یکشنبه, 01 مهر,1403

­

دوشنبه, 26 بهمن,1394

آیا ایرادی ندارد که در مساجد مرگ بر آمریکا و ... می گوییم؟

آیا ایرادی ندارد که در مساجد مرگ بر آمریکا و ... می گوییم؟
مسجد از همان زمان تأسیس توسط پیامبر گرامی اسلامی تنها جایگاه عباداتی چون نماز و ذکر زبانی نبوده است بلکه پایگاه اجتماعی، فرهنگی، آموزشی و سیاسی مسلمانان بوده است


ما در خیلی از روایات شنیده ایم که در مسجد فقط ذکر خداوند باشد و حرف از آخرت بزنیم آیا ایرادی ندارد که در مساجد مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل می گویند پس چرا با روایات مطابقت ندارد لطفاً توضیح دهید؟


یکی از واجبات دین ما که در فروع دهگانه دین وارد شده است «تبری» برائت جوئی از مشرکین و ظالمان می باشد، تولی و تبرّی آنقدر مورد تأکید اسلام است که در حدیث آمده است «امام صادق: هر که به خاطر دین حبّ و بغض نداشته باشد دین ندارد.»[1]
مسجد از همان زمان تأسیس توسط پیامبر گرامی اسلامی تنها جایگاه عباداتی چون نماز و ذکر زبانی نبوده است بلکه پایگاه اجتماعی، فرهنگی، آموزشی و سیاسی مسلمانان بوده است.
مسجد پایگاه اجتماعی و سیاسی اسلام:
پیامبر در مسجد و در اجتماع سپاهیان و مسلمانان که برای بدرقه آنان حاضر می شدند فرماندهان سپاه را معرفی می کرد و بر لزوم تقویت و اطاعت از آنان تأکید می کرد مثلاً در جنگ موته رسول خدا در حالی که بر شانه های علی و عباس تکیه داده بود در مسجد حاضر شد و برای مردم خطبه خواند و آنان را به جهاد ترغیب نمود و در همان جا اسامه را به عنوان فرمانده لشکر به مردم معرفی نمود.[2]
علی ـ علیه السلام ـ در مسجد از معاویه و یاران او بیزاری می جست و مردم را ترغیب به جهاد با معاویه می نمود که نمونه های آن در نهج البلاغه فراوان است.
در تاریخ آمده است که گفتگوهای علمی و سیاسی پیامبر با هیئت های نمایندگی قبایل مختلف در مسجد برگزار می شده است پیامبر در کنار یکی از ستونهای مسجد که تا به امروز به نام «اسطوانة الوفود» شناخته می شود این هیئت ها را به حضور می پذیرفت و با آنان به مذاکرات دینی و سیاسی می پرداخت.[3]
هنگامی که گروهی از امویان در مسجد سرگرم اظهار شادمانی از پیروزی معاویه بودند آنان را اندرز داد و از پیامدهای زیانبار تلاش و فعالیتشان در حزب شیطان بر حذر داشت.[4]
روزی معاویه در سفری به مدینه وارد مسجد النبی شد و در سخنانش به امیرالمؤمنین(ع) اهانت نمود، امام حسن به پا خاست و چنان به معاویه پاسخ گفت که او مجبور شد یاوه گویی هایش را نا تمام رها کند و از منبر فرود آید.[5]
امام محمد تقی(ع)پس از شهادت پدر گرامی اش با حضور بر منبر جد خویش در مسجد النبی به معرفی مقام خود پرداخت.[6] که تلاش در جهت تقویت جایگاه اجتماعی امامت به حساب آید با توجه به مطالب بالا روشن است که مسجد پایگاه مبارزات فرهنگی و سیاسی پیامبر و ائمه بر علیه مشرکان و ظالمان بوده است.
انجام این گونه تلاش های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی در مسجد سبب می شود که این مکان مقدس به عضوی فعال از پیکره جامعه اسلامی تبدیل شود و مسجد با حیاتی ترین مسائل مسلمانان پیوندی استوار داشته باشد و نه تنها مغایر با قداست مسجد نیست بلکه مایه عظمت و قداست بیشتر مسجد می شود.
عبدالله بن ابی سر کرده منافقان در جنگ احد بدون عذری قابل قبول از میانه راه به مدینه برگشت و یک سوم سپاه پیامبر را نیز که همدست او بودند با وی برگشتند در اولین نماز جمعه بعد از جنگ مسلمانان در مقابل چشم پیامبر او را از مسجد بیرون کردند.[7] با توجه به سیره پیامبر و ائمه در استفاده از پایگاه مسجد جهت مبارزات فرهنگی و سیاسی و اجتماعی ما نیز باید با تأسی از آن بزرگان مسجد را پایگاه مبارزه با مستکبران و ظالمان زمانه قرار دهیم که شیطان بزرگ آمریکا و اسرائیل از سرکردگان آن می باشند همان طور که شهید مطهری می فرمایند: اگر حسین بن علی امروز بود می گفت: اگر می خواهی برای من عزاداری کنی برای من سینه و زنجیر بزنی شعار امروز تو باید فلسطین باشد شمر امروز موشه دایان (نخست وزیر وقت اسرائیل) است شمر هزار و سیصد سال پیش مرد شمر امروز را بشناس.[8]
لذا فریاد برائت از مشرکین و ظالمان زمان جزء بزرگترین عبادتها و اطاعت از خدا و بالاترین ذکرها در مساجد می باشد حسن ختام این پاسخ را با کلامی از امام خمینی به پایان می بریم:
در صدر اسلام مساجد، محافل و نمازها جنبه سیاسی داشته اند از مسجد راه می انداختند لشکر را به جنگی که باید بکنند و به آن جایی که باید بفرستد از مسجد مسائل سیاسی طرح ریزی می شد، مسجد محل این بود که مسائل سیاسی در آن طرح بشود مع الأسف مساجد را ما کاری کردیم که به کلی از مصالح مسلمین دور باشد و با دست ما آن طرح هایی را که برای ما ریخته بودند با دست خود ما پیاده شد.[9]
معرفی منبع جهت مطالعه بیشتر:
- نقش مساجد در پیروزی انقلاب اسلامی،تهران : مرکز اسناد انقلاب اسلامی.

پی نوشت ها:
[1] .
محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج4، ص 1807.
[2] .
کتاب احتجاج احمد بن ابوطالب طبرسی ص70.
[3] .
کوی دوست، ص 162.
[4] .
کوی دوست، ص177.
[5] .
همان.
[6] .
مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج49، ص 108.
[7] .
مغازی، محمد بن عمر واقدی، ترچمه محمود مهدوی، ص 424.
[8] .
مطهری، مرتضی، حماسه حسینی، انتشارات صدرا، چاپ سی ام، ص 291.
[9] .
صحیفه نور، ج18، ص 276.

 

نوشتن یک نظر

افزودن نظر

x
دی ان ان