جمعه, 02 آذر,1403

­

شنبه, 21 آبان,1401

الطاف ویژه مربـی (فتح/4-5)

الطاف ویژه مربـی (فتح/4-5)

تربیت در قرآن­­ ­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­بیاد استاد طاهائی (رحمه الله) مدرسه علمیه نرجس (علیها السلام)­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ 1401/08/17

بسم الله الرحمن الرحیم

قال الله العظیم

«هُوَ الَّذي أَنْزَلَ السَّكينَه في‏ قُلُوبِ الْمُؤْمِنينَ لِيَزْدادُوا إيماناً مَعَ إيمانِهِمْ وَ لِلَّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ كانَ اللَّهُ عَليماً حَكيماً»

اوست که آرامش را به دل های مومنان نازل کرد، تا ایمانی بر ایمانشان بیفزاید ولشگریان آسمان ها و زمین­برای خداست. خداوند دانای حکیم است.

«لِيُدْخِلَ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها وَ يُكَفِّرَ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ وَ كانَ ذلِكَ عِنْدَ اللَّهِ فَوْزاً عَظيماً»

تا خداوند مردان و زنان با ایمان را ،به باغ‌هایی(از بهشت)که نهرهایی از زیر(درختان)آن جاری است، داخل کند. در حالی که جاودانه در آن باشند و گناهانشان را می‌پوشاند و این نزد خداوند ،رستگاری وکامیابی بزرگی است. ( 4و5 فتح)

الـطاف ویـژه مـربـی

قرآن کریم درآیات بسیاری از عنایت‌های ویژه خداوند سبحان به مؤمنین خبر می‌دهد از جمله: آیات موردبحث­که نشانه‌هایی از مهربانی‌های مربی را حکایت کرده است. تعابیر زیبا و سرشار از امید که همه حاکی ازمحبت­پروردگار به بندگان است و رشد و کمال آنها جلوه‌گری خاصی دارند.اگر مؤمنان برکات این الطاف را بشناسند­و برای حفظ آن بکوشند لحظه به لحظه می‌توانند بر درجات ایشان بیفزایند ومعنویت خود را فزونتر نمایند. در مقابل اگر الطاف الهی را نشناخته و آن را نعمت ندانند از ادراک ظرایف و لطایف آن محروم خواهند ماند زیرا با عدم توجه و غفلت به این عنایت‌های ویژه پشت پازده‌اند.

نکته اول: در آیه اول و دوم سوره فتح خداوند تبارک و تعالی چهار نعمت به پیامبرش عطا فرمود. در آیه چهارم و پنجم، چهار نعمت و لطفی که خداوند به مؤمنین عطا کرده بیان شده است.

نعمت های پیامبر صلی الله علیه و آله عبارت بودند از: فتح مبین ، اتمام نعمت و هدایت پیامبر و نصرت او در سایه­فتح مبین. اما نعمت هایی که به مؤمنین عطا فرمود: سکینه و آرامش، زیاد شدن ایمان، داخل شدن به بهشت­و پوشاندن بدی‌ها .موارد فوق را در نکات بعدی مورد دقت قرارمی‌دهیم.

نکته دوم: کلمه" سَّكينَه" به معنای سکون و آرامش و طمأنینه ایمانی است به ویژه وقتی که شبهات و شهوات هجوم می‌آورند ،خداوند آن را بر قلب مؤمنان فرو می‌فرستد تا اضطراب آنها را به آرامش بدل سازد.

سکینه دارای انواعی است که در توضیح آن می‌توان گفت:گاه انسان از نظر علمی دچار شک می‌شود و نمی‌تواند به مطلب جزم پیدا کند یعنی در بخش نظری اضطراب دارد. زمانی از شک نجات می‌یابد ولی در مرحله عمل به­دام تردید می‌افتد و گرفتار اضطراب عملی می‌شود. راه رهایی از شک و تردید علمی و عملی دریافت سکینه از­سوی خدای سبحان است. منتهی نکته مهم ­این است که قلب مؤمن قابلیت پذیرش سکینه فرو فرستاده شده از­ سوی پروردگار را داشته باشد.­خداوند برهرکس عنایت کند و سکینه را برایش نازل نماید نتایج بسیاری برای او خواهد داشت. از جمله :

­از ملامت‌ها نمی‌هراسد، توکل دارد، اگر چیزی را از دست بدهد غمناک نمی‌شود، اگر چیزی را بدست آورد­طغیان و نافرمانی نمی‌کند، استقبال یا بی اعتنایی مردم شهرت یا گمنامی وفقر و غنا دراو اثر ندارد.

نکته سوم: پس از بیان نزول سکینه برقلوب مؤمنین لطف دیگری از سوی مربی مطرح می‌شود و آن افزایش ایمان­است . "هُوَ الَّذي أَنْزَلَ السَّكينَه في‏ قُلُوبِ الْمُؤْمِنينَ لِيَزْدادُوا إيماناً مَعَ إيمانِهِمْ "

با توجه به این آیه باید گفت ایمان درجاتی دارد و قابل کم یازیاد شدن است.ایمان، هم مقدمه رسیدن به آرامش و هم نتیجه آرامش است به این معنا که ابتدا، ایمانی لازم است تا خداوند آرامش را بر دل نازل کند و نتیجه­ آرامش بالا رفتن ظرفیت و زیاد شدن ایمان است. یک فرد مؤمن هرگز نباید در یک مرحله از ایمان متوقف گردد بلکه­ باید دائما به سوی درجات بالاتر از طریق خودسازی و علم وعمل گام بردارد.

نکته چهارم: درک این حقیقت که خداوند مؤمنان را یاری می‌کند یا از طریق نازل کردن سکینه و آرامش به قلبهایشان و یا از ناحیه سپاهیانی که به صورت مستقیم از طرف خودش می‌فرماید."وَ لِلَّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ" کلمه"جُند" به معنای جمع انبوهی از مردم است،که غرضی واحد آنان را دور هم جمع کرده باشد. به همین جهت به لشکری که می‌خواهند یک ماموریت انجام دهند " جُند" گفته می‌شود. مراد از جنود به آسمانها و زمین اسبابی­ است که در عالم دست دراندرکارند چه آنهایی که به چشم دیده می‌شوند و چه آنهایی که که دیده نمی‌شوند.

خداوندی که عزیز و حکیم است رسیدن این الطاف را خبر داده است. "وَ كانَ اللَّهُ عَليماً حَكيماً"

خداوند "عزیز" است یعنی هیچ چیزی برای او غالب نمی‌شود. خداوند "حکیم" است یعنی هر عملی با مقتضای حکمتش بوده و دارای اتقان و احکام می باشد.

نکته پنجم: ­چرا خداوند آرامش را نازل کرد؟ پاسخ در این عبارت زیباست" لِيُدْخِلَ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ ­تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ" گرچه فتح مبین به دست مردان صورت گرفت ولی زنان همفکر آنان که به وظیفه خود عمل نمایند و از شرکت فرزندان و مردان خود در جبهه و جهاد راضی باشند،از حیث پاداش در کنار مردان هستند.

در واقع آوردن کلمه مؤمنات برای این است که کسی توهّم نکند بهشت و پاداش‌های جاویدان الهی مختص مردان­است. البته باید متذکر شد که معنای ایمان آن نیست که هیچ افزایشی از انسان سر نزند به ‌بیان روشن‌تر مؤمنان با­مغفرت و چشم پوشی خداوند از لغزش های آنها شایستگی ورود به بهشت را پیدا می‌کنند."يُكَفِّرَ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ"

­چنین حیاتی سعادت حقیقی است. تعبیر" فَوْز عَظيم " به معنای رسیدن به خیر و سعادت است.

­" كانَ ذلِكَ عِنْدَ اللَّهِ فَوْزاً عَظيماً "

حاصل سخن اینکه :در شناسایی الطاف مربی کوشا باشیم، هرنعمت و عنایتی از سوی پروردگار را شاکر بوده­ و با قلب و لسان و عمل قدردانی نماییم.

نوشتن یک نظر

افزودن نظر

x
دی ان ان