🔻عصر ما از نظر دينى و مذهبى-خصوصا براى طبقه جوان-عصر اضطراب و دودلى و بحران است.
🔻مقتضيات عصر و زمان،يك سلسله ترديدها و سؤالها بوجود آوردهو سؤالات كهنه و فراموش شده را نيز از نو مطرح ساخته است.
🔻آيا بايد از اين شك و ترديدها و پرس و جوها- كه گاهى به حد افراط مى رسد-متأسف و ناراحت بود؟
🔻به عقيده من هيچگونه ناراحتى ندارد؛شك، مقدمه يقين؛پرسش، مقدمه وصول؛و اضطراب، مقدمه آرامش است.شك، معبر خوب و لازمى استهر چند منزل و توقفگاه نامناسبى است.
🔻اسلام كه اينهمه دعوت به تفكر و ايقان مى كند،بطور ضمنى مى فهماند كه حالت اوليه بشر، جهل و شك و ترديد استو با تفكر و انديشه صحيحبايد به سرمنزل ايقان و اطمينان برسد.
🔻مسلّما اين نوع از شك،از آرامش هاى ساده لوه ایى كه بسيار ديده مى شود پائينتر نيست.
🔻آنچه مى تواند مايه تأسف باشد اين است كه شك يك فرد،او را به سوى تحقيق نراند؛و يا شكوك اجتماعى،افرادى را برنيانگيزد كه پاسخگوى نيازهاى اجتماع در اين زمينه بوده باشند...
📙مجموعه آثار استادشهيدمطهرى ، ج۱، ص۳۷
┈••••✾•📚📚📚•✾•••┈
مرکز پژوهشی نرجس مشهد
https://eitaa.com/joinchat/1868824640C40d7b3deea