قال الله العظیم :
وَ أَیُّوبَ إِذْ نادى رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمینَ(انبیاء83)
و ایوب را {یاد کن }آن گاه که پروردگارش را ندا کرد که به من درد و رنج رسیده و تو مهربان ترین مهربانانی
ادب تـربیـت شـدگـان الهـی
نکات مورد توجه آیه :
"ادب" یعنی ظرافت در گفتار و رفتار که مایه زیبایی کار می گردد. ادب غیر از اخلاق است زیرا اخلاق مربوط به اوصاف نفسانی است اما "آداب" از اخلاق ریشه می گیرد و اخلاق از عقاید ، بهترین آداب آن است که از بهترین اخلاق سر چشمه بگیرد . و نیکوترین اخلاق آن است که از بهترین عقاید مکتب مایه بگیرد.
برای هر امر دینی ادب خاصی است . به طور مثال ادب تلاوت قران این است که با تدبر و تعقل همراه باشد. به این معنا که اگر مضمون آیه ،درباره ی کمال است ،تلاوت کننده نیل به آن کمال را بخواهد و اگر نقص است نجات آن را بخواهد و اگر بیان سیره انبیاءاست همراهی آنان را طلب کند.
انبیاءعلیهم السلام دارای برترین اخلاق و عقاید بوده و در زمینه رعایت ادب در قله ی آن قرار گرفته اند.
از جمله ی ایشان، حضرت ایوب علیه السلام که پیامبری است که در قران کریم به دریافت نشان صبرمفتخر گردیده است.
ایوب علیه السلام سر گذشتی غم انگیز و در عین حال پر شکوه و با ابهت دارد. بعد از مشکلاتی که در زندگی این پیامبر الهی رخ داد ایشان بدون هیچ گونه شکایتی از این همه گرفتاریها وبیماریها بانهایت ادب تقاضای شفامی نماید.که این نشان از تربیت الهی دارد.
نکته اول : همه ی انسان ها ،حتی پیامبران در معرض انواع گرفتاری ها و ناگواری هستند. بر طبق تعالیم قران کریم شایسته است به هنگام روی آوردن رنج و گرفتاری انسان به در گاه پروردگار روی آورد.
" وَ أَیُّوبَ إِذْ نادى رَبَّهُ " از واژه " نادی " استفاده می شود که ایوب علیه السلام با صدای بلند و رسا برای خود دعا کرد و از خداوند خواستار نجات گردید.
ایشان همانند سایر پیامبران به هنگام دعا برای رفع مشکلات طاقت فرسا ،نهایت ادب را در پیشگاه پروردگار به کار می برد و حتی تعبیری که بوی شکایت بدهد، نمی کند و تنها می گوید " أَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ "
"ضر" (بر وزن حر) به هر گونه بدی و ناراحتی که به روح و جان یا جسم انسان برسد و همچنین نقص عضو از بین رفتن مال مرگ عزیزان، پایمال شدن حیثیت و مانند آن گفته می شود و ایوب علیه السلام گرفتار بسیاری از این ناراحتی ها بود.
ایشان با نهایت ادب در برابر پروردگار نقص را به خود نسبت می دهد و می گوید " أَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ.... "من گرفتار مشکلاتی شده ام.
انبیاء نمونه ادب هستند .حضرت ایوب علیه السلام نفرمود پروردگارا ضرر را از من بر طرف فرما. بلکه به گونه ای دعا کرد که یعنی خدایا تو خود می دانی
نکته دوم : حضرت ایوب علیه السلام بعد از بیان گرفتاریش ،عرض کرد "أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمینَ "
پروردگارا رحمت تو نا محدود است. به طور مسلم رحمت خدا بیش از رحمت دیگران است. خداوند آنچه را که به صلاح انسان است می داند و بر انجام دادن آن قادر است .
" ارحم الراحمین" بودن خدا یعنی رحمت او نسبت به انسان حتی بیشتر از رحمت خود انسان به خودش است.
شاید بیشتر اینکه ایوب علیه السلام بعد از بیان مشکلات خود پروردگارش را با نام ارحم الراحمین خواند این است که باید در مقام دعا خدا را با صفتی بخوانیم که با نیاز و حاجت تناسب دارد.
سوال؟ چرا حضرت ایوب علیه السلام به صراحت خواسته خود را مطرح نکرد و نگفت خدایا مرا شفا بده و از این بلا نجات ده و فقط گفت: تو مهربان ترین مهربانان هستی؟"أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمینَ "
پاسخ :دعای انبیاءعلیهم السلام برخاسته از معرفت است . بنا براین انسان عارف می داند که حوایج به گفتن نیاز ی ندارد اگرخداوند نسبت به انسان ارحم الراحمین است و عالم و قادر بوده و سخاوتش از همه ی افراد بیشتر است. بنا براین ندای تضرع آمیز حضرت ایوب را می شنود و اجابت می کند چنانچه در آیه ی بعدآمده "فَاسْتَجَبْنا لَهُ فَکَشَفْنا ما بِهِ مِنْ ضُرٍّ وَ آتَیْناهُ أَهْلَهُ وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَه مِنْ عِنْدِنا وَ ذِکْرى لِلْعابِدینَ
پس دعای اورا اجابت کردیم وآسیب هایی که براو وارد شده بود برطرف ساختیم وکسانش را که از دست داده بود به او باز گرداندیم وهمانندشان را به وی عطا کردیم ( آنان رابه دو برابر رساندیم ) تابرای اواز جانب ما رحمتی وبرای عبادت کنندگان مایه تذکر وتوجهی باشد . (انبیاء84)
* لازم به ذکر است که تقاضای رفع بلا از خداوند با صبر منافاتی ندارد چنانچه ایوب علیه السلام در حالیکه "صابر" بود با خداوند از گرفتاریش سخن گفت و این گونه گفتگو سوء ادب نیز محسوب نمی شود.ولی بابیانی که خالی از هرگونه شکایت وناراحتی از پروردگار باشد .