استاد رثایی
در پیشگاه عقل، زن لطیف ترین موجود عالم طبیعت است. از نظر اسلام زن باید دارای تهذیب نفسانی باشد تا بتواند مواهب و مزایایی که در نهاد انسان به ودیعت گزارده شده را پرورش دهد. در واقع برای زنان، علم تربیت و تهذیب اخلاق بیشتر از جهان داری و پیشوایی اهمّیت و ارزش دارد زیرا دامان زنان است که باید مهد پرورش مردان بزرگ و تاریخ ساز باشد.
این چنین زنان و مادران در تاریخ عاشورا فراوان یافت میشود. یکی از آنان و البته سرآمد آنان زینب (علیهاالسلام) است. نامی آشنا نه تنها برای شیعیان، بلکه برای همهی انسانهای دانا. زنی که در تغییر مسیر تاریخ بشریت نقشی اساسی و مهم ایفا کرده و در دنیای اسلام سر فصلی عظیم با عنوانهای درخشان به وجود آورده است.
عاشورائیان نام او را همراه نام حسین (علیهالسلام) شنیدهاند. مورّخان، او را شخصیت دوم واقعهی کربلا و عنصری تاریخی دانسته و نام او را در ردیف فریادگران عظیم تاریخ ثبت کردهاند. شاعران، از صبر و تحمّل بیمانند او دم زدهاند و علمای علم اخلاق از عفّت و تقوا و استقامت او سخن گفتهاند. انقلابیون جهان، او را به عنوان زنی نمونه و دارای رسالت خون و پیام میشناسند و دنیای تشیّع او را رمز پیروزی حسین (علیهالسلام)، مدافع مکتب اسلام و ولایت حقهی امامان (علیهمالسلام) میدانند.
او پیشوای شایستهی زنان عالم است، حجت خدا بر همهی زنان، الگویی ارزنده و درخشانترین چهرهی زن مسلمان پس از فاطمه (علیهاالسلام) است. زنی که در عین حفظ عفت و تقوا، در صحنهی اجتماع، فاطمه وار حضور یافت. طول حیات کوتاه او همراه با فریادهایی بود که گوش فلک را کر میکرد و با برقهایی روبه رو بود که چشمها را خیره مینمود.
ضرورت مطالعهی زندگی حضرت زینب (علیهاالسلام)
چرا در عصر حاضر پس از گذشت چهارده قرن، باز هم نام زنانی چون فاطمه و زینب (علیهاالسلام) عنوان میشود؟ آیا جز این است که این اقدام به خاطر جاودانگی ارزش کار و تلاش آنان است؟ در تاریخ همواره نسلهایی آمدهاند و رفتهاند ولی آن چه باقی میماند حقایق ارزشمند و درسآموزی است که تذکر و مطالعهی آنها سنتآموز، شریعتآموز و سبب حیات فضیلتهاست.
زینب (علیهاالسلام) در آغوش نبوت و مهد امامت و ولایت و مهبط وحی و نزول قرآن نشو و نما یافته و از پستان عصمت و طهارت شیر نوشیده و همراه با شخص امام معصوم به یک نهضت و قیام اقدام نموده و در مدرسهی عالم و مکتب جهان عملاً فضایل اخلاقی را تدریس فرموده است.
این بانوی بزرگوار پس از مادر در فضایل نفسانی ممتاز و بی نظیر بوده است. او در شکیبایی و حلم، زهد و تقوی، فصاحت و بلاغت، تعلیم و تربیت، تدبیر و سیاست، ثبات قدم و قوت قلب، عبادت و انقطاع از خلق، شجاعت و عزت نفس، یکتا و بی همتاست.
در شرح صدر و تحمل بر مصایب چشم روزگار را خیره ساخته و برای حفظ مقدّسات اسلامی آنی آرام نداشته و در سایهی انقلاب عظیم برادر بزرگوار خویش، علّو مقام خود و خاندان اهل بیت عصمت و طهارت را به گوش عالمیان رسانده است و ظلم و خودسری خونخواران قهار و سرمست اموی و فجایع آنان را به همهی مردمان جزیرهالعرب و بلکه تمام ملل عالم در همهی زمانها فهمانده است.
اگر صفحات تاریخ جامعهی بشری را ورق به ورق بخوانیم و پیش رویم، کمتر میتوانیم مردی را چنین قد برافراشته و فضیلتمند بیابیم. چرا که تعادل اخلاقی و اِعمال قوای انسانی در مزاج، با موانع و مقتضیات محیط خارج، هماره در مصاف میباشند و به وضوح دیده شده که اکثر پیشوایان و زعمای بشریت در جامعه تحلیل رفته و قبل از آن که تأثیر در جامعه بگذارند، جامعه و محیط در آنها تأثیر گذاشته و رنگ دیگری به آنها داده است. لکن اگر در شرح حال و حرکت و گفتار این نابغهی عالم حضرت زینب کبری (علیهاالسلام) دقّت کنیم میبینیم نه تنها پیشوای زنان عالم اسلام و معلم با توان مسلمانان است، بلکه مردان مسلمان را نیز پیشوا و رهنماست. او حتّی تسلیدهنده و آرامش دهندهی امام معصوم (پدر) برادران و برادرزادگان خود نیز میباشد. اکنون ما با بانویی روبهرو هستیم که عالمهی غیر معلمه است؛ زنی که به جهانیان معنای حقیقی عشق و وفاداری و تربیت و خانه داری را آموخت، آن هم نه خانهای که محدود به چند تن دختر و پسر باشد، بلکه خاندانی که هشتاد و چهار نفر زن و بچه، بزرگ و کوچک، بیبی و کنیز و بانوهای بزرگ و شاهزادگان سترگ عرب و عجم، مانند شهربانو و رباب در آن هستند که همه داغدیده و ستم کشیده و فرسودهی سفر و جور و ظلم دشمناند. زینب چنین خاندانی را رئیس و بانو بوده و همهی آنها را در سایهی حلم و حزم و علم و صبر خویش، پرورش و تربیت میفرموده. کدام یک از ملل عالم یا اقوام بنیبشر تاکنون توانسته بانویی این چنین تربیت نماید؟ در میان کدام قوم و ملتی، نظیری برای حضرت زینب کبری (علیهاالسلام) دیده شده؟ به راستی انسانهای با بصیرت باید به وجود مبارک او افتخار کنند و تعالیم مقدسهی او را سرمشق زندگی فردی و اجتماعی خودش قرار دهند و از وی پیروی کنند تا در آغوش سعادت ابدی قرار گیرند.
خانوادهی زینب (علیهاالسلام)
به جز زینب (علیهاالسلام) و اعضای خانوادهاش کیست که دارای تباری چنین اصیل و روشن و پاک و شناخته شده باشد؟
او مولودی است، دارای شرافت و نجابت و برخوردار از اصالت خانوادگی است و در پاکیزگی دودمان، همانندی در عالم ندارد.
جد بزرگوارش حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) پدرش حضرت علی (علیهالسلام) که روزگار نظیر او را در عرصهی گیتی ندیده است. او فرزند کسی است که در دوران خلافتش بهترین نظام حکومتی را بر مبنای عدل و قسط به وجود آورده؛ عدلی که در نهایت او را قربانی خود ساخت. مادرش، حضرت فاطمه سیدهی زنان عالم و مصداق خیر کثیر در قرآن عظیم است. زینب (علیهاالسلام) از مادری مجاهد و شهیده، به دنیا آمده و از پستان چنین معصومه ای شیر نوشیده و محرم راز چنین مادریست. ایشان را برادرانی معصوم و دارای مقام خلافت و امامت است. برادر ارشدش، حضرت حسن بن علی، امام مجتبی (علیهالسلام)، یکی از دو سید جوانان اهل بهشت است. همان کسی که با تصمیم گیری قهرمانانهاش، بزرگترین نرمش تاریخ را در آن مقطع تاریخی حساس، به نفع اسلام نشان داد. خواری اتهام جاهلان را پسندید ولی خواری اسلام و فراموشی قرآن را نپسندید. برادر دیگرش، حضرت حسین بن علی، سیدالشهدا (علیهالسلام)، دیگر سرور جوانان اهل بهشت است. زینب (علیهاالسلام)، همرزم و همراه حسین است. همان حسینی که با شهادت انتخاب گرانهی خود، بزرگترین حماسهی جاوید تاریخ را پدید آورد و اسلام را زندگی و تشیع را رونقی جدید بخشید.
برادر دیگرش، حضرت ابوالفضل العباس (علیهالسلام)، سردار رشید سپاه حسین (علیهالسلام) در واقعهی کربلا، سقا و علمدار، که خلوص و صفایش درسی برای همهی عاشقان و دلدادگان راه خداست او در عرصهی عاشورا پشت و کمر حسین (علیهالسلام) است آن چنان که امام (علیهالسلام) در وصفش پس از شهادت فرمود: «اَلآنَ اِنکَسَرَ ظَهری وَ انقَطَعَت رَجائی و...؛ اکنون کمرم شکست و امیدم ناامید شد».
و دیگر برادرانش از فرزندان امّ البنین (علیهالسلام) که هر یک در واقعهی عاشورا درخشیدند و شجاعتهای بینظیر در راه هدف مقدس خود، نشان دادند و وجودشان هم چون قمرهایی به گرد خورشید حسینی بود. برادر دیگرش محمد حنفیه است که ظاهراً به خاطر عارضهای قادر به حضور در عرصهی کربلا نشد.
آیات و روایات در شأن خاندان حضرت زینب (علیهاالسلام)
1ـ آیهی تطهیر (احزاب/33)؛ 2ـ آیهی مباهله (آل عمران/61)؛ 3ـ آیهی مودت (شوری/22)؛ 4ـ آیه اطعام (دهر/8)؛ 5ـ آیهی ولایت (نساء/59) و 6ـ آیهی زکوه (مائده/55) و آیات دیگر.
احادیثی که در شأن و مرتبت خاندان عصمت و طهارت آمده است:
1ـ حدیث ثقلین: «اِنّی تارِکٌ فیکُم الثَّقَلین کِتاب الله و عِترتی... ».
2ـ حدیث ولایت: «مَن کُنتُ مَولاهُ فَهذا عَلیٌ مَولاه».
3ـ حدیث منزلت و روایات دیگر.
بدین سان کیست که چون زینب باشد؟
با این جمال ظاهر و باطن، از شجرهی مقدس و مصداق عترت، فرزند امام، خواهر امام، عمهی امام، تالی معصوم و از نسل معصوم (علیهمالسلام) که زبان در وصفش ناتوان است.
شگفتیهای زندگانی حضرت زینب (علیهاالسلام)
کار زینب و زندگی او شگفتانگیز و تعجب آفرین است. او زن است و از جنبهی عاطفی رقیق القلب. ولی آن جا که ضرورت ایجاب میکند استوار و مقاوم، در راه هدف چون کوهی پا برجا میایستد. مادر است و چون همهی مادران اهل مهر و محبت و رحمت. اما وقتی که وظیفهی دینی و حفظ موجودیت اسلام و قرآن مطرح است فرزندان عزیز خود را فدا میسازد.
زنان عموماً در تنگناها پناهی میجویند ولی زینب زنی است که پناه میدهد. زنان، در برابر صحنههای خون و جراحات، به ویژه در مرگ عزیزان، دچار بیهوشی و ضعف شده و خود را میبازند، ولی زینب با چنان قوت قلبی به واقعه مینگرد که مایهی تسکین امام سجاد (علیهالسلام) میشود. او خانه دارد، زندگی و سر و سامان دارد. همسر و فرزندان دارد و طبیعی است که به همهی آنها علاقه و انسی شدید داشته باشد. اما همانند غیب دانی که از آیندهی خود و جامعهاش و از همه مهمتر از وظیفه و رسالتش آگاه است، شرط ضمن عقد را همراهی با حسین (علیهالسلام) قرار میدهد تا رسالت خون و پیام را به انجام رساند و این مایهی شگفتی مردم جهان واقع شده، یک زن و این همه تصادم و کشمکش آیا عجیب نیست؟!
زینب (علیهاالسلام) جمال الهی مینگرد و «ما رَأیتُ اِلاّ جَمیلاً» گفته و آینهای می شود برای انعکاس آن جمال به ره پویانش.
ازدواج و زندگی حضرت زینب (علیهاالسلام)
ایشان با عبدالله بن جعفر پسر عموی خود ازدواج کرده و خانواده تشکیل میدهد، امکان حیات اشرافی برای او کاملاً موجود است. این که بر بالش ناز تکیه کند و خدمتگزاران را به خدمت گیرد و اوقات و ایام را با شادابی و عیش به نحوی لذّتبخش بگذراند؛ ولی شأن زینب (علیهاالسلام) از این فراتر است. او خود را متعهّد و مسئول زندگی شرافتمندانه و آزادمنشانهی خویش و دیگران میدانست و به این خاطر راه خدمت به دین و انسانیت را برگزید. ایشان با استفاده از امکانات شخصی و اختیاراتی که از تصرف در اموال عبدالله (همسرش) به دست آورد خانهی خود را امید و پناهگاه نیازمندان قرار داد. مستمندی نبود که از خوان عنایت او بیبهره ماند. او هیچگاه آنان را ناامید و بی جواب نمیگذاشت. در همین حال، خدمات مربوط به هدایت و رهبری زنان نیز به قوت خود باقی بود. چه بسیار بانوانی که مشکلات خود را نزد زینب برده و با دست پر از پیش او بر میگشتند! چه بسیار شاگردانی که در مکتب او دانش فرا گرفته و بعدها در جامعهی زنان درخشیدند. براساس اسناد تاریخی زینب (علیهاالسلام) در کوفه برای زنان کلاس درس تفسیر قرآن برپا کرده بود گاهی پدر بزرگواراش امام علی (علیهالسلام) نیز ناظر به تدریس ایشان بوده و نکاتی را به او القا میکرد.
حضرت زینب (علیهاالسلام) رئیس کاروان کربلا بود. حفظ و حراست آنان را وظیفهی خود می دانست و در انجام آن کوشا بود. با اهل بیت حسین (علیهالسلام) و دیگر شهیدان، به ویژه با کودکان مدارا داشت و در میان آن همه اندوههای سوزناک، خود را حامل رسالتی عظیم و رسانندهی پیام سترگ میشناخت. وظیفهاش سنگین بود ولی آن را تحمل میکرد. هم اُسرا را سرپرستی میکرد و هم به آنان تسلی میداد و در عین حال به پرستاری امام سجاد (علیهالسلام) و دلداری او میپرداخت. که الحق کاری شگفت انگیز بود.
فهرست منابع:
1ـ قرآن حکیم، مترجم: مکارم شیرازی، محقق: محمد فقیهی رضایی، تهران، مرکز طبع و نشر قرآن، بینت.
2ـ قائمی، علی، زندگانی حضرت زینب (علیهاالسلام)، رسالتی از خون و پیام، تهران، انتشارات امیری، 1372.
3ـ خامنهای، علی، صلح امام حسن (علیهالسلام)، بیجا، انتشارات آسیا، 1348.
4ـ قمی، عباس، منتهی الآمال، تهران، کتابفروشی، اسلامیه، 1362.
5ـ شبیری، اعظم، سیمای زینب (علیهاالسلام) در آئینه تاریخ، قم، مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران، مرکز نشر هاجر، 1385.