف بر قلب و فکرشان غالباً حمد خالص ندارند اما در قیامت که مالکیت خداوند بر تمام افراد آشکار میگردد همگی با خلوص نیت زبان به حمد او میگشایند.
در پایان آیه میافزاید: او حکیم و خبیر است" وَ هُوَ الْحَكيمُ الْخَبيرُ "
بر اساس حکمت بالغه اوست که این نظام عجیب بر جهان حکومت میکند و بر اساس علم و آگاهی اوست که هرچیز به جای خود قرار گرفته وهر موجودی آنچه را نیاز داشته در اختیار دارد.