در پارهای از موارد استناد به سنت حضرت فاطمهعلیها السلام در متون فقهی اهلسنت و شیعه مشترک است که برخی از روایات فقهی بر اساس موضوعات آنها در ادامه میآید:
فلسفه احکام
حضرت فاطمه زهراعلیها السلام در بخشی از خطبه مفصل خود که در مسجد مدینه پس از وفات پیامبر اکرمصلی الله علیه و آله و سلم ایراد فرمود، ضمن اشاره به برخی احکام الهی، فلسفه وضع این احکام را بیان میکند. مسلماً توجه به حقیقت احکام و حدود الهی و علل تشریع آنها در بحثهای فقهی راهگشا است.(دایرةالمعارف فقه مقارن، ص۴۰۸)آن حضرت در قسمتی از خطبه میفرماید: «خداوند ایمان را سبب پاکی شما از شرک قرار داد، نماز را عاملی برای دوری و منزه گرداندن شما از تکبر، زکات را مایه تزکیه نفس و زیاد شدن رزق، روزه را برای تثبیت اخلاص، حج را وسیله تقویت اسلام، و... مقرر داشت».(الإحتجاج علی أهل اللجاج، ج۱، ص۹۹)
آداب ازدواج و امور خانواده
در اسلام بر ازدواج بهعنوان سنتی حسنه، تأکید شده و در فضیلت آن و نکوهش ترک آن، روایات بسیاری وارد شده است؛ سیره اهلبیتعلیهم السلام نیز گواه روشنی بر آن است. برخی برای استحباب ازدواج، به روایتی استناد کردهاند که در آن امام صادقعلیه السلام به زنی که مدعی بود با ترک ازدواج دنبال فضیلت است، سیره فاطمهعلیها السلام را یادآور شد و تأکید کرد که اگر ترک ازدواج فضیلت داشت، فاطمه از همه بر آن سزاوارتر بود.(وسایل الشیعه، ج14، ص117)برخی فقیهان شیعه از جمله وجوه استحباب روزه اول ذیالحجه را ازدواج علیعلیه السلام و فاطمهعلیها السلام در این روز دانستهاند.(المعتبر فی شرح المختصر، ج2، ص710)
کار در خانه
درباره کار و خدمت در خانه شوهر، فقیهان مسلمان چند نظر ابراز کردهاند: فقیهان شیعه کارهای خانه را وظیفه شرعی و الزامی زن ندانستهاند(الحدائق الناضره، ج25، ص125)و در این مسئله به اقدام پیامبر استناد کردهاند که در تقسیم کار میان علی و فاطمه، کارهای خانه را بر عهده فاطمه نهاد و کارهای بیرون را به علیعلیه السلام واگذاشت.(المبسوط، ج16، ص55)یحییبن حسین، از فقهان متقدم زیدی، نیز با همین استدلال، کارهای خانه را بر عهده زن دانسته است. به نظر میرسد روایت یادشده بر وجوب دلالت ندارد؛ چراکه تقسیم کار به درخواست آن دو بزرگوار بوده است. علاوه بر آنکه تقسیم مجموعه فعالیتهای درون و بیرون، مربوط به اداره خانه است و پیامبر شایسته دانستند که کارهای بیرون خانه را علیعلیه السلام و کارهای درون خانه را فاطمهعلیها السلام انجام دهد و این موضوعت ربطی به مطلق کار زن در بیرون از خانه ندارد یا نافی امکان تقسیم کارها بهگونهای دیگر نیست. در روایات نیز اشاره شده است که فاطمهعلیها السلام، با توجه به دو کنیزی که داشت، بهدستور پیامبر، یک روز از سه روز را خود عهده دار کارها میشد.(الانوار اللوامع، ج10، ص93)
ازدواج با خویشان نزدیک
در منابع شیعی، علامه حلی با استناد به حدیث پیامبر، که ازدواج با خویشاوندان را نهی کردهاند، ازدواج با اجنبی را از مستحبات ازدواج شمرده است.(تذکره الفقها، ج2، ص569)برخی دیگر این نظر را با عنوان «قیل» آورده(الحدائق، ج23، ص17)و گفتهاند که مبنای آن، تبعیت از حدیثی است که اهل سنت نقل کردهاند.(القواعد، ج1، ص381)موارد دیگری نیز در احکام ازدواج وجود دارد که در آن ها شاهد حضور نام حضرت فاطمهعلیها السلام هستیم، مانند استحباب خطبه خواندن(نوادر المعجزات، ص85)؛ پرداخت چیزی پیش از زفاف به عروس(ابوداوود سجستانی، ج1، ص472)؛ حکم دف زدن، که برخی در جواز آن گفتهاند در عروسی حضرت دف زده شده است(دعائم الاسلام، ج2، ص206)؛ رضایت دختر(جامع الشتات، ج4، ص425)؛ و کیفیت اجرای صیغه عقد(مستدرک الوسایل، ج14، ص311). بیشتر این موارد در منابع فریقین آمده است.
احکام ولادت
در اسلام، برای تولد فرزند، آدابی ذکرشده که برخی از آنها از فاطمه نقل شده و برخی دیگر گرچه از آن حضرت نقل نشده، ولی مربوط به ایشان بوده است. از جمله:
1 استحباب عقیقه: عقیقه و قربانی کردن برای نوزاد، سنتی اسلامی و مورد اتفاق فقیهان است و کتابهای مستقلی درباره آن نوشته شده است.(الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج15، ص307)دلیل استحباب آن، عقیقه کردن برای حسن و حسینعلیهما السلام است که در برخی روایات، کار پیامبر شمرده شده است(مکارم الاخلاق، ص228)و در برخی دیگر، کار فاطمهعلیها السلام.(عیون اخبار رضا، ج1، ص50)سنت دیگری که در عقیقه به فعل فاطمهعلیها السلام استناد میشود، دادن بخشی از گوشت قربانی به قابله نوزاد است. در برخی از منابع، مقدار آن یک چهارم گوسفند(المبسوط، ج1، ص395)و در برخی، یک ران کامل است.(معرفه السنن، ج7، ص240)بیشتر فقیهان اهلسنت، دادن بخشی از گوسفند را به قابله، به فعل حضرت فاطمهعلیها السلام مستند کردهاند که بهدستور پیامبر این کار را انجام داد.(الاقناع، ج2، ص246)
2 صدقه بهاندازه وزن موی سر نوزاد: در منابع فقهی و روایی، در تراشیدن موی سر نوزاد و صدقه دادن بهاندازه وزن آن، به فعل فاطمهعلیها السلام استناد شده است که این کار را بهدستور رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم انجام داده بود.(مکارم الاخلاق، ص228)گاه نیز بهصورت کلی آمده است که فاطمهعلیها السلام وقتی فرزندی به دنیا میآورد، موی سر او را میتراشید و هم وزن آن، درهم یا نقره صدقه میداد.(المغنی، ج11، ص122)گاه تصریح شده است که فاطمهعلیها السلام این کار را برای حسن، حسین، زینب و ام کلثوم انجام داده است. فقیهان شیعه(الحدائق، ج25، ص65)و اهلسنت، به اجمال یا تفصیل، اقدام حضرت فاطمهعلیها السلام را بازگو و به آن استناد کردهاند.
3 ختنه فرزندان پسر: این کار سنتی ابراهیمی و مورد تأیید اسلام است. از نظر فقیهان، پس از بلوغ، بر خود شخص واجب است(المهذب، ج2، ص261)و پیش از آن، بر پدر و مادر مستحب است.(المجموع، ج1، ص302)در اغلب منابع اهلسنت، دلیل استحباب ختنه را در روز هفتم تولد، این دانستهاند که امام باقرعلیه السلام نقل کرده است که حضرت فاطمهعلیها السلام در روز هفتم، پسرانش را ختنه کرد.(المجموع، ج1، ص307)در روایات شیعه این امر به پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم نسبت داده شده است.(وسایل الشیعه، ج15، ص165)
4 سوراخ کردن گوش: سوراخ کردن گوش نوزاد، چه دختر چه پسر، مستحب است. منابع فقهی و روایی شیعه به فرمایش پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم استناد کردهاند که به فاطمهعلیها السلام دستور داد گوش حسن و حسین را سوراخ کند.(من لایحضره الفقیه، ج3، ص489)
5 دعای ولادت: در منابع شیعه، درباره دعا برای رفع دشواری وضع حمل، روایاتی واردشده و بابی نیز به آن اختصاص یافته، ولی هیچ کدام از حضرت فاطمهعلیها السلام نقل نشده است.(مکارم الاخلاق، ص409-410)در برخی منابع اهلسنت، از آن بانوی گرانقدر نقل شده است که هنگام وضع حمل ایشان، پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم به امسلمه و زینب (دختر جحش) دستور داد پیش فاطمهعلیها السلام بروند و آیةالکرسی و آیه 54 سوره اعراف و معوذتین (سوره فلق و ناس) را بر او بخوانند.(الاذکار النوویه، ص285)
6 اذان گفتن در گوش نوزاد: در منابع شیعی، طبق روایت امام رضاعلیه السلام از فاطمهعلیها السلام، پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم در گوش راست حسین اذان و در گوش چپ او اقامه گفت.(عیون اخبار الرضا، ج1، ص28)برخی به همین امر برای استحباب اذان و اقامه گفتن در گوش نوزاد استناد کردهاند.(الحدائق، ج25، ص38)
احکام پوشش و نگاه
فقها در مواردی، احکام پوشش (از جمله پوشش در نماز و نیز رابطه با نامحرم) را به کردار یا گفتار حضرت فاطمهعلیها السلام مستند کردهاند.
1 پوشش چهره و دستها: از جمله دلایل کسانی که قائل به واجب نبودن پوشش چهره و بلکه جواز نگاه به آن شدهاند، رفتار حضرت فاطمهعلیها السلام در برابر جابربن عبدالله انصاری است.(مستند الشیعه، ج16، ص47)برخی فقها به دلیل ضعف سند و ممکن نبودن التزام به مضمون سند، این حدیث را در خور استناد ندانستهاند.(خویی، النکاح، ج1، ص59)در نوع پوشش زن در نماز نیز فقها به فعل فاطمهعلیها السلام استناد و درباره آن بحث کردهاند.(منتهی المطلب، ج1، ص237)
از جمله احکام پوشش زنان، پوشیده بودن حجم بدن است، که این حکم پس از مرگ و هنگام تشییع نیز جاری است. لذا در اسلام یکی از احکام استحبابی در تشییع جنازه، بهویژه در خصوص میت زن، قرار دادن جنازه در تابوت است. هم فقهای شیعه(منتهی المطلب، ج1، ص443)و هم فقهای اهلسنت(ابن قدامه، المغنی، ج2، ص409)این حکم را مطرح کردهاند. نخستین بار در اسلام، ساخت تابوت به خواست حضرت فاطمهعلیها السلام صورت گرفت و در تشییع پیکر ایشان از آن استفاده شد. ایشان شیوه تشییع جنازه زنان را خوش نمیداشت، زیرا فقط پارچهای روی آنان میانداختند و برجستگیهای بدنشان آشکار بود. از این رو، از اسماء بنت عمیس خواست که برای پوشیده ماندن بیشتر، هنگام تشییع ایشان، چارهای بیندیشد. اسماء که از زنان مهاجر به حبشه بود و گویا در آنجا دیده بود که مردگان خود را در تابوت سرپوشیده میگذارند، طبق همان الگو، با یک تخت وارونه، نمونهای برای نشان دادن به حضرت ساخت. حضرت نیز پسندید و دستور داد که اسماء مانند آن را برایش بسازد. این جریان، هم در منابع شیعی(وسایل الشیعه، ج2، ص875)و هم در منابع حدیثی و فقهی اهلسنت(السنن الکبری، ج4، ص34)نقل شده است.
2 حکم صدای زن: در حرمت شنیدن صدای زن نامحرم، میان فقها اختلاف نظر وجود دارد.(کشف اللثام، ج7، ص29)برای جواز آن به سیره پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم و اهلبیتعلیهم السلام استناد شده است که با نامحرمان گفتوگو میکردند. از آن جمله است سخن گفتن حضرت فاطمهعلیها السلام با صحابه، مانند سلمان و ابوذر و مقداد(مستند الشیعه، ج16، ص68)، حضور در مسجد در جمع گروهی از اصحاب برای مطالبه میراث خود، و ایراد خطبه در میان مهاجران و انصار.(الحدائق، ج23، ص66)
احکام مردگان
در فقه اسلامی، درباره احکام مردگان نیز به سیره حضرت فاطمهعلیها السلام استناد شده است، از جمله درباره احکام محتضر(فقه السنه، ج1، ص502)، آرزوی مرگ کردن(الخصائص الفاطمیه، ج2، ص529)، مقدار کفن، شرکت بانوان در تشییع جنازه، خواندن نماز میت در شب، دفن میت در شب، آداب دفن، سوگواری برای مرده، تسلیت گفتن و زیارت قبور. در منابع شیعی نیز برای اصل جواز حضور زنان در تشییع جنازه، به حضور فاطمهعلیها السلام در تشییع جنازه و خاکسپاری خواهرش و نماز بر او استناد کردهاند.(الحدائق، ج4، ص85)فقهای شیعه درباره اولویت داشتن زن بر دیگران برای نماز میت خواندن، در صورتی که از دیگران به مرده نزدیک تر باشد، به نماز خواندن فاطمهعلیها السلام بر خواهرش، زینب، استناد کردهاند که بهدستور پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم بود.(ذکری الشیعه، ج1، ص418)در کراهت داشتن یا نداشتن نماز بر میت و خاکسپاری جنازه در شب، میان فقها اختلاف نظر وجود دارد. برخی از فقهای اهلسنت، قائل به کراهت آن شدهاند.(المحلی، ج5، ص114)فقهای شیعه بهطور کلی، تعجیل در انجام دادن امور مردم و خاکسپاری او را مستحب شمردهاند.(نهایه الاحکام، ج2، ص217)در روایات نیز تأکید شده است که اگر کسی شب بمیرد، خاکسپاریاش به روز نیفتد و اگر روز بمیرد، به شب نیفتد.(وسایل الشیعه، ج2، ص674)درباره کراهت نداشتن تجهیز میت در شب، فقهای شیعه(منتهی المطلب، ج1، ص458)و بیشتر فقهای اهلسنت، به نماز و خاکسپاری حضرت فاطمهعلیها السلام در شب استناد کردهاند.(شرح معانی الآثار، ج1، ص514)
سوگواری بر مرده
برای جواز سوگواری، گریه، نوحهسرایی، ادای جملات حزنانگیز و رثای بر مرده، علاوه بر روایات دیگر، به سیره حضرت فاطمهعلیها السلام نیز استناد شده است. از نظر فقهای شیعه، گریه بر مرده، اگر همراه نوحهسرایی و ندبه با اشعار باطل و کذب نباشد، اشکال ندارد.(علامتذکره الفقها، ج2، ص120)در روایتی، امام باقرعلیه السلام به این نکته توجه داده است که زن در مصیبت، نیاز به نوحهسرایی دارد تا اشکهایش جاری شود.(وسایل الشیعه، ج2، ص893)فقها در کنار دلایلی که بر جواز گریه وارد شده است، به گریه فاطمهعلیها السلام بر خواهرش و پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم استناد کردهاند.(تذکره الفقها، ج2، ص120)گریه آن حضرت در فراق پدر، چنان شدید و جان سوز بود که نام فاطمهعلیها السلام در میان زیاد گریهکنندگان عالم ثبت شده است.(الخصال، ص272)از این رو برخی از فقهای شیعه گریه فاطمهعلیها السلام بر پدر، و گریه امام سجادعلیه السلام بر پدرش امام حسینعلیه السلام را خارج از بحث شمردهاند؛ چراکه از افضل عبادات است، اما گریه فاطمهعلیها السلام بر خواهرش، رقیه را از دلایل کراهت نداشتن گریه بر مرده و جواز آن دانستهاند.(مصباح الهدای فی شرح العروة الوثقی، ج6، ص492)
غسل میت
اصل در غسل میت این است که مرد را مرد و زن را زن بشوید. در این قاعده استثناهایی وجود دارد. یکی از آنها رابطه همسری است؛ زن میتواند شوهرش را غسل دهد. فقهای شیعه حکم به بقای پیوند زناشویی پس از مرگ داده و دراین باره به روایتی از امام صادقعلیه السلام استناد کردهاند.(الکافی، ج3، ص157)بر اساس برخی روایات، شوهر از هر شخص دیگری به کارهای پس از مرگ زنش سزاوارتر است (وسایل الشیعه، ج2، ص715) و غسل دادن او مانعی ندارد. (الخلاف، ج1، ص699) از جمله دلایل جواز، وصیت فاطمهعلیها السلام است که از علیعلیه السلام خواست او را غسل دهد(بحارالانوار، ج43، ص214)و بر اساس نقل دیگری، از علی و اسماء بنت عمیس خواست که بدن او را غسل دهند.(معرفه السنن، ج3، ص131)این موضوع در روایات شیعه(علل الشرایع، ج1، ص184)و اهلسنت(الأم، ج1، ص311)نقل شده است و فقها در مجاز شمردن آن، به آنها استناد کردهاند. برخی غسل از روی لباس را ترجیح دادهاند.(جواهر الکلام، ج4، ص51، 53-54)
آداب روزهداری
در منابع روایی شیعی، درباره روزه کامل، از فاطمهعلیها السلام، حدیثی آوردهاند که آن حضرت به نقل از پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم روح روزه و روزهداری را در حفظ گوش و چشم و زبان از گناه میدانست.(بحارالانوار، ج93، ص265)
مالکیت و قاعده «ید»
فاطمه زهراعلیها السلام در مناظرهای که با ابوبکر و عمر در قضیه فدک دارد، درباره حق خود نسبت به فدک و مالکیت آن به قاعده «یَد» استشهاد میکند؛ آن حضرت فرمود: «آیا فدک در دست من نبود؟ و وقتی رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم زنده بود، آیا نماینده من در آن نبود و من از محصول آن نمیخوردم؟ گفتند: آری، فرمود: پس چرا درباره آنچه در دست من بوده از من شاهد و بینه میطلبید؟(بحارالانوار، ج۳۰، ص۳۰۴)
منبع: حوزهنت
برگرفته از هفته نامه افق حوزه، شماره 579