(نقدی فقهی بر مادة 16 بیانیة بین المللی حقوق کودک)
مائده رضایی[1]
چکیده
احترام به محدودة شخصی کودک و ممنوع بودن دیگران از تعرّض به آن، از حقوق طبیعی کودک بوده و به این دلیل مورد توجّه اسلام و مکاتب اومانیسمی از جمله مدوّنان بیانیة بین المللی حقوق کودک است. امّا این دو مکتب الهی و بشری نظر به تفاوتشان در مبانی اعتقادی و فکری، در تعریف، مصادیق و اولویتهای این حق نیز اختلاف دارند. مادّة 16بیانیة نامبرده که این حق را دربردارد، عام و مطلق بوده و والدین را نیز مخاطب قرار داده است. از دیدگاه اسلام حریم افراد در سه مصداق کلّی خلاصه میشود: جان، آبرو و دارایی. پدر بر ازدواج و دارایی کودک ولایت دارد و مسئول تربیت اوست. مادر حقّ حضانت کودک را دارد و در برخی شرایط وظیفة تربیت او را دارد. بند1مادّة 18بیانیه، والدین را مسئول تربیت کودک میداند امّا آنان را از دخالت در امورخانوادگی او بازمی دارد. این درحالی است که لازمة تربیت، دخالت در محدودة شخصی اوست. از نظر اسلام جان و آبروی کودک محترم است و فقط پدر حقّ تنبیه بدنی و آگاهی از روابط و خطاهایش را در راستای تربیت معقول و مذهبی دارد. اِعمال ولایت بر ازدواج و اموال او باید با رعایت مصلحتش باشد امّا در خصوص انتخاب مسکن، پدر آزاد است.
آگاهی از تعارضهای این کنوانسیون به طور خاص و سایر بیانیههای زیر مجموعة حقوق بشر سازمان ملل به طور عام، راهگشای تصمیم سنجیدهتر بلکه تجدید نظر کشورهای اسلامی در الحاق به آنها و عزم جازم بر تدوین بیانیههای اسلامی حقوق بشر است. این مقاله عهدهدار اشاره به بخش کوچکی از این تعارضهاست.
واژگان کلیدی: بیانیة بین المللی حقوق کودک، حریم خصوصی، ولایت پدر، حضانت مادر، تربیت، تعارض.
[1]. طلبة درس خارج فقه و اصول مؤسسه علمی تحقیقی مکتب نرجس و دکتری تفسیر تطبیقی جامعةالمصطفی العالمیة واحد مشهد.