یکشنبه, 01 مهر,1403

­

ﺳﻪشنبه, 08 مهر,1393

هجــرت و تــربیــت ( سوره کهف آیه 13 و 14 )

هجــرت و تــربیــت ( سوره کهف آیه 13 و 14 )

تربیت در قرآن­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­ به یاد استاد طاهائی رحمه الله علیها­­­­­­­­­­­­­­­­ مدرسه علمیه نرجس ( علیهاالسلام )­­ 93/07/08

­

قال الله العظیم :

نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْکَ نَبَأَهُمْ بِالْحَقِّ إِنَّهُمْ فِتْیَه آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَ زِدْناهُمْ هُدىً
ما داستان آنان (اصحاب کهف)را به درستی برای تو حکایت می کنیم .آنان جوان مردانی بودند که به پروردگارشان ایمان آوردند و ما بر هدایتشان افزودیم.

وَ رَبَطْنا عَلى‏ قُلُوبِهِمْ إِذْ قامُوا فَقالُوا رَبُّنا رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ...

و ما به دلهایشان نیرو و استحکام بخشیدیم ،آنگاه که آنان بپا خاستند (و بر خلاف عموم مردم )گفتند : پروردگارمان همان پروردگار آسمانها و زمین است... (کهف 13و14)


­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­ هجــرت و تــربیــت

نکات مورد توجه آیات :

­مردم نسبت به فساد و جامعه ی فاسد سه دسته اند:

الف : گروهی در فساد جامعه هضم می شوند . (آنان که هجرت نکنند و ایمان کامل نداشته باشند) وَ کُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضینَ (مدثر 45)

ب : گروهی که در جامعه ی فاسد خود را حفظ می کنند (مثل اصحاب کهف) إِنَّهُمْ فِتْیَه آمَنُوا بِرَبِّهِمْ
ج :گروهی که جامعه ی فاسد را تغییر می دهند و اصلاح می کنند .(مثل انبیاءو اولیاء)­ ) ... وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَه ...

بنا بر داستان اصحاب کهف­ هجرت و قیام برای خدا برای حفظ ایمان و ارزشها و رشد و تربیت لازم است.

نکته اول : در درس قبل گفته شد که اصحاب کهف در خواست کردند که خدا راه رشدی برای آنها فراهم سازد."­ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَه"

خداوند دعایشان را مستجاب نمود و برنامه های آنها را الگوی ایثار، ایمان ،ومقاومت ، برای جهانیان قرار داد. به وسیله ی خواب طولانی آنان و زنده شدنشان ، شبهه احیای دوباره مردگان را برای مردم اثبات نمود. بنا بر این بهره گیری از حقایق و عبرت ها ی تاریخ، از روشهای تربیتی قران است . ( نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْکَ نَبَأَهُمْ بِالْحَقِّ)

"نبا" به معنای خبر مهم­ و مفید است. داستان اصحاب کهف از اخبار غیبی است که دارای اهمیت و فواید ویژه ای می باشد.

نکته دوم­: معنای اینکه فرمود آنان جوانمردانی بودند که به پروردگارشان ایمان آوردند­(إِنَّهُمْ فِتْیَه آمَنُوا بِرَبِّهِمْ) این است که اصحاب کهف به پروردگارخود ایمان آوردند که مورد پسند و مرضی خدا بود.

نتیجه این ایمان واقعی ،امداد الهی است چرا که خداوند می فرماید :ما بر هدایت آنها افزودیم .( وَ زِدْناهُمْ هُدىً)

هدایت بعد از ایمان اشاره به ارتقاءدرجه ایمانی است که باعث می شود انسان به سوی هر چیزی که منتهی به خشنودی خداست هدایت گردد.

به بیان روشن تراگر انسان با قبول همه ی خسارت ها و محرومیت ها در راه خدا گام بردارد کمک های غیبی به سراغ او می آیند . چنانچه در جای دیگر قران فرمود:

وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنینَ­(69/عنکبوت)

کسانی که با تلاش تمام در راه جلب رضای ما کوشیدند،ما یقیناً دست آنها را می گیریم و به راه های خودمان که خواسته ی ماست می بریم.

نکته سوم : این گروه که از هوش و صداقت کافی برخورداربودند سرانجام به فساد آیین پی بردند و تصمیم بر قیام گرفتند. قران می فرماید:ما دلهای آنها را محکم ساختیم .­ "وَ رَبَطْنا عَلى‏ قُلُوبِهِمْ إِذْ قامُوا"

کلمه "ربط" به معنای محکم بستن است. "ربط بر دلها" کنایه از سلب اضطراب از آنها است. از جمله ی فوق استفاده­ می شود که نخست فکر توحید در دل آنها پیدا شد ولی توانایی بر اظهار آن را نداشتند ، اما خداوند دلهای آنها را استحکام بخشید و به آنها قدرت و شهامت داد تا بپا خیزند و آشکارا ندای توحید سر دهند.

از قید " إِذْ قامُوا فَقالُوا"­ استفاده می شود که این عده از جوانان ابتدای مخالفتشان در مجلسی بوده که دستور به عبادت و پرستش بتها صادر می شده است.

و حتی استفاده می شود که خداپرستان شکنجه و آزار هم می شدند . این جوانان بر می خیزند و علناً مخالفت خود را اعلام می کنند. " فَقالُوا رَبُّنا رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ "

این جمله گوشه ای از جزئیات نهضت آنان را باز گو می نماید به این معنا که اصحاب کهف ایمانشان را از مشرکین پنهان نمی داشتند بلکه علنی در میان آنان می گفتند،آن هم در موقعیتی که دل شیر در آن آب می شد و از وحشت دلها به لرزه در می آمد .

البته بعضی از مفسران احتمال داده اند که جمله: " رَبُّنا رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ " گفتاری بوده که در دل زمزمه می کرد ه اند و یا گفتگویی بوده که میان خودشان رد وبدل می کرده اند.

حاصل سخن اینکه هجرت دررشد وتربیت نقش موثری دارد ودارای درجاتی می باشددرنتیجه هجرت انواع گوناگونی دارد از جمله­­­ :­

­­­­­­­­­ 1. هجرت مکانیکه انسان از بلاد کفر به شهر ایمان مهاجرت کند (هجرت مورد بحث آیه)

2. هجرت از معصیت به طاعت : دوری از معاصی و پاکسازی درون از رذایل

3. هجرت­ از با طل به حق یا از شهوت به عقل که انسان را از اوصاف پست حیوانی به صفات کامل انسانی می رساند .( این نوع هجرت­ پیام اصلی نهضت پیامبران است (­

نوشتن یک نظر

افزودن نظر

x
دی ان ان