محمود مهدی پور
مهمترین دغدغۀ روحانیّت در ماه رمضان این است کـه وظـیفۀ الهـی خویش را بشناسد و به آن عمل نماید و میتوان گفت فکر و اندیشۀ تمامی انسانهای عاقل همین دو چیز اسـت؛ یعنی «شناخت وظیفه» و «عمل به وظیفه».
این مسئله اختصاص به ماه مبارک رمـضان و عالمان دینی ندارد؛ بـلکه در تـمام زندگی و در برابر حوادث گوناگون و در تمام مشاغل و سطوع اجتماعی، انسان خردمند کسی است که در پی شناخت وظیفه و انجام آن باشد.
امکانات بیشتر، وظیفه ای سنگین تر بر عهدۀ انسان میگذارد و خطرهای بزرگتر، جنب و جوش بیشتر پدیـد می آورد.
ماه رمضان فرصتی الهی است که روح و روان انسانها برای پذیرش حق آماده تر میشود. گرایش امت اسلامی به سوی مساجد و محافل دینی افزونتر میگردد. بر اساس سنتی مقدس و الهی، مبلّغان دین بـه شـهرها و روستاهای دور و نزدیک اعزام میشوند و ارتباط نزدیکتر بین عالمان دین و امت اسلامی برقرار میگردد.
روحانیت مسئولیت بزرگ «انتقال پیام خدا» به بندگان او را بر دوش دارد. مسئولیت سنگین و مهم اصلاح افکار و اندیشه ها، اصلاح اخـلاق و رفـتار عمومی، اصلاح آداب و عادات اجتماعی و ایجاد نظام اسلامی در عصر غیبت بر عهدۀ عالمان اسلام است و روحانیون برای این هدف از هر فرصت باید استفاده کنند.
انسانها همه خواهان شناخت «راه مستقیم» سـعادت و سـلامت اند، ولی در شناخت اهداف عالی زندگی و روش دستیابی به آن دچار خطاها و اشتباه میشوند.
ماه رمضان فرصتی برای تقویت دانش قرآنی امت اسلامی، فرصتی برای تهذیب اخلاقی و تقویت تقوایی عمومی و سرانجام گـامی بـه سـوی پیوند امت و امامت است
وظـیفه انـبیای الهـی و پیشوایان اهل بیت نبوی صلی الله علیه و آله این بود که در شناخت وظیفه و عمل به آن به بشریت کمک کنند. این وظیفه سنگین امروز بر عـهدۀ عـالمان دیـن و مبلّغان معارف اسلامی است.
روحانیت به میزان قـرآن شناسی و قـرآن مداری در هدایت جامعۀ بشری موفق خواهد بود. فرصت آسمانی ماه رمضان، فرصتی استثنائی برای «خودسازی» و «جامعه سازی» است. مبلّغان اسلام کـه دغـدغۀ وظـیفه شناسی دارند، به خوبی میدانند که «علم» و «عمل» شرط موفقیت در کـل زندگی است. آگاهی های نظری و توانمندی های عملی در سراسر زندگی کارساز و کارگشاست. همۀ خطاها یا ناشی از خطا و اشتباه در افکار و انـدیشه هاست یـا از ضـعف اراده و انگیزه و مهارت های عملی پدید می آید، یا ساختارها و مقررات و غل و زنجیرهای اجـتماعی، کـجروی ها را بر افراد تحمیل میکند.
دانش قرآن ضامن اصلاح افکار و اندیشه های اسلامی است.
روزه و رمضان ضامن تـقویت اراده ها و انـگیزه ها در حرکت معنوی جامعۀ بشری است.
پیوستن به ساختار اجتماعی «ولایت فقیه» ضـامن درهـم شکستن سـاختارهای طاغوتی و برداشتن اغلال و زنجیرهای سیاسی، اجتماعی و قوانین کفرو شرک جهانی است و همچون سدّی در بـرابر قـوانین ظـالمانه و ساختارهای ظالمانه ایفای نقش میکند.
سه وظیفۀ بزرگ روحانیت در ماه رمضان و در سراسر زندگی عـبارت اسـت از:
1. جامعه را با فرهنگ و اندیشه های قرآنی آشنا سازد؛
2. تقوا و تزکیه اخلاقی و روح پارسائی و خدامداری را در افـراد حـاکم سـازد؛
3. نظام ولایت الهی، نبوی صلی الله علیه و آله و مهدوی(عج) را در برابر سیستم های سیاسی شیطانی و طاغوتی تقویت کند.
هـر مـنبر و خطابه و مجلس و درسی که به یکی از این سه هدف بزرگ الهی کمک کـند، در مـسیر اهـداف و آرمانهای پیامبران الهی قرار دارد.
«ایمان»، «تقوا» و «ولایت» عصارۀ فرهنگ پیام آوران الهی است؛ «ایمان» شامل تـمام ابـعاد فکری و اعتقادی مورد نیاز جامعۀ بشری از توحید تا معاد است. «تقوا» ضـامن حـرکت در مـدار دین و پایبندی به تمام بایدها و نبایدهای برخاسته از اندیشۀ اسلامی است و انجام واجبات الهی و دوری از حرامهای شـریعت، نـشان تـقوا و پارسائی محسوب میشود. «ولایت» و پذیرش نظام ولایت الهی، ولایت نبوی- و ولایت مـهدوی(عـج)، تنها راه رهایی از حکومت های طاغوتی و مقررات ظالمانه بین المللی است. استبداد و استعمار تنها در سایۀ «ولایت فقیه» مهار مـیشود.
روحـانیت، رسالت تعلیم، تزکیه و ایجاد پیوند بین مردم و حکومت اسلامی را بر عهده دارد. روحـانیت عـلاوه بر خودسازی علمی و عملی، وظیفۀ بزرگ مـعرفی غـدیر و نـظام امامت را در برابر سلطنت و سلطۀ طاغوتها عهده دار اسـت و اگـر بدین وظیفه عمل نکند، رسالت الهی را انجام نداده است.
ماه رمضان فرصتی بـرای تـقویت دانش قرآنی امت اسلامی، فـرصتی بـرای تهذیب اخـلاقی و تـقویت تـقوایی عمومی و سرانجام گامی به سوی پیـوند امـت و امامت است.
مبلّغان دین باید از این فرصت الهی بهترین استفاده معنوی را بـبرند. فـلسفۀ وجودی روحانیت و عالمان دین همین اسـت:
1. شناخت و انتقال معارف قـرآنی؛
2. تـزکیه و تهذیب و پرورش اخلاقی امت اسـلامی؛
3. ایـجاد پیوند بین امت و رهبری صالح الهی.
حوزه و حوزویان اگر به این سه وظـیفۀ بـزرگ عمل نکنند و یا در جهت خـلاف آن گـام بردارند، فلسفۀ وجـودی خـویش را از دست میدهند؛ بنابراین چـه در مـاه رمضان و چه در ماه محرم، چه در دوران تحصیل، چه بر کرسی تدریس، چه در مقام افـتا و اجـتهاد و چه در میادین تبلیغ و مشاوره و خدمات فـرهنگی و دیـگر فعالیت های گـوناگون روحـانیت، کـسی روحانی و عالم دین و مـرزبان خط انبیاء و اولیای الهی است که زندگی و تلاش و حیات و مماتش در جهت ایفای این سه نـقش و اجـرای این فرایض اسلامی باشد.
منبر و سـخنرانی و کـلاس و درسـی کـه در آن انـتقال معارف قرآنی نـباشد، فـاقد ارزش الهی و معنوی است. جلسه و نشست و همایشی که در آن تقوا و پرورش اخلاق الهی نباشد، ارزش شنیدن و حضور و تبلیغ نـدارد. رسـانه و کـتاب و جزوه و فیلم و اجلاس و همایشی که در آن پیوند امـت بـا امـام عـصر و نـائبان آن مـورد توجه نباشد، رسانه دینی و کتاب اسلامی و فیلم ارزشی محسوب نمیشود.
ماه رمضان، ماه بازگشت به قرآن است، تلاوت قرآن، اُنس با قرآن، تدبر در قرآن، تفسیر قرآن و تـنظیم فکر و اخلاق و رفتار و آرمانها و مواضع با کتاب الهی، کاری است که همیشه و از سوی همه باید انجام شود. روحانیت نخست باید خود را با قرآن تنظیم کند، تا بتواند قرآن را بر فـکر و فـرهنگ عمومی حاکم سازد. روحانیت روزی میتواند امت را با امام عصر(عج) پیوند دهد که خود در زندگی با آن حضرت پیوند علمی و عاطفی و اطاعت عملی داشته باشد.
ماه رمضان ماه تقویت تـقوای عـمومی است، ماه شستشوی روح در زیر آبشار دعا و مناجات و استغفار است. استخر بزرگ علم و اخلاق، آبی جز آب قرآن و حدیث اهل بیت علیهم السلام ندارد؛ هرکس میخواهد عـلم دیـن و اخلاق اسلامی بیاموزد، باید از زلال زنـدگی بخش وحـی الهی و سخنان معصومین علیهم السلام بهره گیرد. آب های آلوده و استخرهای کثیف شرقی و غربی، زمینۀ طهارت جسم و جان را فراهم نمیسازد.
روحانیت و نظارت بر دولتها
روحانیت رسالت اصلاح فـرد و جـامعه را بر عهده دارد؛ ما اگـر فـقط مردم را امر به معروف و نهی از منکر کنیم و امر به معروف و نهی از منکر قدرتمندان و سرمایه داران را فراموش کنیم، هیچگاه در تبلیغ اسلام موفق نخواهیم شد. تا وقتی در برابر منکرات دولتها و ستمهای جهانی سـکوت کـنیم و مردم را به ولایت و اطاعت خدا و رسول صلی الله علیه و آله و اولوالأمر علیهم السلام فرا ن خوانیم و بین مردم و نظام اسلامی روابط عاطفی پدید نیاوریم، در اصلاح جامعۀ اسلامی موفق نخواهیم شد.
مبلّغان و رسالت بیداری
مهمترین وظیفۀ روحانیت، مـعرفی قـوانین الهی و مـبارزه با اجرای قوانین ظالمانه است. مبلّغان دین به هیچ وجه حق سکوت در برابر بدعت و انحراف ندارند؛
سـکوت در برابر قوانین ضد اسلامی داخلی و خارجی؛
سکوت در برابر ساختارهای غیر اسـلامی؛
سـکوت در بـرابر فقر عمومی؛
سکوت در برابر تبعیض و اختلافات طبقاتی؛
سکوت در برابر مفاسد اخلاقی و بدحجابی؛
سکوت در برابر غارت و اختلاس امـوال عـمومی؛
سکوت در برابر رانت خواری؛
سکوت در برابر قضاوتهای ظالمانه؛
سکوت در برابر کارهایی مثل شرکتهای هـرمی و مـسابقات مـیلیونری و...؛
سکوت در برابر فیلم های آنچنانی؛
سکوت در برابر انحصار و سلب حق آزادی تولید و توزیع از اصناف و گروههای تولیدی و تـوزیعی؛
سکوت در برابر انحراف بیمه ها و بانکها از فرهنگ و اقتصاد اسلامی؛
و... .
روحانیت در برابر این تفکرات نـمیتواند سکوت کند و باید وظـیفۀ خـویش را بشناسد و به آن عمل نماید. روحانیت چه در ماه رمضان و چه در دیگر فرصتها، باید توان امر به معروف و نهی از منکر دولتها را داشته باشد و مردم را به قوانین الهی فراخواند و قوانین غیر اسلامی را افشا نـماید.
فلسفه وجودی روحانیت و مبلّغان دین، امر به معروف و نهی از منکر است؛ اگر این وظیفۀ بزرگ را رها کنند، تبدیل به کارمند رسمی و جیره خوار سرمایه داران جهان خواهند شد و خداوند آن روز را نیاورد.
والسلام
برگرفته از سایت نورمگز، آدرس مقاله در پایگاه مجلات تخصصی نور: مبلغان » تیر و مرداد 1393 - شماره 179 (از صفحه 3 تا 6)