▪1 چه کسی گفته که رحمت خدا شامل همه میشود؟ شکی در این نیست که رحمت خدا شامل کفار و مشرکان و منافقان نخواهد شد. اینها تا ابد در جهنم خواهند بود.
▪۲ رحمت خدا شامل کسانی است که اولاً اعتقادات حقی داشتهاند. ثانیاً گناهان بزرگی که معادل شرک و کفر هستند را انجام ندادهاند؛ مثل قتل عمدی مؤمن، یا ترک نماز، یا بدعت گذاشتن در دین ولذا کسانی که این دو شرط را داشته باشند، مورد رحمت خدا قرار خواهند گرفت اگر چه گناهانی هم داشته باشند. لکن رحمت خدا، مجراهایی دارد که از آن مجراها به جریان در میآید. شفاعت نیز یکی از آن مجراها و یکی از نمودهای رحمت خاص خداست؛ کما اینکه توبه هم از نمودهای رحمت خاص خداست. ارسال انبیا و کتب آسمانی هم از نمودهای رحمت خاص خداست.
▪۳ حقیقت شفاعت
هر نقمت و نعمتی که در آخرت نصیب انسان میشود در حقیقت ظهور امری دنیایی است؛ مثلاً آنکه مال حرام خورده در حقیقت آتش خورده که در آخرت این حقیقت ظهور خواهد نمود. شفاعت نیز نعمتی است اخروی و ظهور امری است دنیوی. شفاعت در حقیقت چیزی نیست جز همان ربط وجودی بین فرد شفاعتشونده و فرد شفاعتکننده؛ چون شفیع در لغت، آن چیزی را گویند که با چیزی ربط یافته، جفت او در برآوردن مقصودی میشود.
اگر کسی در دنیا ربط روحی و اعتقادی با امام یا پیامبر علیهم السلام یا عالمی ربانی یا شهید راه خدا دارد، همین ربط روحی و اعتقادی در عالم آخرت بهصورت شفاعت ظهور خواهد نمود. لذا برخلاف پندار عوامانه برخی افراد، شفاعت نوعی پارتی بازی نیست؛ بلکه ظهور اعتقاد و رفتار دنیایی خود شخص میباشد. امیرمؤمنان علی علیه السلام به نوف بکایی فرمودند: «... یَا نَوْفُ مَنْ أَحَبَّنَا کَانَ مَعَنَا یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَ لَوْ أَنَّ رَجُلًا أَحَبَّ حَجَراً لَحَشَرَهُ اللَّهُ مَعَه؛ یعنی اى نوف! هر که ما را دوست بدارد روز قیامت با ماست؛ چراکه اگر مردى سنگى را دوست بدارد خداوند او را با همان سنگ محشور میکند.»(امالی الصدوق/ص۲۱۰/المجلس السابعوالثلاثون)؛ منظور حضرت این است که هر کس در دنیا با هر چه ارتباط قلبی دارد با همان موجود محشور میشود؛ یعنی همین ربط وجودی در آخرت برای او ظاهر خواهد شد. آنکه با شیطان ارتباط دارد با شیطان محشور میشود و آنکه با فلان خواننده کذایی ارتباط قلبی دارد، با او محشور میشود و آنکه با اولیای الهی ربط قلبی دارد همنشین ایشان خواهد بود و آنکه این دو را با هم آمیخته، خود را در جهنم و مایل به بهشت خواهد یافت. پس آن اندازه عذاب خواهد شد تا آن ربط قلبی با باطل را از دست بدهد و در این هنگام است که ربط او با اولیای دین ظاهر میشود و این است شفاعت شدن اهل جهنم. البته برخی داخل جهنم نمیشوند، بلکه میان بهشت و جهنم میمانند تا بالاخره آن میل به اولیا بر میل به اهل باطل غالب گردد.
حاصل کلام آنکه تنها راه ورود به بهشت، ربط وجودی داشتن با اولیای خدا میباشد و محال است کسی بدون شفاعت ولی خدایی بتواند وارد بهشت گردد؛ اگر چه آن شخص، سلمان فارسی باشد؛ چراکه حقیقت بهشت، ظهور باطن شافعان محشر میباشد. پس هر که با شافعان محشر، ربطی قلبی دارد به ظهور باطن آنها راه دارد و در غیر این صورت، محروم خواهد بود.
آنها که زمان حضرت موسی علیه السلام محب آن حضرت بودهاند مورد شفاعت حضرت موسی علیه السلام قرار میگیرند، دوستداران واقعی حضرت عیسی علیه السلام نیز مورد شفاعت حضرت عیسی علیه السلام واقع میشوند. محب واقعی اهلبیت علیهم السلام نیز از شفاعت این بزرگواران برخوردار خواهند بود.
البته توجه شود که محبت، شرط دارد؛ شرط محبت، عمل است. اینکه کسی در عزای امام حسین علیه السلام بر سر و سینه بکوبد، ولی نماز نخواند و روزه نگیرد، محب امام حسینی تخیلی است که هیچ ربطی به امام حسین حقیقی ندارد؛ همان امام حسینی که وسط میدان جنگ نیز دست از نماز نکشید. محب باید رنگ محبوب را به خود بگیرد و هر اندازه همرنگی بین فرد و ولی خدا وجود داشت، به همان اندازه نیز محبت و ارتباط قلبی بین آنها حاکم است و مورد شفاعت واقع شدن شخص نیز به اندازه همین ارتباط خواهد بود.
حاصل سخن آنکه:
صالحین امتهای سابق که با انبیای خودشان ربط قلبی داشتهاند، مورد شفاعت انبیای خودشان قرار خواهند گرفت.
غیرمسلمین امروزی نیز اگر چه از حیث عقیده منحرفند، اما اگر از تشخیص حق عاجز بوده باشند و حق برای آنها اثبات نشده باشد و اهل فسق و فجور نیز نباشند، به مقداری که اولیای الهی را دوست دارند و سعی میکنند خود را با آنها همرنگ کنند، مورد شفاعت قرار خواهند گرفت. لکن روشن است که جایگاه اخروی آنها با جایگاه مسلمین حقیقی در یک ردیف نخواهد بود؛ بلکه حتی ممکن است از صالحین مسلمان غیرشیعی نیز پایینتر باشند.
از بین مسلمین غیرشیعه نیز آنها که از درک حقانیت شیعه عاجزند، اگر به حکم آیه «... قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبى»(شورى/۲۳)دوستدار پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و اهلبیت علیهم السلام او باشند، بعداز شیعیان مورد شفاعت خواهند بود. چنانچه در روایت آمده:
«مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَیْلِ الزُّرَقِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِاللَّهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِیٍّ علیهم السلام قَالَ إِنَّ لِلْجَنَّهِ ثَمَانِیَهَ أَبْوَابٍ بَابٌ یَدْخُلُ مِنْهُ النَّبِیُّونَ وَ الصِّدِّیقُونَ وَ بَابٌ یَدْخُلُ مِنْهُ الشُّهَدَاءُ وَ الصَّالِحُونَ وَ خَمْسَهُ أَبْوَابٍ یَدْخُلُ مِنْهُ شِیعَتُنَا وَ مُحِبُّونَا وَ بَابٌ یَدْخُلُ مِنْهُ سَائِرُ الْمُسْلِمِینَ مِمَّنْ یَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ لَمْ یَکُنْ فِی قَلْبِهِ مِقْدَارُ ذَرَّهٍ مِنْ بُغْضِنَا أَهْلَ الْبَیْتِ؛ محمدبن فضیل گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: على علیه السلام فرمودند: بهشت هشت در دارد، درى که از آن پیامبران و صدیقان وارد مىگردند، درى که شهدا و صالحان از آن مىآیند، و پنج در است که شیعیان و دوستان ما از آنها وارد خواهند شد و از در هشتم سایر مسلمانان وارد مىشوند و آنها کسانى مىباشند که بر وحدانیت خدا گواهى دهند و ذرهاى بغض ما را در دل نداشته باشند.»(بحارالانوار/ج۶۹/ص۱۵۹)
شیعیان نیز اگر واجبات دین را منکر نبوده باشند و بهخصوص تارک نماز نبوده باشند، بالاخره مورد شفاعت خواهند بود؛ اگر چه برههای از عذاب را پشت سر بگذارند. طبق روایات اکثر شیعیان، جهنم اخروی را تجربه نمیکنند و بعد از عذاب برزخی، با شفاعت پاک میشوند و فساق شیعه در آخرت بین بهشت و جهنم مستقر خواهند شد.
«سُئِلَ الْعَالِمُ علیه السلام عَنْ مُؤْمِنِی الْجِنِّ یَدْخُلُونَ الْجَنَّهَ فَقَالَ لَا وَ لَکِنْ لِلَّهِ حَظَائِرُ بَیْنَ الْجَنَّهِ وَ النَّارِ یَکُونُ فِیهَا مُؤْمِنُو الْجِنِّ وَ فُسَّاقُ الشِّیعَه؛ از امام معصوم علیه السلام پرسیده شد که آیا مؤمنان جن به بهشت میروند؟ فرمودند: نه، ولی برای خدا جایگاههایی است بین بهشت و جهنم که مؤمنان جن و شیعیان فساق در آن خواهند بود.»(بحارالانوار/ج۶۰/ص۲۹۱)
«الْأَعْمَشِ عَنِ الصَّادِقِ علیه السلام أَصْحَابُ الْحُدُودِ فُسَّاقٌ لَا مُؤْمِنُونَ وَ لَا کَافِرُونَ وَ لَا یَخْلُدُونَ فِی النَّارِ وَ یَخْرُجُونَ مِنْهَا یَوْماً مَّا وَ الشَّفَاعَهُ لَهُمْ جَائِزَهٌ؛ اعمش از امام صادق علیه السلام روایت مىکند که فرمودند: آنهایى که حد بر آنها جارى شده، نه مؤمن هستند و نه کافر، آنها، در آتش جاودان نخواهند ماند و روزى از آنجا آزاد خواهند شد و شفاعت به آنها خواهد رسید.»(بحارالانوار/ج۶۹/ص۱۵۹)در این روایات، اصحاب حدود نه کافر و نه مؤمن، بلکه فاسق قلمداد شدهاند و اصحاب حدود کسانی هستند که مستحق حد شرعی هستند؛ یعنی گناهانی مثل زنا، شرب خمر، قتل را مرتکب شدهاند که به موجب آنها مستحق حد شرعی شدهاند. اینها اگر شیعه هم باشند ابتدا باید وارد جهنم شوند، لکن تا ابد در جهنم نمیمانند، بلکه بعد از مدتی از جهنم نجات مییابند، اما به قرینه روایات قبلی معلوم است که اینها بلافاصله وارد بهشت نمیشوند، بلکه بعد از خروج از جهنم ابتدا بین بهشت و جهنم قرار میگیرند و شاید مدتی بعد وارد درجات پایین بهشت میشوند و شاید هم هیچگاه وارد بهشت نشوند.
البته این در حالتی است که توبه نکرده از دنیا رفته باشند، اما آنکه توبه حیقیقی بکند، آمرزیده میشود و توبه طبق روایات یکی از شفاعتکنندگان میباشد.
پس شیعیان فاسق اگر فسقشان زیاد باشد، ابتدا وارد جهنم شده و بعد از مدتی به حد فاصل بین بهشت و جهنم منتقل میشوند، ولی اگر فسق آنها متوسط باشد وارد جهنم نمیشوند، بلکه بین بهشت و جهنم منتظر شفاعت اولیا الهی میمانند و در نهایت به درجات پایین بهشت بار مییابند و اگر فسق آنها اندک باشد بنا به برخی روایات که در اینجا ذکر نشد در برزخ معذب میشوند، ولی در آخرت وارد بهشت میشوند. اکثر شیعیان را میتوان از گروه اخیر شمرد.
پایگاه اطلاعرسانی مجمع جهانی شیعهشناسی
در بیستوششمین نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم
برگرفته از سایت افق حوزه، ماهنامهپرسوجو شماره 556