بسم الله الرحمن الرحیم
قال الله العظیم
«والَّذي قالَ لِوالِدَيْهِ أُفٍّ لَكُما أَتَعِدانِني أَنْ أُخْرَجَ وَ قَدْ خَلَتِ الْقُرُونُ مِنْ قَبْلي وَ هُما يَسْتَغيثانِ اللَّهَ وَيْلَكَ آمِنْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَيَقُولُ ما هذا إِلاَّ أَساطيرُ الْأَوَّلينَ»؛
و آن که به والدین خود گفت: اُف برشما آیا به من وعده میدهید که (پس از مرگ از گور )خارج گردمدر حالی که نسلهای بسیاری پیش از من گذشتهاند (وهرگز زنده نشدهاند) ولی والدین او،خدا را به فریاد رسی میخوانند (و به او میگویند)وای بر توایمان بیاور ،قطعاً وعده خداوند حق است امّا او میگوید: این (وعدهها) جز افسانه پیشینیان نیست. (احقاف 17)
اضــطرار تــربیتــی
آیه ۱۵ سوره احقاف طرز فکر و اندیشه یک نسل صالح را ذکر میکند.خصوصیتهای نسل صالح عبارت است از:روح شکرگزاری و قدردانی نسبت به نعمتها و محبتهای خلقت "رَبِّ أَوْزِعْني أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتي" توفیق عمل و کار مفید که مورد رضایت خدا باشد " أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ "توجه به نسل آینده و اصلاح آن نسل "وَ أَصْلِحْ لي في ذُرِّيَّتي"
حالِ توبه و بازگشت از تقصیرها و کوتاهی که در گذشته صورت گرفته است" إِنِّي تُبْتُ إِلَيْك" حالت تسلیم به حق و مقرراتی که خداوند در تکوین یا تشریح قرار داده است.تخلف از این مقررات است که سبب نابودی و هلاکت میشود "وَ إِنِّي مِنَ الْمُسْلِمين"
درباره این نسل میفرماید :آنانند کسانی که بهترین آنچه را انجام دادهاند از آنان میپذیریم و از بدیهایشان در میگذریم ،در حالیکه در زمره بهشتیانند.( این بهشت همان) وعده راستی است که همواره به آنان وعده داده میشود." أُولئِكَ الَّذينَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا وَ نَتَجاوَزُ عَنْ سَيِّئاتِهِمْ في أَصْحابِ الْجَنَّه وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذي كانُوا يُوعَدُونَ "
آیه بعد درباره یک نسل منحرف است، نسل مغرور، خام، نپخته که به پدر و مادر توهین میکند و میگوید: اُف بر شما ،آنها را تحقیر میکند به افکار و عقاید آنها میخندد پدر و مادری که متدین هستند حاضر نیستند هیچ چیز بر خلاف دین و ایمان بشنوند و از آن طرف هم میبینند عزیزشان اینطور حرف میزند ناراحت میشوند و میگویند: وای برتو، انکار نکن وعده خدا حق است."وَيْلَكَ آمِنْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ "
یکی از دردناکترین امور این است که پدر و مادر متدین از فرزند عزیزشان بی دینی وکفروارتداد ببیننددر این وقت است که فریاد استغاثهشان به آسمان بلند میشود اما او میگوید اینها چیزی جز افسانه پیشینیان نیست!
نکته اول: بر طبق گزارش این آیه ما با نسلی مواجه هستیم که دچار انحرافات فکری و اخلاقی است که باید آنها را چاره کرد روشی که به طور معمول در مقابل این نسل پیش گرفته شده است . انتقاد و مذمت است در حالیکه از نظر روانشناختی طبع انسان به ویژه جوانان نوپسند است.
نواندیشی و نوآوری را ارزشمند میخوانند وچنین القا میکنند. همانگونه که انسان ها لباس کهنه فاقد ارزش را دور میاندازند باید عقاید اصیل اسلامی و سخنان انبیا را که پیش از ۱۰۰۰ سال بر آنها گذشته و کهنه شدهاند را کنار گذاشت ! اتمام این مطلب در دل جمله: "أَساطيرُ الْأَوَّلينَ " نهفته است . شکی در بطلان این سخن نیست اما چه باید کرد؟
نکته دوم: فرزند نو اندیش به والدین "اُف" میگوید و با این کلام اعلام بیزاری و ابراز ناخشنودی میکند چرا؟ چون بحث قیامت با حساب های او درست در نمیآید !" أَتَعِدانِني أَنْ أُخْرَجَ وَ قَدْ خَلَتِ الْقُرُونُ مِنْ قَبْلي" او میخواهد مسئله معاد را حس کند، تجربه نماید و چون به نظرش کسی از اقوام پیشین تاکنون -زنده نشده و برنگشته است حرف پدر ومادر را نمیپذیرد چه باید گفت؟
جریان معاد و زندگی پس از مرگ آن چنان پیچیده و دشوار است که آراء متفکران بشری با ابهام ونا - بسامانی برخورد کرده است نه تنها مادیون و منکران مبدأ عالم بلکه برخی از معتقدان به مبدأ عالم و مومنان به آفریدگار جهان درباره قیامت تردید داشته و آن را نپذیرفتهاند .
نکته سوم: در شرایطی سخت پدر و مادر دغدغهمند از خدا طلب میکنند پناهشان دهد."وَ هُما يَسْتَغيثانِ اللَّه" کلمه ( يَسْتَغيثانِ ) از مصدر استغاثه است که به معنای طلب پناه ( غوث) از خداست در واقع والدین این نسل از خداوند میخواهند که در اقامه حجت و متمایل کردن دل فرزند به سوی ایمان کمکشان فرماید.
به فرزند میگویند: وای بر تو به خدا به پیامبر ایمان بیاور"وَيْلَكَ آمِنْ "به معاد ایمان بیاور و مطمئن باش که وعده خدا (به معاد به وسیله رسولانش داده است) وعدهای است حق"إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ " جمله تاکیدی وعده خدا حق است که به معاد اشاره دارد در مواردی دیگر از قرآنکریم به کار رفته است که سخنی است بسیار درست وسنجیده اما چرا مورد پذیرش قرار نمیگیرد؟
شاید بتوان گفت: اعتقاد به قیامت و ایمان به روز جزا موجب پذیرش تعهدو مسئولیت بوده انسان را از هوس بازی وزور مداری باز می دارد و در برابر قوانین خاضع میکند چنانکه انکار معاد جهت توجیه تبهکاری ها و خوشگذرانی های عامل موثری است.
... ادامه دارد.