بِسم اللهِ الرحمنِ الرحیم
قال الله العظیم:
«تَنْزيلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزيزِ الْحَكيمِ»؛ این کتابی است که از سوی خداوند عزیز و حکیم نازل شده است.
«إِنَّا أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ»؛ ما این کتاب را به حق بر تو نازل کردیم، خدا را پرستش کن و دین خود را برای او خالص گردان.
«أَلا لِلَّهِ الدِّينُ الْخالِصُ... »؛ آگاه باشید دین خالص از آن خداست... . (زمر/ 1-3)
پـرورش انسـان خالـص
ذات اقدس الهی هر کار و برنامهای که اجرا میکند در راستای کمال انسان است از جمله هدف نزول قرآن که پرورش انسان صادق خالص با امر به عبادت است.
زیرا انسانهایی که در جهان امروز زندگی میکنند. غالباً دچار غفلت میشوند و نمیدانند که چه میکنند و به فرمایش قرآن کریم «في خَوْضِهِمْ يَلْعَبُون» سرگردان و سرگرم بازی هستند.
خداوند تبارک و تعالی برای اینکه توشه ابدی انسانها تامین شود تصفیه نمودن عمل از شائبه غیر خدا را مکرر تذکر میدهد تا عبادات از رنگ نفسانیت و صبغه شیطانی خالی گشته و مرحله به مرحله به کمال حقیقی نزدیکتر گردد.
نکته اول:در آیه اول سوره زمر به «مبدا» نزول قرآن یعنی ذات پاک خدا اشاره شده است. میفرماید: این کتابی است که از سوی خداوند عزیز و حکیم نازل شده است. «تَنْزيلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزيزِ الْحَكيمِ»
هر کتابی را به نازل کننده یا نویسنده آن باید شناخت هنگامی که بدانیم که این کتاب بزرگ آسمانی از علم خداوند قادر و حکیمی سرچشمه گرفته که هیچ چیز در برابر قدرت بی پایانش مشکل نیست و هیچ امری از علم نامتناهیش مخفی نمیماند پی به عظمت محتوای آن میبریم.
واژه عزت بارها در قرآن کریم در کنار حکمت آمده است. «الْعَزيزِ الْحَكيمِ» عزیز واقعی تنها خداست زیرا خالق و مقتدر است وغیب و شهود را میداند و قبض وبسط رزق بدست اوست.
در حدیث میخوانیم هرکس عزت دنیا و آخرت میخواهد مطیع خدای عزیز باشد... «فَمَنْ أَرَادَ عِزَّ الدَّارَيْنِ فَلْيُطِعِ الْعَزِيزَ»
نکته دوم: سپس به محتوای این کتاب آسمانی و هدف نزول آن پرداخته میگوید: ما این کتاب را به حق بر تو نازل کردیم «إِنَّا أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ»
چیزی جز «حق» در آن نیست.و مطلبی جز«حق» در آن مشاهده نمیشودبرای همین تشنه کامان وادی حقیقت در جستجوی محتوای آن هستند در پیوند دو آیه با یکدیگر میگوییم خداوند رمز وراه عزت فرد و جامعه را در اتصال به خدای عزیز و مکتب حق اعلام کرده است.و اطاعت از هر کس جز خدا و پیروی از هر دینی - جز مکتب وحی آغاز یا فرجامی ذلت بار خواهد داشت.
نکته سوم: هدف نزول قرآنی که حق است دادن دین خالص به انسان هاست. به همین سبب درادامه آیه میفرماید:اکنون که چنین است خدا پرستش کن در حالی که دین خود را برای او خالص می کنی «فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ»
ممکن است منظور از «دین» در اینجا عبادت خداوند باشد.عبادت همان اعمالی است که خضوع قلبی و پرستش درونی را مجسم وملموس میکند.
مفهوم «دین» در اینجا تمام مجموعه دستورات حیات معنوی و مادی انسان را در بر میگیرد. بندگان خدا در مسیر پرورش و کمال خود باید تمام شؤون زندگی شان را برای او خالص گردانند، غیر او را از خانه دل وصحنه جان ومیدان بلا و دایره گفتار بزدایند، به او بیندیشند و برای او دوست بدارند، از او سخن بگویند و به خاطر او عمل کنند و همیشه در راه رضای او گام بردارند.
نکته چهارم: در آیه بعد بار دیگر روی مسأله اخلاص تاکید کرده میفرماید: آگاه باشید دین خالص از آن«أَلا لِلَّهِ الدِّينُ الْخالِصُ» این عبارت تاب دو معنی دارد:
نخست اینکه: آنچه را خدای تعالی میپذیرد تنها دین خالص است و تنها تسلیم بی قید وشرط در برابر فرمان اوست.
دیگر اینکه: دین وآئین خالص را تنها از خدا باید گرفت به عبارت دیگر کمیت و کیفیت عبادت در دین منوط به دستور پروردگار است و بشر نمیتواند به آن چیزی کم یا زیاد کند.
حاصل سخن اینکه : برطبق آیات قرآن پیامبر صلی الله علیه وآله و امت ایشان باید تمام عبادتهایشان خالصانه و طبق دستور خداوند باشد تا به رشد و کمال دست یابند.
شخصی به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله گفت: ما اموال خود را به فقرا میدهیم تا نام ما به نیکی یاد شود آیا پاداشی داریم فرمودند نه. مجددا عرض کرد: گاهی هم برای اجر الهی وهم به دست آوردن اسم ورسم می بخشیم آیا پاداشی داریم؟ پیامبر فرمودند: «خداوند چیزی را قبول نمی کند مگر اینکه خالص برای او باشد». سپس این آیه را تلاوت کردند: «أَلا لِلَّهِ الدِّينُ الْخالِصُ»