بسم الله الرحمن الرحیم
قال الله العظیم
«إِنَّ الَّذينَ يَغُضُّونَ أَصْواتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولئِكَ الَّذينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوى لَهُمْ مَغْفِرَه وَ أَجْرٌ عَظيمٌ» (حجرات ۳)
همانا کسانی که نزد پیامبر از روی ادب و احترام صدایشان را پایین میآورند آنان کسانی هستند که خداونددلهایشان را برای پذیرش تقوا آزمایش و آماده کرده و آمرزش و پاداش بزرگ مخصوص آنهاست .
کمـال؛ پیـروزی در آزمون تقوای دل
برترین مرحله تقوا« تقوای دل» و خضوع آن در پیشگاه ذات اقدس خداوند است که ازخضوع دل در برابر اوامر و نواهی الهی شروع میشود و به آن جا ختم میشود که دل فقط در پیشگاه خدا خاضع باشد وقتی به آن مرحله راه یافت ،همه آنچه را که خداوند بزرگ شمرده ،مقدس و بزرگ میداند قرآن کریم میفرماید:
"ذلِكَ وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ"(حج32)پرهیزکاران از نظر تعظیم شعائر سه گروهند:
گروه اول:کسانی هستند که در مقام عمل متقی هستند اینها از جهنم، نجات پیدا کرده به بهشت میرسند،
اما" تقوای دل"چیز دیگری است .گاهی انسان خود را بزرگ دانسته و محبوب میدارد و برای نجات جان خود از عذاب دست به آلودگی دراز نمیکند، این شخص متقی است به تقوای بدنی و در مرحله عمل با تقوا و طهارت است.
گروه دوم:از گروه اول بالاترند. آنها کسانی هستند که شعائر الهی را بزرگ میشمارند، یعنی آنچه را که خدا به آن امر کرده چون فرمان الهی است گرامی میدارند و به آن عمل میکنند و از آنچه خدا نهی کرده چون نهی خداست پرهیز میکنند این گروه نیز از دوزخ میروند و به بهشت میرسند و تقوای آنان "تقوای قلب" است زیرا دستور الهی را از آن جهت که فرمان خداوند است گرامی میدارند نه از آن جهت که ضامن نجات از دوزخ و مایه وصول به بهشت است. در توصیف اینان باید گفت اینان "عبدالفوز بالجنه" هستند .
گروه سوم: از گروه اول و دوم بالاترند کسانی هستند که اوامر و نواهی را تکریم میکنند واجبها و مستحبها ها را انجام میدهند ،حرامها و مکروهها را ترک میکنند برای رهیدن از جهنم و رسیدن به بهشت و نه برای اینکه امر و نهی خداست بلکه از این جهت که خداوند در نظر آنان محبوب است. اینان از تقوای تن به تقوای دل رسیدهاند و به اوج تقوای دل که فقط تعظیم خداست راه پیدا کردهاند.
نکته اول: همانطور که گذشت ادب برترین سرمایه است و اسلام ناب اهمیت زیادی به مسئله رعایت آداب و برخورد توأم با احترام با همه کس و هر گروه داده است در آیه سوم از سوره مبارکه حجرات با بحثی جدید روبرو میشویم و آن هم تاکید بیشتر روی موضوع پاداش کسانی که به دستورات الهی عمل میکنند وانضباط و آداب را در برابر پیامبرصلی الله علیه وآله رعایت میفرمایند خداوند در این آیه شریفه چنین میفرماید: آنها که صدای خود را نزد رسول خدا صلی الله علیه وآله کوتاه میکنند "إِنَّ الَّذينَ يَغُضُّونَ أَصْواتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ "
"يَغُضُّونَ "از ماده "غَض" بر وزن (حظ) به معنی کم کردن و کوتاه نمودن نگاه یا صداست با این کلمه در قرآن کریم در سوره نور برای پایین آوردن نگاهها برای زنان و مردان مؤمن آشنا هستیم آنجا که میفرماید:
"قُلْ لِلْمُؤْمِنينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ ..." و" قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ..."(نور30و31)
نقطه مقابل « غض بصر » خیره نگاه کردن است که با ایمان در تنافی است. علاوه بر کوتاه کردن نگاه ،
کوتاه کردن صدا را هم در قرآن داریم چنان چه در این آیه شریفه با تعبیر"یَغُضونَ اَصواتَهُم "روبروهستیم که این جمله دستور بسیار زیبایی را برای محضر پیامبرصلوات الله علیه وآله و خاندان او در حال حیات و ممات مطرح کرده است.
تعبیر"عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ "بیانگر عظمت مقام پیامبر صلوات الله علیه وآله اسلام است .یعنی ادب نسبت به پیامبر صلوات الله علیه وآله ادب نسبت به آستان الهی است.
نکته دوم: قرآن کریم برای نوع سخن و گوینده و چگونگی بیان او و همراهی با ادب و احترام بیاناتی دارد که اشاره وار به آن می پردازیم:
۱)سخن باید واقعی و حقیقی باشد. "... بِنَبَإٍ يَقينٍ " (نمل/22)
۲)گفتار بایستی دلپسند باشد. "...الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْلِ ..." (حج/۲۴)
۳)سخن باید رسا و شفاف باشد." قَوْلاً بَليغاً " ( نسا/۶۳)
۴)گفتار باید نرم بیان شود." ... قَوْلاً لَيِّناً ..." (طه/۴۴)
۵)سخن باید بزرگوارانه بیان گردد. " قَوْلاً كَريماً " (اسرا /۲۳)
۶) سخنی باشد که پذیرش و عمل آن آسان باشد. " ...قَوْلاً مَيْسُوراً " ( اسرا /۲۸)
۷)در گفتار هیچگونه لغو و باطل نباشد. "... عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ " (مومنون3)
نکته سوم: قرآن دراین آیه خبر میدهد خداوند دلهای افراد را آزمایش میکند." أُولئِكَ الَّذينَ امْتَحَنَ اللَّهُ -قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوى" نتیجه این امتحان آشکار شدن میزان پاکی و تقوای درونی است. زیرا چه بسیار افراد ریاکارانه اظهار ادب و تواضع میکنند ولی در درون متکبرند ویا اینکه ادب های مقطعی و لحظه ای دارند که نشان دهندهی عمیق نبودن تقوای آنهاست . به احتمال زیاد دراین موقعیت یک تعامل دوسویه ایجاد میشود. رعایت ادب موجب خلوص قلب و گستردگی آن برای پذیرش تقوا شده واز سوی دیگر" تقوای دل" این ادب را زیباتر میکند .
درادامه ی این سخن از پاداش عظیم این ادب و احترام است میفرماید: "لَهُمْ مَغْفِرَه وَ أَجْرٌ عَظيمٌ " در قرآن کریم هرجا " مَغْفِرَه " و " اجر" آمده ابتدا سخن از " مغفرت است" زیرا تا از گناه پاک نشویم نمیتوانیم الطاف الهی را دریافت کنیم.