بسم الله الرحمن الرحیم
قال الله العظیم
«قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْإيمانُ في قُلُوبِكُمْ وَ إِنْ تُطيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمالِكُمْ شَيْئاً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ» (14حجرات)
آن اعراب بادی نشین گفتند: ما ایمان آوردهایم، به آنها بگوشما ایمان نیاوردهاید، بلکه بگویید اسلام آوردهایم
و هنوز ایمان در دلهای شما وارد نشده است و اگر خدا و رسولش را اطاعت کنید، خداوند ذرهای از اعمال شما کم نمیکند، همانا خداوند آمرزنده مهربان است.
اصـلاح ادعـای ایمـان
گرایش افراد به دین گاه بر اساس مصلحت و منفعت اندیشی است یعنی اگر منافع شان تأمین شود به سرعت به آن میگرایند واگر به سودشان نبود، آن را نمیپذیرند.
از آن جا که قرآن کریم کتاب هدایت و تربیت است در برابر این گونه برخورد با دین در عین اینکه حق آنها را محفوظ میداند توصیه کلیدی برای ارتقاء و رشد را در اطاعت از خداوند تبارک و تعالی و رسول الله صلی الله علیه و آله میداند .
سّر اینکه خداوند متعال دستور اطاعت از پیامبر صلوات الله علیه و آله را میدهد این است که انسان مسافر است و مسافر دارای مقصدی خاص و راهی معین است و پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله هم مقصد قافله انسانیت را میداند و هم راه رسیدن به آن را بخوبی میشناسد. برهمین اساس پیامبر صلیالله علیه و آله مدار اطاعت معرفی شده است و در ضمن عطش منفعت طلبی آنها با تصریح پاداش اخروی فرو نشانده شده است.
نکته اول: اعراب بادیه نشین گفتند: ایمان آوردهایم، به آنها بگو:شما ایمان نیاوردهاید، بگویید: اسلام آوردهایم،
" قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا" مراد از اعراب، بادیه نشینانند که بعضی از آنان -مؤمن بودند، چنان که در سوره توبه آیه ۹۹ از آنان تجلیل شده است.
" وَ مِنَ الْأَعْرابِ مَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ"ولی بعضی خود را بالاتر از آنچه بودند میپنداشتند و ادعای ایمان میکردند، در حالی که که یک تازه مسلمانی بیش نبودند.
نکته دوم : خدای سبحان ایمان را از گروهی از مدعیان ایمان که قلبشان با زبانشان مطابق نبود ،نفی کرد.
"وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْإيمانُ في قُلُوبِكُمْ "
کاربرد " لَمَّا "در این جا قابل دقت است چون " لَمَّا " در جایی به کار میرود که انجام نشدن فعل محتمل است. آیه تصریح میکند هنوز ایمان وارد دل های شما نشده است و جالب اینکه گذر زمان روشن کرد که ایمان هرگز در دل شماری از آن مدعیان وارد نشد !!
در مسأله ارزش ایمان روایات فراوان است.
از جمله اینکه در حدیثی آمده است:" یخرج من النار من کان فی قلبه مثقال ذره من الایمان"
هر کسی به اندازه سنگینی ذرهای ایمان در قلب داشته باشد از آتش خارج میشود. حال اینکه چگونه ایمان
در قلب ورود پیدا کرده و حفظ میشود خود جای تأمل بسیار دارد که مفسران بدان کمتر پرداختهاند فقط -همین اندازه میتوان گفت که ایمان بوسیله برهان یا شهود وارد خزینه قلب میشود.
نکته سوم: پیرامون تفاوت اسلام با ایمان موارد ذیل قابل توجه است:
الف) تفاوت در انگیزه
گاهی انگیزه اسلام آوردن رسیدن به منافع مادی ولی انگیزه ایمان حتماً معنوی است
ب) تفاوت در عمل
اظهار اسلام بدون عمل ممکن است ولی ایمان باید همراه با عمل باشد امام باقر علیه السلام میفرمایند: ایمان -چیزی است که در قلب مستقر میشود و انسان به وسیله آن به خدا میرسد و عمل آن باور قلبی را تصدیق میکند ولی اسلام چیزی است که در گفتار و رفتار ظاهر میگردد گرچه در قلب جای نگرفته باشد.
ج) تفاوت در رتبه
در حدیث میخوانیم: ایمان بالاتر از اسلام و تقوا بالاتر از ایمان و یقین بالاتر از تقوا است و در میان مردم چیزی کمیاب تر از یقین نیست.
نکته چهارم: بنابر آنچه گذشت راه رسیدن به ایمان ، اطاعت عملی است نه ادعای زبانی .در این صورت است که خداوند ذرهای از پاداش عمل انسان کم نمیکند"وَ إِنْ تُطيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمالِكُمْ شَيْئاً " مراد به طاعت، اطاعت خالص و واقعی است به طوری که باطن انسان با ظاهرش مطابقت داشته باشد نه اینکه چون منافقان تقلید اطاعت کاران را در آورده ، در حالیکه اعتقاد قلبی به آن در درونش وجود ندارد. اطاعت خدا استجابت دعوت اوست در هر چه که به آن دعوت میکند اعم از اعتقاد و عمل. اطاعت رسول تصدیق رسالت در تمام اوامر و نواهی که مربوط به ولایت حضرت می باشد.
کلمهی "يَلِتْكُمْ " از ماده " لیت" به معنای نقص است و منظور از ناقص نکردن اعمال، ناقص نکردن جزای آن است.
حاصل معنای آیه این است که اگر خدا را در آنچه به شما امر میکند که خلاصهاش پیروی دین او برحسب اعتقاد است و رسول صلیالله علیه و آله را در آنچه به شما امر میکند اطاعت کنید،از پاداشهای اعمالتان چیزی کم نمیکند و جمله: " إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ " همان اطاعت کردن اعمال بندگان از خداوند و رسول را تعلیل میکند و میفرماید: علت اینکه از پاداشها چیزی کم نمیشود آمرزنده و مهربان بودن خداوند است.