استاد شهید مطهری یکی از پیشروترین اندیشمندان اسلامی در عصر جدید است که در درک و شناخت مسائل فکری و آشنایی با مبانی دینی، سرآمد معاصران خود بود.
مقدمه
در طول تاریخ، همواره الگوهایی در عرصه علم و فرهنگ بوده اند که چونان چراغ راه دیگران، مسیر زندگی افراد را روشن ساخته اند. آنها با سعی همهجانبه و ارائه اندیشهای نو، انسانهای تشنه حقیقت را در رسیدن به هدف نهایی راهنمایی کرده اند. در این میان، یکی از بزرگانی که میتواند در مسائل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی الگو باشد، شهید آیتالله مرتضی مطهری است که در دوره افول ارزشها، در خصوص رواج ضد ارزشها هشدار داد و به زنده کردن ارزشهای اسلامی همت گماشت.
این شهید والامقام، با تلاش خود توانست در کلام، فلسفه، فقه و اصول، و نیز در تشخیص نیازهای فکری جامعه به ویژه نسل جوان موفق عمل کند. ایشان تربیتشده مدرسه قرآن و اهل بیت بود. زبانش، زبان روزگار ما و قلمش در راستای نیازهای جامعه بود. امام راحل در خصوص این عزیز سفرکرده فرمود: «مرحوم آقای مطهری، یک فرد بود که جنبههای مختلف در او جمع شده بود و خدمتی که به نسل جوان و دیگران کرده است، کمتر کسی کرده است.» (صحیفه امام، ج16: 242) شهید محراب آیتالله صدوقی میگوید: این جمله را از امام فراموش نمیکنم که میفرمود: «خیلی علاقه دارم تا آقای مطهری باشد و در دوره جمهوری اسلامی، جامعه ایران و برادران مسلمان بتوانند حداکثر استفاده را از او بنمایند.» (همان، ج 2: 16) همچنین مطهری در کلام مقام معظم رهبری نیز ویژگیهای برجستهای دارد؛ همچون: «مطهری مشعل میدان اندیشه است»، «اندیشههای مطهری فکر صاعد انقلاب است»، «آثار شهید مطهری مبنای فکری نظام جمهوری اسلامی ایران است»، «ایشان نادره زمان بود»، «پهلوان مبارزه با التقاط»، «متفکری ژرفاندیش»، «متفکری دینشناس، مؤمن، بااخلاص و پرکار»، «معرف پایههای تفکر اسلامی»، «افکار مطهری افکار ناب، بلند و برجسته است»، «متفکر حقیقی و انسان قویالفکر»، «صاحب اندیشه ناب اسلامی» و «مصداق بارز مجاهد فیسبیلالله».
تعریف الگو
«الگو»، نمونه عینی و مشهود یک فکر و عمل در جبنههای گوناگون است که برای رسیدن به کمال، از سوی دیگران پیروی میشود. واژههای امام، اُسوه، قُدوه، مُدل، نمونه، مثال، سرمشق، هادی، دلیل و حجت نیز در متون اسلامی و تعلیم و تربیت و روانشناسی تقریباً به معنای «الگو» به کار میروند. (مهدیزاده، ۸۵.) از نگاه شهید مطهری، شناختن انسان کامل یا انسان نمونه از دیدگاه اسلام، از آن نظر برای مسلمانان واجب است که حکم مدل و الگو و سرمشق را دارد؛ یعنی اگر بخواهیم یک مسلمان کامل باشیم، چون اسلام میخواهد انسان کامل بسازد و تحت تربیت و تعلیم اسلامی به کمال انسانی خود برسیم، باید بدانیم انسان کامل چگونه است، سیمای معنوی انسان کامل چگونه سیمایی است و مشخصات انسان کامل چگونه مشخصاتی است، تا بتوانیم خود و جامعه خود را آنگونه بسازیم. (مطهری، ۱۳۷۹: ۱۵)
چه نیاز به الگو
یکی از مهمترین روشهای تربیتی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله ، روش عملی بود. ایشان ضمن اینکه خود در عمل الگو بود، میکوشید دیگران را نیز به گونهای تربیت کند که سخنانشان با رفتارشان مطابق باشد تا در شنونده بیشتر اثر کند. ازاینرو، یکی از مهمترین روشها در یادگیری، الگوسازی است؛ زیرا با معرفی الگوی عملی، یادگیری سریع صورت میگیرد. برخلاف آموزش نظری که به صورت مستقیم است و گاه سبب فشار ذهنی و روانی بر یادگیرنده میشود، در روش یادگیری الگویی، آموزش به شکل غیر مستقیم و بدون هیچگونه فشار ذهنی صورت میپذیرد. همچنین، آموزش از طریق الگوی عملی، سریعترین و سادهترین راه برای تربیت و هدایت متربّی است. (مظلومی، ص۳۸) پس راحتترین راهی که یک فرد میتواند به حدّ مطلوب کمال برسد، وجود الگوست؛ زیرا الگو، عامل پیشگیری از انحرافهای فکری ـ رفتاری انسان میشود و روشی برای مقابله با تهاجم فرهنگی غرب است؛ چون غربیها با الگوهای بدی که به آنها جذابیت هم میدهند، به طور ناخودآگاه جوانان را به انحراف میکشند. (شرفی، 1379: ۲۳) بنابراین، با الگوسازی از زندگی شهید مطهری و با استفاده از رسانه، میتوانیم رفتار افراد را دگرگون سازیم. بر این اساس، به برخی از ویژگیهای ایشان اشاره میکنیم.
عالمِ عامل
استاد شهید مطهری یکی از پیشروترین اندیشمندان اسلامی در عصر جدید است که در درک و شناخت مسائل فکری و آشنایی با مبانی دینی، سرآمد معاصران خود بود. او با شناخت عمیق اسلام و شناساندن آن به شیفتگان معارف اسلامی در قالب سخنرانیها، و نگارش آثار، نقش ماندگاری از خود به یادگار گذاشت. وی در مبارزه با کجرویها و انحرافها، حق بزرگی بر جامعه دینی دارد. استاد، بیآنکه از عادتها و رسوم و خرافههای عوام و خواص بهراسد، شبههها را درنوردید و اکنون که سالها از شهادت او میگذرد، نام و یادش فرصتی است تا جوانان مشتاق حقایق نورانی اسلام با اندیشههای ژرف و ناب او آشنا گردند و این عالمِ عامل را الگوی خویش سازند.
درک صحیح
استاد از اندیشمندانی بود که درک ژرف و درستی از اسلام و معارف آن داشت. او در این باره میگوید:
یکی از تفضلات الهی بر من این است که درحالیکه بسیاری از دانشمندان اهل نظر هرچند سال یک بار در نظریات خود تجدیدنظر میکنند و به اصطلاح تغییر رأی میدهند و گاه تا آخر عمر به چندین عقیده متفاوت و متضاد گرایش پیدا میکنند، من از ابتدای جوانی تا حال، حتی یک سطر هم ننوشتهام که بعداً ببینم غلط بوده است. بحمد الله هرچه نوشتهام و اندیشیدهام، از همان روزهای اول تا حال هنوز هم بر همان عقیدهام. گاه به نوشتههای سی سال پیش خودم نگاه میکنم. البته تکامل برایم پیدا شده، یعنی یک نظری داشتهام به اجمال، اکنون تفصیل دادهام، برایم پختهتر شده، یا یک دلیل برای مطلبی داشتهام و به دلایل دیگری رسیدهام، ولی اینکه ببینم چیزی گفتهام یا نوشتهام که اکنون به آن معتقد نیستم و نظرم چیز دیگری است، چنین چیزی نیست و من این را یکی از الطاف بزرگ الهی برای خودم میدانم. (سرگذشتهای ویژه، ج 1: 133)
انصاف در علم
روحیه انصاف در مسائل علمی و اجتماعی، برجستهترین ویژگی استاد مطهری بود. این ویژگی سبب میشد تا درباره دیدگاههای مخالف نظر خود کاملاً بیندیشد و هیچگاه با روحیه خودبرتربینی با عقاید دیگران رفتار نکند. همیشه هر سخن و گفتهای را تا حد امکان تجزیه و تحلیل میکرد و حالتهای درست و قابل قبول آن را از احتمالهای نادرست جدا مینمود و به حساب هر یک جداگانه میرسید. این ویژگی نه تنها به عنوان ویژگیای اخلاقی قابل احترام و ارزش است، بلکه از نظر علمی نیز اثرهای فراوانی دارد. استاد در برخورد با مکاتب بیگانه، حتی مارکسیسم اگر نکته مثبتی میدید، از اعتراف به آن خودداری نمیکرد و این یکی از عللی است که آثار ایشان حتی در مخالفان نیز مؤثر افتاده است. (نگارش و نصرآبادی، 1379: 152)
فروتنی
فروتنی علمی استاد مطهری نیز زبانزد بود. به جای اینکه شاگردان در برابر استاد فروتن باشند، استاد مطهری در مقابل آنان فروتنی به خرج میداد. شهید دکتر محمد مفتح در این باره میفرماید:
من در روز شهادت استاد مطهری، دنبال نوشتهای در کتابخانهاش میگشتم. دیدم چقدر استاد مطهری نوشته دارند؛ چه عمر پربرکتی! آن وقت این شخصیت، اینقدر اخلاقی، ساده و بیآلایش بود. همه کتابهایش عنوانش «مرتضی مطهری» بود. هیچ عنوان و لقبی را نمیپذیرفت؛ با اینکه بدون استثنا استاد همه بود و همه فضلای فعلی بدون شک از محضر استاد مطهری استفاده کرده بودند. (همان: 152 و 153)
سادهگویی
استاد مطهری بر اساس سیره معصومان علیهم السلام به زبان مردم سخن میگفت. او زبان مخاطب را به خوبی میدانست و متناسب با نیاز آنها کتاب مینوشت و سخنرانی میکرد. سادهگویی و سادهنویسی از ویژگیهای برجسته استاد مطهری است. البته نباید فراموش کرد که این سادهگویی و سادهنویسی، با سخنان سست و بیپایه گفتن تفاوت فاحشی دارد؛ زیرا هنر استاد مطهری این بود که پیچیدهترین و دقیقترین مسائل فلسفی و علمی را به زبان روز بیان میکرد. (همان، 156 ـ 158)
حیات معنوی
شهید مطهری از همان اوان جوانی از خودسازی غافل نشد. ایشان با کنترل غرایز و مخالفت با هوای نفس، به کمالات روحی دست یافت و بر اثر این کمالات، بسیاری از مشکلات خود و دیگران را به آسانی برطرف ساخت. همسر ایشان در خصوص جنبه معنوی استاد میگوید:
مرحوم مطهری تقوای عجیبی داشت. در مدت 26 سالی که با ایشان زندگی میکردم، در تمام طول شبانه روز نیم ساعت بیوضو نبود. همیشه تأکید مینمود با وضو باشید. وضوی دایمی خوب است. ایشان همواره با وضو در کلاس دانشگاه حضور مییافت و حضورش آنچنان معنویتی به مجلس میبخشید که مستمع با تمام معنویت و قداست آن را درمییافت. استاد در مدتی که در دانشگاه تدریس داشت، به دانشجویان توصیه میکرد دانشگاه به منزله مسجد است؛ سعی کنید بدون وضو وارد دانشگاه نشوید. (واثقیراد، 1364: 28)
رهبر معظم انقلاب درباره استاد شهید مطهری فرمودهاند:
مرحوم مطهری یک مرد اهل عبادت، تسویه و تزکیه اخلاق و روح بود. بسیاری از توفیقات مرحوم مطهری بر اثر همین حالات بود که برکات معنوی و آن حال توجه و عبادت و عرفان، ایشان را موفق کرده بود. این جنبه در ابعاد شخصیتی استاد مطهری واقعاً فصل بسیار شورانگیزی را مطرح میکند و از این لطفی که خداوند در حق استاد مطهری کرده بود، غبطه میخورم. (نصری، 1382: 62 ـ 63)
توسل
توسل به اهل بیت علیهم السلام از ویژگیهای استاد مطهری بود. مقام معظم رهبری میفرماید. «این مرد نیمه شب، تهجد با آه و ناله داشت. نماز شب میخواند و گریه میکرد؛ به طوری که صدای گریه و مناجات او افراد را از خواب بیدار میکرد».(علیقلی، 1368: 9)
یکی از دوستان ایشان میگوید: به یاد دارم در همان اوایل آشنایی به من میگفت نماز شب به انسان معنویت میدهد و روح انسان را تازه میکند و بدین ترتیب، مرا بدان تحریک میکرد. اما من به بهانه اینکه آب مدرسه غیر بهداشتی است، از آن شانه خالی میکردم. تا اینکه شبی در خواب دیدم مردی مرا بیدار کرد و گفت من عثمان بن حنیف، نماینده علی علیه السلام هستم. آن حضرت به تو دستور دادهاند به پای خیز و شب را به پادار و این نامه را نیز آن حضرت برای تو فرستادهاند. در آن نامه که حجم کوچکی داشت، با خط سبز و روشن نوشته شده بود: «هذا برائة لک من النار.» در عالم خواب متحیرانه به سر میبردم که ناگاه مرحوم مطهری مرا از خواب بیدار کرد و درحالیکه ظرفی از آب در دست داشت، گفت این آب را از رودخانه تهیه کردهام؛ برخیز و نماز شب بخوان. (همان: 91)
زمانشناسی
دوراندیشی و ژرفنگری از امتیازهای استاد مطهری است. او درباره پرسشهای نسل جوان میفرمود:
عصر ما از نظر دینی و مذهبی خصوصاً برای طبقه نسل جوان، عصر اضطراب، دودلی و بحران است. مقتضیات عصر و زمان یک سلسله تردیدها و سؤالها را به وجود آورده است. سؤالات کهنه و فراموش شده را نیز از نو مطرح ساخته است. آیا باید از این شک و تردیدها ناراحت بود یا مسرور؛ به عقیده من هیچگونه ناراحتی ندارد. (مطهری، 1374: 8)
او همگام با مقتضیات زمان، بر اساس اندیشههای اصولی خویش، همیشه درصدد بود مبانی نظری استقرار نظم اجتماعی را که توانایی پاسخگویی به عمدهترین مشکلات انسان کنونی را داشته باشد، از متن شریعت به دست آورد و حاصل این تلاش در بسیاری از آثار به جا مانده او ثبت شده است. استاد مطهری در این خصوص میفرماید:
اینکه ما از فرهنگهای دیگر، مثلاً از فرهنگ مارکسیستی یا اگزیستانسیالیستی و امثال اینها، قسمتی را التقاط کنیم و روکشی از اسلام بر روی آنها بکشیم، برای اینکه نهضت ما را در مسیر اسلام هدایت کند، کافی نمیباشد. ما باید فلسفه اخلاق، فلسفه سیاسی، فلسفه تاریخ، فلسفه اقتصادی، فلسفه دین و فلسفه الهی خود را که از متن تعلیمات اسلام الهام میگیرد، تدوین کنیم و در اختیار افراد خودمان قرار دهیم. (مطهری، 1368: 74)
منبع: سید علی محمدی متکازینی، فصلنامه اشارات، شماره 17، بهار 94،
فهرست منابع مقاله:
جمعی از فضلا و یاران. 1370. سرگذشتهای ویژه از زندگی استاد شهید مرتضی مطهری. تهران: ذکر. چاپ ششم.
خمینی، روحالله. 1370 ـ 1378. صحیفه نور: مجموعهرهنمودهای حضرت امام خمینی رحمه الله . تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات؛ سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی.
شرفی، محمدرضا. 1379. جوان و نیروی چهارم زندگی. تهران: سروش.
علیقلی، مهدی. 1368. سجاده عشق. تهران: حکمت.
مطهری، مرتضی. 1368. نهضتهای اسلامی در صد ساله اخیر. تهران: صدرا.
ـــــــــــ . 1374. عدل الهی. تهران: صدرا.
ـــــــــــ . 1379. انسان کامل. تهران: صدرا.
مظلومی، رجبعلی. دین و جوان.
مهدیزاده، حسین. مجله معرفت. شماره۶۷. مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمه الله .
نصری، عبدالله. 1382. حاصل عمر؛ سیری در اندیشههای فلسفی و کلامی استاد مطهری. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
نگارش، حمید و علی باقی نصرآبادی. 1379. رمز موفقیت استاد مطهری. قم: نشر خرم. چاپ سوم.
واثقیراد، محمدحسین. 1364. مطهری مطهر اندیشهها. قم: دفتر تبلیغات اسلامی. چاپ اول