بحث تفصیلی نجاست کفار نیازمند تحقیق و بررسی جداگانه است، اما آنچه که در اینجا میتوان بهعنوان پاسخ به سؤال مذکور ارائه داد، چنین است:
کافر به دو دسته تقسیم می شود: کافر کتابی که معروف به اهل کتاب است و کافر غیرکتابی.
در خصوص کافر غیرکتابی ظاهراً همه علما به نجاست آنها حکم کردهاند و احدی در نجاست آن تشکیک نکرده است. اما درباره نجاست کافر کتابی که عبارت است از یهود، نصارا و مجوس، علما اختلاف دارند که آن هم ناشی از اختلاف در روایات است. در اینجا روایات دو دستهاند: دستهای از روایات بر نجاست کافر کتابی دلالت دارد، و در مقابل عدهای از روایات، ناظر بر طهارت آنان است. به تبع روایات، علما هم به دو دسته تقسیم شدهاند. به تعبیر دیگر، درباره نجاست کافر کتابی عمدتاً دو دیدگاه وجود دارد: طرفداران نجاست کافر کتابی میگویند: روایات دال بر نجاست، ناظر بر نجاست ذاتی آنان است؛ یعنی کافر کتابی ذاتاً نجس است. در مقابل قائلین به طهارت کافر کتابی معتقدند که روایات دال بر نجاست، ناظر بر نجاست عرضی است؛ به این معنا که کافر کتابی، ذاتاً نجس نیست، ولی چون بهطور معمول در خوراک، پوشاک و نوشیدنیها با چیزهایی مانند مشروبات الکلی، شراب، گوشت خوک و پوست حیوانات ذبح نشده و... سر و کار دارند که اسلام آنها را نجس میداند، لذا موجب نجاست کفار کتابی میشود. بنابراین اگر بدن آنها به این چیزهای نجس آلوده نباشد، پاک است.
تعدادی از فقها ـ قدما و معاصرین ـ از جمله شیخ مفید، شیخ طوسی، عاملی ـ صاحب «مدارک الاحکام» ـ محقق سبزواری، مقدس اردبیلی1 شهید صدر قدسسره 2، آیةالله خویی3 و محمدرضا آلیاسین، سیدصدرالدین، سیدمحسن امینی، کافر کتابی را پاک دانستهاند.۴
از فقیهان حاضر بعضی گفتهاند: اقوی طهارت است، هر چند احوط اجتناب است.۵ در مقابل، اکثریت فتوا بر نجاست کافر دادهاند مطلقاً، اعم از کتابی و غیرکتابی؛ یعنی اهل کتاب چون پیغمبری حضرت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم را قبول ندارند، نجساند و گفتهاند: کافر کسی است که خدا یا پیامبر اسلام را قبول ندارد۶ و منکر پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم ، در ردیف منکر خدا قرار دارد و همانگونه که منکر خدا نجس است، منکر رسالت حضرت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم نیز نجس است.
قائلین به طهارت کفار کتابی، با استناد به روایات متعددی7 گفتهاند، این که راویان حدیث معمولاً سؤال از آلودگیها و نجاسات عرضی کفار کتابی کردهاند، کاشف از این است که طهارت ذاتی آنان امری مسلم بوده است.
طرفداران نجاست کافران کتابی، آیه مبارکه: «یا ایها الذّین آمنوا انما المشرکون نجس»8 استدلال کرده و گفتهاند: مشرکان نجساند. در تفسیر المیزان آمده: «وقتی خداوند ممنوع بودن ورود مشرکان به مسجدالحرام را تحلیل میکند به این که آنان نجساند، دانسته میشود که برای مشرکان گونهای پلیدی و برای مسجد گونهای پاکی و پاکیزگی اعتبار کرده است؛ به هر حال آنگونه پلیدی، هرچه باشد، چیزی غیر از نجس بودن فقهی است که با خیسی سرایتکننده نباید به ایشان نزدیک شد».9
روایاتی که این آقایان با آنها به نجس بودن کافران استدلال کردهاند، چند دستهاند: در بعضی از آنها از نیمخورده کافران منع شده است.10 برخی دیگر، مسلمانان را از هم غذا شدن با کافران در یک ظرف باز داشته است.11
دستهای از خوردن و آشامیدن در ظرفهای کافران منع میکنند.12 و بر اجتناب از حمام کردن در حمام آنان در روایاتی تأکید شده است.13 در بعضی از روایت از امام علیهالسلام چنین نقل شده که هرگاه با غیر مسلمانان دست دادی، دستت را بشوی.1۴ در یک بررسی دقیق، روشن میگردد که همه این روایات ناظر به نجاسات عرضیای است که کافران از آنها اجتناب نمیکنند؛ یعنی ملاک ممنوعیت از معاشرت آنان، نجاست عرضی و خارجی است.
آیةالله خویی قدسسره در مقام بررسی این دو دسته از روایات چنین اظهار نظر میکنند: روایاتی که بر طهارت کافران اهل کتاب دلالت دارند، از حیث سند معتبر بوده و از لحاظ دلالت نیز صراحت دارند. مقتضای جمع عرفی بین دو طایفه از روایات این است که نهی در روایات نجس بودن کافران، حمل بر کراهت شود؛ زیرا روایات دال بر طهارت کافران، نص است و صراحت دارد، اما طایفه دیگر، ظهور در نجاست کفار دارد و طبق قاعده، نص بر ظاهر مقدم است».1۵ این در حالی است که خود ایشان در رساله عملیهشان میفرماید: نجاست کافر کتابی، مطابق احتیاط و موافق مشهور است؛ بنابراین اجتناب لازم است.
یکی دیگر از بزرگان در این زمینه، چنین مینویسد: «در برابر اخباری که بر نجس بودن کافران، به آنها استدلال شده است، روایت دال بر طهارت و پاکی کافران کتابی، از حیث تعداد بیشتر و از لحاظ دلالت، قویتر و از نظر سند نیز کمتر از آن ها نیست. گزینش اخبار دال بر نجس بودن کفار، مستلزم تقدم ضعیف بر قوی و کمتر بر بیشتر است و در صورت تساوی، یا قائل به تساقط میشویم و باید به اصل پاکی انسان مراجعه شود و یا قائل به تخییر، که روایات پاک بودن کافران را بر میگزینیم.16
افزون بر اینها در قرآن کریم بر جواز ازدواج با کافران اهل کتاب و حلیت طعام آنها تصریح شده است: «الیوم احلّ لکم الطیّبات و طعام الذین اوتوا الکتاب حلّ لکم و طعامکم حلّ لهم و المحصنات من المؤمنات و المحصنات من الذین اوتوا الکتاب من قبلکم اذا اتیتموتهنّ اجورهنّ محصنین غیر مسافحین و لا متخذّی اخدان و من یکفر بالأیمان فقد حبط عمله و هو فی الآخرة من الخاسرین؛17 امروز چیزهای پاکیزه بر شما حلال شده است. طعام اهل کتاب بر شما حلال و طعام شما نیز بر آنها حلال است و نیز زنان پارسای مؤمن و زنان پارسای اهل کتاب، هرگاه مهرشان را بپردازند بهطور زناشویی، نه زناکاری، بر شما حلالند. هر کس که به اسلام کافر شود، اعمال او تباه میگردد و در آخرت از زیانکاران است». در اینجا دانستن این مطلب لازم است که حلیت طعام آنها و جواز ازدواج با آنان، فرع بر پاکی خود آنها است.
مرحوم صاحب جواهر قدسسره پس از بحث و بررسی در این زمینه و نقد اقوال، چنین میفرماید: «از این پس، هیچ اشکالی در جواز ازدواج با اهل کتاب چه بهصورت دائم و چه بهصورت موقت وجود ندارد» و در پایان از اینکه توانسته این مشکل فقهی را برای همیشه حل نماید، خدای را سپاس میگوید.18/19 ایشان در جای مینویسد: «اما سایر احکام کفار کتابی، مانند مساوی نبودنشان با مسلمانان و وجوب قتل مرتد نهتنها مربوط به دوران تأسیس که در عصر استقرار نیز همان است. اسلام در برخورد با کافران، اصول بنیادین و خدشهناپذیری مانند اصل نفی سبیل کفار بر مسلمانان و اصل عدم رکون به آنان را مورد تأکید قرار داده که مسلمانان مؤظف به رعایت این اصول هستند.»
در قرآن حد و مرز معاشرت با کافران بهطور مشخص بیان شده و به صراحت از دوستی با آنان منع میکند: «لا یتخذ المؤمنون الکافرین اولیاء من دون المؤمنین»20 مؤمنان، کافران را به جای مؤمنان دوست نگیرند. «یا ایها الذین آمنوا لاتتخذوا الیهود و النصاری اولیاء»؛21 ای کسانی که ایمان آوردهاید، یهودیان و مسیحیان را اولیای خویش قرار ندهید.22 پس دوستی با کافران زمانی مذموم است که موجب خودباختگی روحی و پذیرش سیادت کافران گردد و این دوستی مورد نهی اکید قرآن است؛ امّا معاشرت با حفظ عزت اسلامی، نهتنها ممنوع نیست که قرآن به آن توصیه کرده است.23
▪ پینوشتها
1. جناتی، محمدابراهیم، طهارة الکتابی/25.
2. صدر، الفتاوی الواضحة/319.
3. خویی، التنقیح فی شرح عروةالوثقی/2/54 و 52.
4. مغنیه، محمدجواد، فقه الامام جعفرالصادق علیهالسلام /1/33، به نقل از مجله فقه، شماره 14/235.
5. بزرگانی که قائل به طهارت کافر کتابیاند، عبارتند از: آیات عظام سیدعلی سیستانی، وحید خراسانی، موسوی اردبیلی، حاج شیخ میرزا جواد آقای تبریزی؟قهم؟.
6. مکارم شیرازی، ناصر، توضیح المسایل/191/مسئله107.
7. حر عاملی، محمدبن حسن، وسایلالشیعه.
8. توبه/28.
9. تفسیر المیزان/9/229.
10. وسایلالشیعه/2/158 ـ 159.
11. همان/16/471.
12. همان/1/165.
13. همان/158.
14. کلینی، محمدبن یعقوب، اصول کافی/2/650/ح10 و 12.
15. خویی، التنقیح/2/52 و 53.
16. مغنیه، محمدجواد، فقه الامام جعفر صادق علیهالسلام /1/33.
17. ر. ک: مائده/5.
18. نجفی، محمدحسین، جواهرالکلام/30/42.
19. برای اطلاع بیشتر ر. ک: ابراهیمی، محمدع ازدواج با بیگانگان، قم، دفتر تبلیغات، 1377.
20. آلعمران/28.
21. مائده/5. شبیه این: ممتحنه/1.
22. ر. ک: تفسیر نمونه/2/498 و ج4/413.
23. ممتحنه/9.
مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم
برگرفته از هفته نامه افق حوزه شماره 537