بسم الله الرحمن الرحیم
قال الله العظیم:
«أَفَرَأَيْتُمُ اللاَّتَ وَ الْعُزَّى»؛به من خبر دهید آیا بت‌های" لات" و" عزی".
«وَمَناه الثَّالِثَه الْأُخْرى»؛و" منات " که سومین آنهاست (دختران خدا هستند)؟!
«أَلَكُمُ الذَّكَرُ وَ لَهُ الْأُنْثى»؛ آیا سهم شما پسراست و سهم او دختر(در حالی که به زعم شما دختران کم ارزش‌تر از پسرانند).
«تِلْكَ إِذاً قِسْمَه ضيزى»؛در این صورت این تقسیمی است غیرعادلانه.
«إِنْ هِيَ إِلاَّ أَسْماءٌ سَمَّيْتُمُوها أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ ما أَنْزَلَ اللَّهُ بِها مِنْ سُلْطانٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ ما تَهْوَى الْأَنْفُسُ وَ لَقَدْ جاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدى».
این‌ها فقط نام‌هایی است که شما و پدرانتان بر آنها گذاشته‌اید و هرگز خداوند دلیل و حجتی بر آن نازل -نکرده،آنان فقط از گمان‌های بی‌اساس و هوای نفس پیروی می‌کنند درحالی که هدایت از سوی پروردگارشان برای آنان آمده است. (نجم 19تا23)
اصلاح انـدیشه‌هـای جـاهلانه
بر پایه آیات قرآن کریم مشرکان برای خداوند تبارک و تعالی همسر و فرزند قائل بودند در حالی که خداوند تبارک و تعالی از داشتن زن و فرزند منزه است آیات فراوانی به این مسأله اشاره دارد ازجمله می‌فرماید:
" ... خَرَقُوا لَهُ بَنينَ وَ بَناتٍ بِغَيْرِ عِلْمٍ سُبْحانَهُ وَ تَعالى عَمَّا يَصِفُونَ "(100انعام) برای خداوند دختران و پسرانی از روی ناآگاهی انگاشتند. در جای دیگر می‌فرماید:
"ويَجْعَلُونَ لِلَّهِ الْبَناتِ سُبْحانَهُ وَ لَهُمْ ما يَشْتَهُونَ"(57نحل)دختران را به عنوان فرزند برای خدا قرار می‌دادند. او منزه است و برای خودشان آنچه میل داشتند ( فرزند پسر).
قرآن در پاسخ آنان می‌فرماید: أَمْ لَهُ الْبَناتُ وَ لَكُمُ الْبَنُونَ (39طور) آیا برای خداوند دختران هست و برای شما پسران !!!
مشرکان به این دلیل برای خداوند دختر در نظر می‌گرفتند چون از داشتن دختر ناخشنود بودند.
بنابراین ناپسند خود را برای خدا می‌پسندیدند. در آیات سوره نجم خداوند می‌فرماید:این گونه تقسیم کردن جائرانه است:"تِلْكَ إِذاً قِسْمَه ضيزى " چرا که سهم خدا را پست‌تر از سهم خود می‌دانید!
اسلام با این فرهنگ غلط شدیداً به مبارزه برخاست و پیغمبر اسلام صلی الله علیه وآله برای مبارزه با آن نقش اساسی و عمده ایفا فرمودند.
بنابر مضمون حدیثی، هنگامی که بشارت فاطمه سلام الله علیها به نبی اکرم صلوات الله علیه وآله داده شد به صورت اصحاب خود نگریستند ،در چهره‌های آنان کراهت دیدند فرمودند: شما را چه شده است ؟ ریحانه‌ای است که از او -بوی خوش استشمام می‌کنم و رزقی است از سوی خداوند...
وجود مقدس پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله علاوه بر سیره ،با کلمات خود نیز با فرهنگ‌های غلط جاهلی مبارزه - نمودند چنانچه می‌فرمایند:"الْبَنَاتُ حَسَنَاتٌ وَ الْبَنُونَ نِعْمَه وَ الْحَسَنَاتُ يُثَابُ عَلَيْهَا وَ النِّعْمَه يُسْأَلُ عَنْهَا."
دختران حسنات هستند و پسران نعمت ، خداوند برای حسنات پاداش می‌دهد و برای نعمت‌ها سئوال می‌کند .
نکته اول: آیات ابتدایی سوره مبارکه نجم از معراج پیامبرگرامی اسلام صلی الله علیه وآله خبر می‌دهد وقتی ایشان از سفر خود واخبار آسمانی گزارش دادند مردم مکه این سخنان را نپذیرفتند و راستگویی ایشان را زیر سئوال بردند!
آیات سوره نجم نازل شد و با ظرافت از جزئیات آن خبر داد . سفر معراج دارای برکات و نتایج فراوانی بود
از جمله اینکه خداوند قادری را معرفی کرد که بشر را به اوج آسمان‌ها می‌برد و آیات بزرگ خود را به او نشان می‌دهد در حالی که مشرکان خود را درگیر پرستش تعدادی سنگ و چوب بی‌خاصیت کرده بودند! می‌فرماید:آیا بت‌های لات و منات و عزی می‌توانند منشأ سود و زیان برای شما باشند؟
"أَفَرَأَيْتُمُ اللاَّتَ وَ الْعُزَّى "
نکته دوم: در ادامه آیات خداوند تبارک و تعالی اندیشه باطل دیگری را در قالب طرح سئوال مورد هدف قرار می‌دهد: " أَلَكُمُ الذَّكَرُ وَ لَهُ الْأُنْثى " آیا به راستی پسران از شما و دختران از خدایند؟ استفهام انکاری
آیه آمیخته با استهزاست .چرا که آنان تقسیم غیرعادلانه دارند!
لازم به ذکر است که در بسیاری از آیات قرآن نفی فرزند از خدای سبحان شده است . در سوره صافات آیه/۱۵۱ می‌فرماید: " وَلَدَ اللَّهُ وَ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ " (152 صافات)
نکته سوم : باید روشن می‌گردید که آن بت‌هایی که مشرکان برای خود معبود گرفته بودند مشتی اسما بیش نیستند که آنها و پدرانشان خدا نام نهادند: " ...إِنْ هِيَ إِلاَّ أَسْماءٌ سَمَّيْتُمُوها أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ ... "
این ادعای خدایی بت هاخالی از هرگونه دلیل و برهانی است و هیچ پایه و اساسی ندارد.
" ما أَنْزَلَ اللَّهُ بِها مِنْ سُلْطانٍ "
درمجموع بنابراین آیه شریفه مشکلات اعتقادی و رفتاری این افراد علاوه بر نداشتن منطق و برهان عبارت است از: تقلید کورکورانه ، هواپرستی،کنار زدن هدایت ، پیروی از حدس و گمان و خیال.
" إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ ما تَهْوَى الْأَنْفُسُ وَ لَقَدْ جاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدى"