بسم الله الرحمن الرحیم
قال الله العظیم
«وَ يَوْمَ يُعْرَضُ الَّذينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَيِّباتِكُمْ في حَياتِكُمُ الدُّنْيا وَ اسْتَمْتَعْتُمْ بِها فَالْيَوْمَتُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ بِما كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ بِما كُنْتُمْ تَفْسُقُونَ؛
و(یاد کن) روزی که کافران در آتش عرضه شوند. (به آنان گفته شود) شما در زندگی دنیا، نعمتهای -دلپسندتان را تلف کردید از آنها کامیاب شدید(و برای امروزتان چیزی ذخیره نکردید)پس امروز به خاطر استکبار ناحقی که در زمین داشتید و پیوسته مرتکب گناه میشدید به عذاب خوارکننده کیفر داده میشوید. (احقاف/20)
پــرورش انـسان طیـب
تعالیم اسلامی برای پرورش انسان طیب و پاکیزه است، بدین معنا که انسان در همه شئون اعتقادی واخلاقی و عملی باید طیب و پاکیزه شده و از خبث و بدی رهایی یابد. در امور مادی مانند: تغذیه" وَ كُلُوا مِمَّا -رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلالاً طَيِّباً وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذي أَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُونَ" (مائده88)
در مسائل عبادی میفرماید: " ...فَتَيَمَّمُوا صَعيداً طَيِّبا..." (نسا ۴۳)
قرآن کریم در پرورش افکار و اندیشه طیب در صفحه جان میفرماید:" إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ " (فاطر10)
اوصاف نیک انسانی، نخست به شکل حال و در معرض زوال است ولی به تدریج ملکه نفس او میشود.
کمکم حقیقت شخص وارسته طیب میشود و فرشتگان الهی هنگام قبض روح به وی سلام کرده میگویند: به بهشت درآ" الَّذينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَه طَيِّبينَ يَقُولُونَ سَلامٌ عَلَيْكُمْ ادْخُلُوا الْجَنَّه... "(نحل 32)
خدای سبحان به کسانی در شئون عبادی و غیرعبادی وعده حیات طیب داده است.(نحل 96) " فَلَنُحْيِيَنَّهُ -حَياه طَيِّبَه"در مقابل به افراد خبیثی که عمرو جوانی و سرمایه فطری خود را به هدر دادهاند، وعید عذاب میدهد. چنانچه در آیه فوق میخوانیم: "وَ يَوْمَ يُعْرَضُ الَّذينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَيِّباتِكُمْ"
نکته اول: پروردگار حکیم بیان هیچ نکتهای را در مسئله تربیت فروگذار نکرده است تا کسی در روز قیامت عذر و بهانهای نداشته باشد. در آیه شریفه سرنوشت کسانی که سرمایههای طیب شده را هدر دادهاند بیان کرده میفرماید: کفار عرضه بر آتش می شوند "يَوْمَ يُعْرَضُ الَّذينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ"به این معنا که هیچمانعی از ناحیه آتش جلوگیر عذاب آنان نیست. در چنین صحنهای که آتش آماده استقبال از فوجهایکافران و نافرمانان با زبانههای ملتهب بالارونده است حقایق آشکار میشود و دیگر بهانه و اهمال وجود ندارد.
نکته دوم: به ایشان گفته میشود طیبات خود را در زندگی دنیا از بین بردید. " أَذْهَبْتُمْ طَيِّباتِكُمْ" کلمه ( طیبات) به معنای اموری است که ملایم با نفس و موافق با طبع آدمی است و انسان از آنها لذت میبرد.
"اذهاب طیبات "به معنای از بین بردن و مصرف کردن آن است."وَ اسْتَمْتَعْتُمْ بِها"ومراد به(استمتاع طیبات) استعمال و بهرهمند شدن از آن است، به طوری که این بهرهمندی در نظر هدف باشد، نه وسیله برای زندگی آخرت و آمادگی برآن.
معنای آیه این است که وقتی عرضه بر آتش میشوند به ایشان گفته میشود شما همان طیباتی که باید امروز از آن لذت ببرید در زندگی دنیا از بین بردید و همان جا از آن ها بهرهمند شدید.
مسلماً تمتع از مواهب الهی، در این جهان کارنکوهیده نیست. آن چه نکوهیده است غرق شدن در لذات مادی و فراموش کردن یاد خدا و قیامت با بهرهگیری گناه آلود و بی قید و شرط، از این لذات و غصب حقوق دیگران در این رابطه است.
قابل توجه اینکه: این تعبیر تنها در این آیه از قرآن مجید دیده میشود اشاره به این است که گاه انسان از لذات دنیا چشم میپوشد ، یا جز به مقدار لازم برای نیرو گرفتن در کارهای الهی از آنها بهره نمیگیرد.در این صورت گویی این طیبات را ذخیره برای آخرتش کرده است.
نکته سوم:کسانی که طیبات خود را در دنیا از بین بردندمجازات سختی در انتظارشان است" فَالْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ"
مراد از" عَذابَ الْهُونِ " آن عذابی است که توأم با خواری و ذلت است.سئوال مهم این است که چه چیزی آدمی را به اسراف و تبذیر طیبات در دنیا وا میدارد که چنین دچار عذاب میشود آیا سبب آن نیاز مبرم است؟هرگز نیازمندیهای آدمی محدود است با مصرف کردن اندکی وقت و قدرت میتواند آنها را تامین کند. اماحرص بیشتر برای دست یافتن به چیزهایی هرچه گرانبهاتر روز به روز فزونی مییابد به طوری که میخواهد -لذیذترین خوراکها را مصرف کند و در مرفهترین خانهها به سر برد.
نکته چهارم: ریشه رقابت در باره تجملات و خواستار شدن آنها بدین شدت در کجاست؟ قران کارشناسی نموده میفرماید: به خاطر استکبار ناحقی که در زمین داشتید و پیوسته مرتکب گناه میشدید" تَسْتَكْبِرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ بِما كُنْتُمْ تَفْسُقُونَ " آری ریشه این خصلت شوم( دنیا زدگی و دنیا پرستی) در استکبار و خود بزرگ بینی است انسان پیوسته درآن میکوشدکه به حق یا به باطل بر قرآن و امثال خویش برتری پیدا کند ولی اگر ردای کبر و استکبار را از تن دور کند و خود را با جامه قناعت و خشوع بپوشاند ریشه انحراف را از جان خود برکنده است.