شنبه, 03 آذر,1403

­

ﺳﻪشنبه, 27 بهمن,1394

آیا لغو حجاب به دلیل عدم اعتقاد اکثریت مذاهب به آن صحیح است؟

آیا لغو حجاب به دلیل عدم اعتقاد اکثریت مذاهب به آن صحیح است؟
احکام الهی هرگز غیر عقلی و ضد عقل نیستند اما عقل بشری نیز بسیاری از مصالح و مفاسد را نخواهد فهمید چون از سطح درک عقل فراترند.
 گفته شده، برخی می گویند هر گاه عقلای یک قوم یا مذهب به نتیجه ای درباره حکمی برسند آن حکم حجیت شرعی دارد .حال بر طبق این مبنا آیا می توان به این نتیجه رسید که چون اکثریت مردم روی کره زمین به داشتن حجاب برای زنان اعتقادی ندارند، باید حکم به لغو حجاب داد؟

اگر قرار باشد هر چه عقلا به آن رسیدند بر حکم خدا تقدم و برتری داشته باشد، پس ارسال پیامبران و فرستادن کتاب های آسمانی لغو است، زیرا خیلی از به اصطلاح عقلای عالم به بسیاری از احکام مندرج در کتب آسمانی عمل نمی کنند و یا آن را قبول ندارند. نه از آن جهت که عقل آنها حکم کرده بلکه از‌ آن جهت که امکان فهم فلسفه احکام الهی برای آنها مقدور نیست، چون فلسفه بسیاری از احکام الهی بر بندگان پوشیده است.

به عبارت دیگر احکام الهی هرگز غیر عقلی و ضد عقل نیستند اما عقل بشری نیز بسیاری از مصالح و مفاسد را نخواهد فهمید چون از سطح درک عقل فراترند. به عنوان مثال ممکن است عقلای عالم وجود فرشته و ملائکه را انکار کنند. آیا باید بگوئیم چون آنها به وجود ملائکه حکم نمی کنند، وجود فرشته عقلانی نیست؛ در حالی که این مطلب اساساً از امکان درک عقل فراتر است و خداوند هم برای این، قرآن و کتب آسمانی را فرستاد که آنچه را عقل توان درک آن را ندارد بیان کنند.وحی ودین درمقابل عقل قرارنمی گیرندبلکه آمده اند تاراههای رشدی راکه انسان باعقل نمی تواند بپیماید،به کمک آنها بپیماید.

به فرض ،اکثر مردم ، حکمت های حجاب را درک نکنند، اما این دلیل بر این نیست که خدای حکیم که خالق عقل است حکم غیر عقلی جعل کرده باشد. خداوند حکمی که جعل کرده قطعاً خلاف عقل نیست و روزی بشریت به این نتیجه خواهد رسید که این همه فساد که دامنگیر بشریت شده است، ازجمله بی بند و باری و فساد اجتماعی همه ناشی از نادیده گرفتن دستورات الهی است. چه اینکه هم اکنون نیز بسیاری از دانشمندان به حکمت بسیاری از احکام دین پی برده اند. علاوه بر اینکه در مورد حجاب ادله متقنی از آیات و روایات بر لزوم حجاب وارد شده است[1]، که با وجود آنها ،جای هیچ شک و شبهه ای درضرورت رعایت آن برای زنان، باقی نمی ماند. بنابر این احکام و دستورات خداوند تابع مصالح و مفاسدی است که همه آنها قابل درک برای بشر نیست و خواست و اراده مردم هیچ نقشی درجعل احکام الهی ندارد و احکام الهی تابع خواست و اراده اکثریت مردم نیست ،چه اینکه در این صورت احکام الهی ملعبه دست انسان های مستکبر و هوسباز، خواهد شد.

پی نوشت:

 [1] جوادی آملی، عبدالله، زن در آینه جلال و جمال، تهران، مرکز فرهنگی رجاء، 1377 و مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، تهران، انتشارات صدرا، 1374.

 

نوشتن یک نظر

افزودن نظر

x
دی ان ان