زهرا مصطفوی، فرزند امام خمینی ره تعریف میکند:
روزي در نوفل لوشاتو به دليل #ارزانی دو كيلو پرتقال خريدم و چون هوا خنك بود، فكر كردم تا سه چهار روز پرتقال خواهيم داشت.
امام با ديدن پرتقال ها فرمود: اين همه ميوه براي چيست! اين كار خود را توجيه كنيد. عرض كردم پرتقال ارزان بود، برای چند روز اين قدر خريدم.
فرمود: دو گناه مرتكب شده ايد، يك گناه براي اينكه ما نياز به اين همه پرتقال نداشتيم و ديگر اينكه شايد امروز در نوفل لوشاتو كسانی باشند كه تا به حال، به دليل گران بودن پرتقال نتوانستهاند آن را تهيه كنند و شايد با ارزان شدن آن میتوانستند بخرند، درحالی كه شما اين مقدار ميوه را براي چند روز خريدهايد، ببريد مقداری از آن را پس بدهيد.
گفتم: آخر اينجا حساب ها با كامپيوتر صورت میگيرد و برگرداندن آن مشكل است. فرمودند: بايد راهی برايش يافت. پس پرتقالها را پوست بگيريد و آنها را پرپر كرده نگاه داريد، شب هنگام كه مردم براي نماز می آيند، آن را به چادر بياوريد و بينشان توزيع كنيد تا همه بخورند؛ شايد از اين رهگذر خداوند از سر تقصير شما بگذرد.
منبع: کتاب سنگ محک اثر سیدمحمدحسین راجی به نقل از کتاب پابهپای آفتاب ص 312