بِسم اللهِ الرحمنِ الرحیم
قال الله العظیم:
«وَ اذْكُرْ عِبادَنا إِبْراهيمَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدي وَ الْأَبْصارِ»؛
وبندگان ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب را که دارای قوت و بصیرت بودند یادکن.
«إِنَّا أَخْلَصْناهُمْ بِخالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ»؛
همانا ما آنان را با خلوص ویژه ای که یادآور سرای قیامت بود خالص کردیم.
«وَ إِنَّهُمْ عِنْدَنا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الْأَخْيارِ»؛
آنان در پیشگاه ما از برگزیدگان و نیکانند. (ص/45 تا 47)
اثر یاد معاد در تربیت
خدای سبحان مدیر و مربی انسان هاست با حیات جاوید ابدی راه تکامل نهایی را بر روی آنان گشوده است. در این راستا هر انسانی را مکلف به یاد معاد نموده است تا خود را طاهر و پاکیزه نماید و سدّی در برابر گناهان ایجاد نماید.
برای گروهی از افراد یاد معاد سبب پرهیزگاری و کسب مال حلال است.برای گروهی دیگر یاد معاد موجب اجرای عدل و قسط است اما در این میان برای گروهی از برجستگان یاد معاد سبب تعالی روح و خلوص ایمان می شود چانچه در بندگان مخلص در آیات فوق بدان اشاره شده است.
نکته اول: در آیات فوق اوصاف برجسته چند پیامبر الهی که می تواند الگو و اسوه برای همه انسان ها باشد به طور فشرده بیان می دارد. مقام عبودیت و بندگی نخستین توصیفی است که برای آن ها ذکر شده است. «وَ اذْكُرْ عِبادَنا إِبْراهيمَ» بندگی خدا یعنی بی نیازی از غیر او و بی اعتنایی به ما سوی الله و تنها چشم بر لطف او دوختن، این همان اوج تکامل و برترین شرف و افتخار اوست.
سپس اضافه می کند آن ها صاحبان دست های نیرومند و چشم های بینا بودند. «أُولِي الْأَيْدي وَ الْأَبْصارِ»
«اید» جمع «ید» و به معنای دست و قدرت، و «ابصار» جمع «بصر» به معنی چشم و بینایی است. خداوند این پیامبران را به داشتن «درک و تشخیص و بینش قوی» و«توان و قدرت کافی» توصیف کرده است. دست و چشمی مدح برای صاحبش قرار می گیرد که در مواردی استعمالش کرده باشد که آفریدگار آن دو را برای همان موارد آفریده باشد. شخص نامبرده دست و چشم خود را در راه انسانیت خود به خدمت گرفته، با دست خود اعمال صالحه انجام داده و خیر به سوی خلق خدا جاری ساخته و با چشم خود راه های عافیت و سلامت را از موارد هلاکت تمیز داده و به حق رسیده است.
پس اینکه فرمود: ابراهیم واسحاق و یعقوب دارای دست و چشم بودند در حقیقت خواسته است به کنایه بفهماند: نامبردگان در طاعت خدا و رساندن خیر به خلق و نیز در بینائیشان در تشخیص اعتقاد و عمل حق بسیار قوی بوده اند. در تفسیر روایی به نقل از امام باقر علیه السلام آمده است "أُولِي الْأَيْدي" نیرو در عبادت و بصیرت داشتن در عبادت مراد می باشد.
نکته دوم: در چهارمین توصیف از آنان می فرماید: «إِنَّا أَخْلَصْناهُمْ بِخالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ»؛ ما آن ها را با خلوص ویژه ای خالص کردیم. آن یادآوری سرای آخرت بود.
منظور از «دار» جهان آخرت می باشد. گویا کسی سئوال می کند چرا این انبیاء «أُولِي الْأَيْدي وَ الْأَبْصارِ» شوند؟ خداوند پاسخ می دهد که آن ها پیوسته به یاد جهان دیگر بودند. برای اینکه وقتی انسان غرق در یاد آخرت و جوار رب العالمین شد و تمامش در آن متمرکز گردید قهراً معرفتش نسبت به خدا کامل گشته، نظرش در تشخیص عقاید حقه درست می گردد و نیز در پیمودن راه بندگی بصیرت پیدا می کند و دیگر بر ظاهر حیات دنیا و زینت آن جمود ندارد.
بعضی از مفسران این احتمال را داده اند که مراد از «دار» در اینجا سرای دنیا باشد و تعبیر به «ذِكْرَى الدَّارِ» اشاره به نام نیکی است که از این پیامبران در این جهان باقی مانده است. اما این احتمال خیلی قوی نیست. به هر حال دیگران ممکن است گهگاه به یاد سرای آخرت بیفتند به عنوان مثال هنگامی که یکی از دوستانشان از دنیا میرود و یا در مراسم تشییع و یادبود حاضر می شوند ولی این یاد «خالص» نیست و همراه با یاد دنیاست. اما انسان های الهی توجهی خالص و عمیق و مداوم و مستمر به سرای دیگر دارند. گویی همیشه در برابر چشمانشان حاضر است.
نکته سوم: دو توصیف دیگر از این برگزیدگان، در آیه بعد می فرماید: «وَ إِنَّهُمْ عِنْدَنا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الْأَخْيارِ»؛ آن ها نزد ما از برگزیدگان و نیکانند.
«اصطفاء» به معنای ملازم و تسلیم شدن به تمام معنا برای خدای سبحان است. کلمه «اخیار» جمع خیر است که در معنا مقابل «شر» می باشد. ایمان و عمل صالح آن ها سبب شده که خدا آنان را از میان بندگان برگزیند و به منصب نبوت در رسالت مفتخر سازد و نیکوکاری آن ها به حدی رسیده که عنوان «اخیار» را به طور مطلق پیدا کرده اند. تعبیر«عندنا» (نزد ما) تعبیر بسیار زیبا و پرمعنایی است. اشاره به اینکه برگزیدگی و نیکی آن ها مانند سخن مردم نیست که گاه در ارزیابی های خود مسامحه و چشم پوشی را روا میدارند بلکه توصیف آن ها به این دو وصف نزد پروردگار محقّق بوده که با دقت تمام و ارزیابی ظاهر و باطن آن ها انجام گرفته است.